درباره احمد پژمان

درباره احمد پژمان

 احمد پژمان از قدیمی‌ترین، متواضع‌ترین، باسوادترین و متخصص‌ترین اهالی موسیقی معاصر ایران به شمار می‌رود که علاوه بر موسیقی فیلم به اجراهای ارکسترال نیز اهتمام می‌ورزید و چهره‌ای آکادمیک و آوانگارد در موسیقی پاپ ایران به حساب می‌آید.

احمد پژمان به گواه آثار و همکاری با شمار زیادی از آهنگسازان، از معدود موزیسین‌هایی است که تقریبا همه‌ اهالی موسیقی از او به احترام یاد می‌کنند و کارش را قبول دارند. او در عین آشنایی با موسیقی کلاسیک غرب، موسیقی ایرانی را هم خوب می‌شناسد.

پژمان در ۱۳۱۴ خورشیدی در لار استان فارس متولد شد. در دوران دبیرستان در تهران به فراگیری ویولن نزد حشمت سنجری پرداخت و تئوری موسیقی را نزد حسین ناصحی فراگرفت. پس از چندی به عنوان نوازندهٔ ویولن به ارکستر سمفونیک تهران راه یافت و در دورهٔ رهبری سنجری و هایمو تویبر در ارکستر حضور داشت.

احمد پژمان درباره بیوگرافی خود، علاقه اش به موسیقی و عشقش به ایران گفته است:من از زمانی که خودم را شناختم به ایران و فرهنگ ایرانی خیلی علاقه داشتم. من در ایران در دانشگاه زبان انگلیسی خواندم. همان دوران دانشجویی با متن انگلیسی شاهنامه مواجه شدم که نویسنده بزرگی نوشته بود و همان موقع شاهنامه را در ذهنم با موسیقی تجسم می کردم. دوست داشتم، هر کاری می کنم، ایرانی باشد. خودم را از ایران سوا نکنم و بروم مثلا اروپایی بشوم و آن گونه فکر کنم. ایران همیشه مساله من بوده و هست. مهم این است که خودمان باشیم. دیدم آنهایی که از فرهنگ خودشان تغذیه می کنند تا چه اندازه در دنیا موفق هستند. آنها بتهوون و موتسارت نمی خواهند، کسی را می خواهند که حرف خودش را بزند.

آن زمان برای ارکستر صبا که رهبرش دهلوی بود، قطعات ایرانی- فرنگی می نوشتم. موسیقی کلاسیک کار می کردم اما عاشق موسیقی ایرانی بودم، چون خیلی روی من تاثیر می گذاشت. بعد که به خارج از ایران رفتم و تحصیل موسیقی کردم، ییشتر به موسیقی ایرانی علاقه مند شدم. یادم است، استادی داشتیم که به ما «تِم و واریاسیون» درس می داد. به همه کلاس گفت تِم بنویسید. تمی که من نوشتم، مقداری ریتم و فواصل ایرانی داشت. تم مرا که دید گفت این خیلی زیباست اگر تمامش کنی، شرایطی مهیا می کنم که اجرا شود. البته الان اگر ببینم حتمالا هزار تا اصلاحیه دارد! ولی اجرا شد. سال دوم هم قطعه دیگری نوشتم یک راپسودی بود که آن را هم با مایه های ایرانی نوشتم.


احمد پژمان در جوانی
احمد پژمان و موسیقی فیلم

احمد پژمان فعالیت حرفه ای خود در زمینه موسیقی را از تلویزیون شروع کرد و در ۱۳۵۳ خورشیدی در سریال دلیران تنگستان به کارگردانی همایون شهنواز به عنوان آهنگ ساز فعالیت داشته است.

احمد پژمان در ۱۳۹۲ خورشیدی دوره‌ پرتلاشی را در عرصه سینما و تلویزیون گذراند و در تولید اثر مهمی حضور داشته است. اثر مهم احمد پژمان در این سال، فعالیت در سریال سرزمین مادری به کارگردانی کمال تبریزی محسوب می‌شود.

یکی از ویژگی‌های حرفه‌ای بیوگرافی احمد پژمان در زمینه ساخت موسیقی و به طورکلی آهنگسازی فیلم اینست که در مدت زمان فعالیت خود در تلویزیون و سینما حضور داشته است. احمد پژمان را باید بیشتر آهنگ ساز سینما بدانیم چرا که ۸۳ درصد آثار وی سینمایی و ۱۷ درصد آثارش تلویزیونی است. در واقع احمد پژمان از مجموع ۱۸ اثری که در کارنامه دارد، در ۱۵ اثر در سینما با نام‌های حکایت دریا، دریای پارس، یک بوس کوچولو، بید مجنون، خانه‌ای روی آب، سفر به فردا، باران، بوی کافور، عطر یاس، عشق گمشده، بازمانده، روسری آبی، کیمیا، زینت، ساخت ایران و سایه‌های بلند باد فعالیت داشته و در ۳ اثر در تلویزیون با نام‌های سریال سرزمین مادری، دلیران تنگستان و سمک عیار فعالیت داشته است.

بهمن فرمان آرا فیلمساز که دوستی و نزدیکی دیرینه ای با پژمان دارد و نیمی از فیلم هایش را با موسیقی احمدپژمان به نمایش در آورده درباره او می گوید: آشنایی من با احمد پژمان بعد از فیلمبرداری «شازده احتجاب» اتفاق افتاد که من به دنبال کسی بودم تا برای این فیلم موسیقی بنویسد. در آن زمان احمدرضا احمدی صفحه ای به من داد که با اشعار نیما و موسیقی پژمان همراه بود. پس از گوش کردن این صفحه به وجد آمدم، زیرا اشعاری که می شنیدم در واقع معنای کلمات موسیقی پژمان بود. آدرس پژمان را گرفتم و به در منزلش رفتم و وقتی به او گفتم که با او چه کار دارم، گفت من بلد نیستم اما من به او گفتم می دانم باید چه کار کنیم.

حسین علیزاده آهنگساز و از شاگردان احمد پژمان با تاکید بر تواضع و فروتنی وی، درباره مهمترین ویژگی احمد پژمان در ساخت موسیقی فیلم می گوید: مهم‌ترین ویژگی احمد پژمان در ساخت موسیقی فیلم این است که از المان‌های ایرانی استفاده می‌کند ولی در عین حال موسیقی‌اش تصویر هم دارد. بعضی آهنگسازان خود به خود در ساخت موسیقی تنها با نت و صدا سر و کار ندارند بلکه می‌کوشند با رنگ‌آمیزی صوتی شکل دیگری به موسیقی خود ببخشند. تصور این موضوع برای شنونده عادی کار دشواری است اما اگر آهنگساز را به عنوان یک ذهن خلاق و در قالب یک نقاش در نظر بگیرید که رنگ‌آمیزی را درک کرده است در می‌یابید که می‌تواند از رنگ‌ها (در اینجا منظور رنگ‌های صوتی است) به بهترین شکل استفاده کند. اگر آهنگساز در ساخت موسیقی فیلم تنها متکی به تنظیم موسیقی باشد آن تابلوی تصویری اتفاق نمی‌افتد. ولی آهنگساز حقیقی از همان ابتدای کار تابلوی نقاشی‌اش را با تمام ظرایف و پیچیدگی‌هایش در ذهن متصور می‌شود. من معتقدم ابزار پژمان برای نوشتن موسیقی نه نت و صدا که قلم‌موی رنگ است. موسیقیدانانی که این طور فکر می‌کنند، موسیقی‌شان ذاتا تصویری می‌شود. اگرچه به نظر من او تا امروز باید موسیقی فیلم‌های بیشتری می‌نوشت اما این به علاقه‌مندی‌های او، فرصت‌ها و شناخت کارگردانان ایرانی برمی‌گردد. به هر حال در تمام دورانی که احمد پژمان موسیقی فیلم نوشته، توانسته است از طریق رنگ‌های موسیقی تصاویر را بهتر نشان دهد حتی در برخی موارد موسیقی او از تصویر هم والاتر و فاخرتر است. الهاماتی که او از موضوعات مختلف می‌گیرد چنان مبتکرانه پیاده می‌شوند که اثر خلاقه‌ای تمام و کمال شکل می‌گیرد.


احمد پژمان. مجمع عمومی کانون آهنگسازان سینمای ایران آبان ۱۳۹۶
احمد پژمان و موسیقی ارکسترال

احمد پژمان در ۱۳۴۳ خورشیدی بعد از پایان تحصیلات دانشگاهی در رشتهٔ زبان و ادبیات انگلیسی در دانشسرای عالی با اخذ بورسیه راهی اتریش شد و در آکادمی موسیقی وین نزد اساتیدی چون: توماس کریستین داوید، آلفرد اوهل و هانس یلینک به تحصیل آهنگسازی پرداخت.

او در ۱۳۵۴ خورشیدی برای ادامه تحصیلات در مقطع دکتری آهنگسازی راهی دانشگاه کلمبیا (نیویورک) شد و به آموزش موسیقی الکترونیک مشغول شد. از استادان او در این دوره می‌توان به ولادیمیر اوساچوسکی، جک بیزن و بولانت آرل اشاره کرد. پژمان در آن زمان با هدف درک بهتر موسیقی پاپ، دوره ترانه‌سازی (Songwriting) را نیز گذراند.

احمد پژمان بعد از پایان تحصیلات به ایران بازگشت و به عنوان آهنگساز تالار رودکی و استاد موسیقی دانشگاه تهران به کار مشغول شد. از آثار او در این دوره می‌توان به: «اپرای جشن دهقان»، «اپرای دلاور سهند» و «اپرای سمندر» اشاره کرد که قبل از انقلاب در تالار وحدت اجرا شدند.

احمد پژمان که سابقه اجرای اپرا و موسیقی ارکسترال را دارد درباره وضعیت موسیقی سمفونیک ملی ایران دلخوشی ندارد و آن را با تداوم و با قدمت نمی داند: این ارکستر که چند بار منحل شده است. از نسلی به نسل دیگر که تداوم نداشته است. یک روز دست کسی بوده و روز دیگر دست کس دیگری. ارکستر وقتی قدمت دارد که از روز اولی که تشکیل می‌شود، نوازندگانش در همان ارکستر بازنشسته شوند و نوازندگان جایگزین به ارکستر بیایند. ارکستر سمفونیک تهران که تداوم نداشته است. همین چند سال پیش ارکستر از هم پاشید. این که هر موقع به ارکستر نیاز داشته باشید، نوازندگان را جمع کنید دور هم، که نشد تداوم. در زمان انقلاب هم ارکستر از بین رفت و پس از مدتی دوباره تشکیل شد. در این چند دهه هم چند بار فعالیت ارکستر سمفونیک متوقف شد. من اینگونه ارکستر را با قدمت نمی‌بینم. هر روز در این ارکستر یک بساطی برپا است.

 

منابع:

۱.مقاله محمود خوشنام (۸ شهریور ۱۳۹۰) با عنوان «موسیقی در سینمای ایران؛ احمد پژمان»

۲.وبگاه خانهٔ موسیقی ایران

۳.بوئیدن فرهنگ ملی: گفتگو با احمد پژمان، ماهنامهٔ سینمایی فیلم، سال دهم، شمارهٔ ۱۲۷

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه