کتاب داستان‌های ماندگار مدیریتی

کتاب داستان‌های ماندگار مدیریتی


محمدتقی باقری در کتاب داستان‌های ماندگار مدیریتی، این موضوع را یادآور می‌‌شود که، هیچ مدیری کامل نیست و احتمالاً اشتباهات و نقاط ضعف و قوت زیادی دارد و لازم است با فراگیری علوم و استفاده از تجارب دیگران به سمت افزایش کیفیت عملکرد قدم بردارد.

بدون شک دانش و تجربه اشخاص کمک می‌کند تا افق دید وسیع‌تری داشته باشند، اما در نهایت این فرایند اندیشیدن است که منجر به حل مسئله و رفع مشکلات می‌گردد. روش‌ها، نحوه عملکرد و رفتار افراد متفاوت در هر یک از نمونه‌های ارائه شده کاملاً فردی و با توجه به موقعیت موجود بوده ولی می‌تواند مورد ارزیابی و دقت نظر قرار گرفته و از آن استفاده شود.

اصلی‌ترین نکته اینست که اهمیتی ندارد که یک فرد تا چه حد در کار خود خوب عمل کند، بلکه مهم اینست که همواره امکان پیشرفت و ارتقاء وجود دارد و توانائی عملکرد مثبت و صحیح در برابر مسائل و مشکلات برای همه وجود دارد. چه فرد مسئول یک خانواده خود یا یک کارگاه و یا مغازه کوچک است یا مدیرعامل یک شرکت چند ملیتی و بین المللی.

هدف کلی کتاب داستان‌های ماندگار مدیریتی اینست که خواننده تشویق شود تا روش خود را در مدیریت مورد بررسی قرار داده و ایده‌های جدیدی را برای پیشرفت و بهبود اوضاع بکار گیرد. هیچ دستورالعمل و نسخه‌ای برای پیشرفت و تحول مطرح و ارائه نشده، بلکه نمونه هائی بیان گردیده و هر کس مطابق سلیقه، طرز تفکر، روش و درک و فهم خود می‌تواند از آن‌ها حداکثر بهره برداری را بعمل آورده و الگو بگیرد.

به هر حال امید است که این کتاب بعنوان هدیه‌ای کوچک پذیرفته شود، از سوی هر فردی که خود را مخاطب این مطالب می‌بیند، و به میزان وقتی که صرف مطالعه آن می‌کند، بهره و نصیبی از آن بدست آورد.

در کتاب داستان‌های ماندگار مدیریتی هدف تدریس و ارائه علوم آکادمیک و دانشگاهی نیست. ولی زندگی و تجربیات ما و دیگران می‌تواند یک کلاس آموزشی و استاد مناسب باشد و این نکته‌ای است که بایستی به آن توجه شود.

موارد و مطالب و تجربیات و نمونه‌های ذکر شده بقدری به فصل مشترک همه انسان‌ها نزدیک است که اکثر افراد می‌توانند به فراخور و شرایط خود، برای پیشرفت و تعالی از آن بهره ببرند.

در بخشی از کتاب داستان‌های ماندگار مدیریتی می‌خوانیم:

ماهی تازه یکی از غذاهای اصلی مردم ژاپن است. ژاپن کشوری جزیره‌ای‌ست که محصور در آب‌هایی است که منبع عظیم ماهی را در خود دارد. اما سال‌ها پیش بعلت صید بی‌رویه با استفاده از تکنولوژی‌های پیشرفته، منابع آبزیان در سواحل ژاپن و مناطق اطراف به شدت کاهش یافت به صورتی که کشتی‌های صید ماهی مجبور شدند به آب‌های دورتر برای صید ماهی بروند. اما مشکل این بود که با طی مسافت زیاد، ماهی‌ها تازگی خود را از دست می‌دادند و ژاپنی‌ها که عادت به خوردن ماهی تازه داشتند رغبت چندانی به خوردن ماهی‌های جدید از خود نشان نمی‌دادند.

صاحبان کشتی‌ها و صنایع ماهیگیری برای حل این مسئله در کشتی‌ها، حوضچه‌هایی تعبیه کردند. در واقع پس از صید ماهی‌ها، آن‌ها را در حوضچه‌ها می‌ریختند تا ماهی‌ها زنده به ساحل برسند و بلافاصله مصرف شوند. علی رغم این ترفند هنوز مردم عقیده داشتند که این ماهی‌ها نیز مزه و طعم ماهی تازه را ندارند و از آن‌ها استقبال نکردند.

صاحبان کشتی‌ها که خود را با یک بحران بزرگ و جدی روبرو می‌دیدند به فکر یک راه حل نهایی افتادند. تحقیقات نشان می‌داد درست است که ماهی‌ها زنده به ساحل می‌رسند اما چون همانند محیط طبیعی خود از حرکت و فعالیت برخوردار نبودند، هنگام مصرف نیز طعم ماهی تازه را نمی‌دادند. راه حل نهایی استفاده از کوسه ماهی‌های کوچکی بود که آن‌ها را در حوضچه‌های ماهی‌ها انداختند. هر چند تعدادی از ماهی‌ها توسط این کوسه ماهی‌ها شکار می‌شدند اما درصد عمده‌ای زنده می‌ماندند. در واقع از آنجا که ماهی‌ها مرتب توسط کوسه مورد تعقیب قرار می‌گرفتند، یک لحظه آرام و قرار نداشتند و همان تحرکی را از خود نشان می‌دادند که در محیط طبیعی زندگی خود داشتند. ناگفته پیداست که ژاپنی‌ها از این ماهی‌ها استقبال کردند و آن‌ها را به عنوان ماهی‌های تازه می‌خریدند.

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه