هنری فوندا؛ هنرپیشه‌ای با کاراکترهای عدالت‌جو و قهرمانانه

هنری فوندا؛ هنرپیشه‌ای با کاراکترهای عدالت‌جو و قهرمانانه

هنری فوندا بازیگر سینما و تئاتر با چشم‌های آبی روشن بود که کاراکترهای قوی، دفاعی، عدالت‌جو و قهرمانانه‌ای بازی می‌کرد. وی با وجود داشتن شخصیتی مهربان و صادق روی پرده سینما، اغلب او را به عنوان فردی سرد، خشک و عصبانی در خارج از فیلم‌ها توصیف می‌کردند.

بزرگ خاندان خانواده ای متشکل از بازیگران مشهور بود، چنانکه دخترش جین فوندا، پسرش پیتر فوندا و نوه هایش بریجت فوندا و تروی گریتی همه بازیگر بودند؛ بازیگری که در ۷۶ سالگی، پیرترین بازیگری بود که جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد را به دست آورد. او هنری جینز فوندا نام داشت که خانواده و دوستان نزدیکش او را «هَنک» صدا می زدند.

 

 

تولد و خانواده

هنری جینز فوندا در ۱۶ مه ۱۹۰۵ میلادی در گرند آیلند نبراسکا آمریکا به دنیا آمد. نام مادرش الما هربرتا (جینز) و نام پدرش ویلیام بریس فوندا بود. پدرش در حوزه تبلیغات و چاپ کار می کرد. خانواده فوندا در ۱۹۰۶ میلادی به اوماهای نبراسکا نقل مکان کردند. اجداد پدری او از اهالی جنوای ایتالیا بودند که ابتدا به هلند و نسل های بعدی آنها به آمریکا مهاجرت کرده بودند و در بدو ورود در نیویورک و سپس بیشتر آنها در نبراسکا ساکن شدند. آنها خانواده ای صمیمی و بسیار حامی یکدیگر بودند. فوندا پسری خجالتی و کوتاه قد بود که معمولاً از دختران دوری می کرد و در اسکیت و شنا نیز مهارت خاصی داشت.

تحصیلات

فوندا همزمان با تحصیل در مدرسه به صورت نیمه وقت نیز در کارخانه چاپ پدرش کار می کرد و به شغل روزنامه نگاری هم علاقمند بود اما پس از مدرسه در شرکت تلفن کار کرد تا اینکه به دانشگاه مینه سوتا رفت و روزنامه نگاری خواند اما تحصیلاتش را به پایان نرساند و در شرکت اعتباری خرده فروشی شروع به کار کرد.

شروع بازیگری

شروع بازیگری فوندا در آغاز ۲۰ سالگی بود که در انجمن تئاتر اوماها با بازی در نمایش «تو و من» آغاز کرد و بعد از مدتی شیفته صحنه شد اما به خاطر توانایی کم خود در بازیگری، خجالت زده بود تا اینکه توجه خود را از شخصیت کم حرف خود منحرف کرد و با تکیه بر کلمات شخص دیگر، شخصیت های نمایش را خلق می کرد. وی در ۱۹۲۸ میلادی کارش را رها کرد و به دماغه کاد رفت و نقش کوچکی در تئاتر کیپ در شهر دنیس ماساچوست بازی کرد. یکی از دوستانش او را به شهر فالمث برد و در آنجا او خیلی زود عضو ارزشمند یونیورسیتی پلیرز، شرکت تئاتر تابستانی بین دانشگاهی شد. در آنجا با مارگرت سالوان همسر آینده اش کار می کرد.

پس از مدتی حضور فوندا در آنجا جیمز استوارت نیز به این گروه پیوست و آنها به زودی به دوستان دیرینه تبدیل شدند تا اینکه فوندا این گروه را در پایان فصل ۱۹۳۲-۱۹۳۱ میلادی ترک کرد و به نیویورک سیتی رفت تا با همسرش مارگرت سالوان زندگی کند اما خیلی زود از هم جدا شدند. وقتی که جیمز استوارت به نیویورک آمد آنها با هم همخانه شدند و مهارت های خود را کامل کردند.

