کارتیمی در دانشگاه و ضعف های ما

کارتیمی در دانشگاه و ضعف های ما

 در حالی که جهان امروز، با استعانت از توانایی دانشگاه در آموزش کار تیمی بر بسیاری از مشکلات فایق آمد، اما همکاری و کارتیمی همچنان یکی ازچالش‌های جدی نظام دانشگاهی ایران بوده و برآیند تحقیقات حاکی از پایین بودن روحیه مشارکت و کارتیمی در دانشگاه‌ها را نشان می‌دهد.

به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش‌های خبری ایرنا، در چند دهه گذشته، ضعف در همکاری و مشارکت علمی، کارگروهی و تیمی در نظام دانشگاهی و نهاد علم و فناوری به عنوانی چالشی فراگیر مورد تاکید محققین و سیاستگذاران بوده است. گرچه در نیم قرن گذشته ضعف در همکاری و کار تیمی در حوزه‌های مختلف کشور، همواره مورد تأکید مدیران داخلی و خارجی بوده، به همان میزان اهمیت کار تیمی در دانشگاه و فعالیت های علمی به طور فزاینده از اهمیت و حساسیت برخوردار بوده و همواره به عنوان یک موضوع سیاستی در کانون توجه قرار داشته است. علم به عنوان یکی از واقعیت‌های بسیار پیچیده زندگی اجتماعی، تجسمی از روابط اجتماعی معین و مطالعه پذیر است که موجودیت و تکوین آن وابسته به شرایط اجتماعی بوده و بیشتر فرایندهای اجتماعی اساسی موجود در علم هم، مستلزم ارتباطات و تبادل نتایج تحقیقی است که در توسعه علم و فناوری به وجود می‌آید. از این رو سطح پایین همکاری و کارتیمی در سطح دانشگاه‌های ایران که به اذعان بسیاری از کارشناسان و محققان ناشی از زمینه‌های ساختاری، فرهنگی و رفتاری است به عنوان اصلی‌ترین علل این پدیده قابلیت مطالعه و تبیین دارد.

ضعف فرهنگ یا قانون؟

یکی از زمینه‌های اصلی در ایجاد موانع مهم بر کار تیمی در دانشگاه‌ها را می‌توان در فرهنگ حاکم بر آن جستجو کرد؛ چرا که فرهنگ غالب بر آن که یکی از تعیین کننده‌های شیوه‌های فکری و عملی افراد است، نقش اساسی در این خصوص دارد. بنابر نتایج تحقیقات صورت گرفته توسط «طایفی» و «عصاره» مولفه‌های فرهنگی و رفتاری همچون تقلیدگرایی، پرهیز از برخورد نقادانه و پرسشگرانه، غلبه برخی عقاید قالبی، تفّرد و بی‌اعتمادی افراد دانشگاهی به یکدیگر، تقیه و پنهان‌کاری، بی‌توجهی به هنجارهای اخلاق علمی مانند سرقت افکار و مطالب علمی دیگران، عدم وجود اعتماد متقابل، عدم تمایل برای تلاش جدی در راه تولید علمی، ابهام در نظام ارزش‌گذاری فعالیت‌های علمی، حاکمیت فرهنگ سازمانی ایستا بر مراکز تحقیقاتی، ضعف توجه به شایسته سالاری، ضعف روحیه و اخلاق پرسشگری، ضعف روحیه همکاری و کارجمعی، سوگیری آگاهانه و ناآگاهانه در تحقیقات، ضعف منطق علمی و شک سازمان یافته در اندیشه پژوهشگران و بالاخره ضعف در اشاعه نگرش سامان‌مند در مطالعات به عنوان مهم ترین ضعف های فرهنگی کار تیمی در حوزه‌ علمی و پژوهشی در دانشگاه‌های ایران هستند.

درواقع فقدان فضای فرهنگی- اجتماعی، فعالیت‌های آموزشی و پژوهشی را به رفتاری فردی و تصادفی تبدیل کرده و تولید و انتقال دانش در مجامع علمی و دانشگاه را به عنوان یک فعالیت جمعی، دچار بحران می‌کند. بنابر نتایج تحقیقات«رازنهان» متاسفانه، فلسفه و فرهنگ کارتیمی، در کارکنان و سازمان‌های تولید علم و دانش در ایران نهادینه نشده است؛ یعنی اغلب آن‌ها علیرغم سطح قابل قبولی از دانش و تحصیلات، نگرش، طرز تفکر و دیدگاه مناسبی از مشارکت ندارند. وجود چنین امری را می‌توان به درستی در تولید مقالات علمی کشور دید. مطابق با آمار پایگاه Web of Science ایران یکی از بزرگترین تولیدکنندگان علم در جهان است که متاسفانه نتایج این تحقیقات تاثیری بر روند توسعه کشور نداشته و غالب نویسندگان اصلی مقالات و متون علمی، هم‌اکنون در خارج از کشور به زندگی ادامه می‌دهند؛ در صورتی که اگر فرهنگ کار تیمی در دانشگاه‌های کشور نهادینه و اثربخش می‌بود، فرصت بوجود آمده در کار تیمی، به سادگی با مهاجرت به خارج از کشور از دست نمی‌رفت.

سبک رهبری علمی و وجود قواعد بوروکراتیک

وجود فرهنگ کار تیمی مشوق محیطی تأثیرگذار بر همکاری و تشریک مساعی در دانشگاه‌هاست، لیکن وجود قواعد بورکراتیک و الگوی سازمانی مکانیکی، موجب شدند تا شرایط زیرساختی و فرهنگی دانشگاه برای انجام کارتیمی و آموزش اصول و قواعد کارتیمی آماده نبوده و سبک رهبری تعامل‌گرا به جای رهبری تحول‌آفرین در چنین شرایطی حکمفرما باشد. ارزیابی عملکرد براساس عملکرد فردی از دوران ابتدایی تا دانشگاه را می‌توان از موانع دیگری در برابر فعالیت تیمی و گروهی در دانشگاه‌ها و سازمان ها دانست. آموزش رقابت فردی و در نظر داشتن مزایای آن، عدم آموزش کافی و عدم آشنایی با کار گروهی، عدم پایبندی اعضا به تصمیمات گروهی، انتقادپذیر نبودن اعضا، نبود معیاری برای سنجش، عدم نظارت و ارزیابی در فعالیت های گروهی، نداشتن انگیزه و روشن نبودن وظایف، چه در دوران مدرسه و چه در دوران دانشگاه همواره به عنوان موانعی هستند که به مثابة امری بازدارنده در توسعة کار گروهی شناخته می‌شوند. برای مثال در حالی که نظام آموزشی کشورهای مدرن از همان دوران مدرسه، کارتیمی را ارج نهاده و فردگرایی را طرد می‌کند، نظام مدرسه و دانشگاه در ایران به دلیل نوع رهبری این مکان های آموزشی شخص را با ابزارهای تشویقی نظیر معرفی به عنوان یک فرد شاخص برای سایر دانش‌آموزان با ابزارهایی نظیر پوشش متفاوت با سایرین، توجه بیشتر مدیران و ... به سمت فعالیت های فردی سوق می‌دهند و یا بر اساس قواعد حاکم بر دانشگاه‌ها هیچ پایان‌نامه‌ای به صورت تیمی انجام نمی‌گیرد. گرچه در این زمینه قواعد بوروکراتیک و اداری نقش مهمی دارند، لیکن سبک رهبری علمی حاکم بر این مراکز نیز از اهمیت ویژه‌ای در تعامل با قوانین برخوردار است.

کارتیمی تقریباً در همه اسناد بالادستی و برنامه‌های کلان کشور از جمله نقشه جامع علمی کشور(به عنوان یکی از ۹ شاخص راهبردی نقشه)، سند چشم انداز ایران ۱۴۰۴(در ارتقای روحیه‌ تعاون و سازگاری اجتماعی)، سند نقشه مهندسی فرهنگی کشور و سند تحول بنیادین آموزش و پرورش مورد تاکید قرار گرفته است، اما حتی با وجود فرهنگ جمع گرایانه، بدلیل ضعف اساسی یا نبود نظامات مشوق و حامی کارتیمی و همچنین ضعف در آموزش مهارت‌ها و شایستگی‌