 

بازیگری در فیلم‌های سینمایی

فوندا در ۱۳۳۵ میلادی نخستین فرصت حضور در فیلم سینمایی را به دست آورد و برای نقش اصلی مرد در اقتباس جنت گینور از نمایشنامه «کشاورز زن می گیرد» برای کمپانی فاکس قرن بیستم استخدام شد و خیلی زود هم استوارت به هالیوود آمد و آنها دوباره با هم همخانه شدند و فوندا در همان سال در فیلم «من زیادی خیالبافم» بازی کرد و نیویورک تایمز او را با عبارت «هنری فوندا، دلپذیرترین بازیگر خیل جوانان تازه وارد فیلم های رمانتیک» معرفی کرد. حرفه سینمایی فوندا زمانی پیشرفت کرد که در «مسیر تک درخت کاج» نخستین فیلم تکنی کالر در فضای باز با سیلویا سیدنی و فرد مک موری همبازی شد.

او در فیلم «ماه خانه ما است» با همسر سابقش مارگرت سالوان همبازی شد و نقش اول فیلم «فقط یک بار زندگی می کنی» به کارگردانی فریتز لانگ و با بازی سیدنی به فوندا رسید. او با بازی در مقابل بت دیویس در کمدی رمانتیک «جزبل»، تحسین منتقدان را برانگیخت و پس از آن نقش اصلی فیلم «آقای لینکلن جوان» به او رسید و نقش فرانک جیمز را در «جسی جیمز» بازی کرد و سپس در فیلم «طبل ها در دره موهاک» ظاهر شد.

خوشه های خشم و نامزد دریافت جایزه اسکار

این موفقیت ها باعث شد تا فوندا در ۱۹۴۰ میلادی برای نقش تام جود در نسخه سینمایی «خوشه های خشم» انتخاب شود و در نهایت برای بازی در این فیلم که بسیاری آن را بهترین کارش می دانند، نامزد دریافت جایزه اسکار شد. در همان سال او در فیلم «بازگشت فرانک جیمز» بازی کرد و سپس در «بانو ایو» ظاهر شد و به خاطر بازی در وسترن یعنی فیلم «حادثه آکس بو» بسیار تحسین شد.

 

 

جنگ و دوری از سینما

همزمان با جنگ جهانی دوم فوندا به نیروی دریایی آمریکا پیوست و سه سال در مسوولیت های مختلف خدمت کرد و چند نشان لیاقت گرفت تا اینکه با پایان گرفتن جنگ مدتی از عرصه بازیگری دور شد و در این مدت در مهمانی های هالیوود شرکت می کرد و از زندگی غیر نظامی لذت می برد.

 

 

ورود مجدد به عرصه بازیگری

فوندا که مدتی از بازیگری دور شده بود با بازی در «کلمنتاین عزیز من» بار دیگر وارد این عرصه شد و چندین فیلم با عنوان های «دِیزی کنیون»، «فراری»، «دژ آپاچی» و ... بازی کرد. او قرارداد بلند مدت دیگری نبست، به برادوی بازگشت و نقش اصلی نمایش «آقای رابرتس» را بازی کرد. او برای این نقش جایزه تونی ۱۹۴۸ میلادی را دریافت کرد. وی در ادامه، اجرای خود را در تور ملی تکرار کرد و در نمایش های «نقطه بی بازگشت» و «دادگاه نظامی شورش کِین» هم با موفقیت ظاهر شد.

فوندا بعد از هشت سال دوری از سینما در ۱۹۵۵ میلادی در نسخه سینمایی «آقای رابرتس» در کنار جیمز کاگنی، ویلیام پاول و جک لمون بازی کرد. او در ۱۹۵۶ میلادی با آلفرد هیچکاک همکاری کرد و در «مرد عوضی» نقش مردی را بازی کرد که به اشتباه متهم به دزدی شده بود.

تهیه‌کننده فیلم

فوندا در ۱۹۵۷ میلادی با فیلم «۱۲ مرد خشمگین» برای نخستین بار به تهیه کنندگی فیلم پرداخت و خود نیز در آن بازی کرد. فیلم بر پایه یک نمایش تلویزیونی و فیلمنامه ای از رجینالد رُز بود که سیدنی لومت آن را کارگردانی کرد. داستانی که در آن ۱۲ عضو هیأت منصفه که درباره سرنوشت مردی متهم به قتل تصمیم می گیرند، تحسین منتقدان سراسر دنیا را برانگیخت. فوندا و رجینالد رُز برای تهیه فیلم به طور مشترک نامزد جایزه اسکار و گلدن گلوب شدند و جایزه بهترین بازیگر بفتا نیز برای بازی در نقش عضو هشتم هیأت منصفه به فوندا رسید. استقبال از فیلم نخست ضعیف بود اما بعد از دریافت تحسین منتقدان و چند جایزه به موفقیت رسید. با وجود این فوندا با خود عهد بست که دیگر هرگز فیلمی تهیه نکند زیرا می ترسید، شکست در این زمینه باعث شود، حرفه بازیگری او از مسیر خود خارج شود اما پس از بازی در فیلم های وسترن «ستارۀ حلبی» و «جادوگر» دوباره به این حوزه بازگشت و به تهیه سریال تلویزیونی وسترن «معاون کلانتر» پرداخت.

بازیگری در سینما در دهه ۱۹۶۰ میلادی

این هنرپیشه در طول دهه ۱۹۶۰ میلادی در تعدادی فیلم حماسی جنگی و وسترن مانند «طولانی ترین روز» و «چگونه غرب تسخیر شد»، «موقعیت خطرناک» و «نبرد تانک ها» بازی کرد. در فیلم «وضعیت رفع خطر»، نقش رییس جمهوری آمریکا را برعهده داشت. او با فیلم «کوهستان اسپنسر» به سینمایی بانشاط تر باز می گردد و در ۱۹۶۸ میلادی در «روزی روزگاری در غرب» بازی می کند. همان سال «پنج مرد قانون شکن» را اجرا کرد.

بازیگری در ۷۰ سالگی

فوندا با اینکه ۷۰ ساله شده بود اما به کار در تئاتر، تلویزیون و سینما ادامه می داد و در فیلم هایی همچون «باشگاه اجتماعی شاین»، «برای قهرمانان خیلی دیر است» و «خزنده» را بازی کرد. فوندا به تولیدات تلویزیونی و خارجی روی آورد و در دهه ای که بسیاری از بازیگران سالخوردۀ سینما از کم کاری رنج می‌بردند، همچنان به فعالیت ادامه داد. او در سال‌های ۱۹۷۱ تا ۱۹۷۲ در سریال تلویزیونی «خانواده اسمیث» به ایفای نقش پرداخت و برای بازی در فیلم تلویزیونی «اسب قرمز» نامزد دریافت جایزه امی شد.

فوندا در آخرین سال های زندگی به بازی در تئاتر ادامه داد. وی در ۱۹۷۴ میلادی برای بازی در درام زندگینامه ای «کلارنس دارو» به برادوی بازگشت و برای آن نامزد دریافت جایزه تونی شد. بعد از اجرای نمایش «اولین دوشنبۀ اکتبر» در ۱۹۷۸ میلادی به توصیه پزشکش بازی در تئاتر را رها کرد اما همواره در سینما و تلویزیون بازی می کرد.

به دست آوردن اسکار و جایزه گلدن گلوب

فوندا در ۱۹۸۱ میلادی در فیلم «روی دریاچه گلدن پاند» و در کنار کاترین هپبورن و جین فوندا به آخرین نقش آفرینی خود پرداخت که اسکار بهترین بازیگر مرد و همچنین جایزه گلدن گلوب و نامزدی بهترین بازیگر جایزه بفتا را برایش به ارمغان آورد. در مراسم اهدای جایزه به شدت بیمار بود و دخترش جین فوندا به جای او جایزه را دریافت کرد. همچنین جین فوندا حقوق فیلم را به خاطر بازی باور نکردنی و حیرت انگیز پدرش به او اهدا کرد.

 

آخرین پرده

سرانجام این هنرپیشه هنری سینما و تلویزیون در ۱۲ اوت ۱۹۸۲ میلادی در اثر بیماری قلبی در خانه اش در لس آنجلس درگذشت. همسرش شرلی، دخترش جین و پسرش پیتر در آن روز در کنار او بودند.

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه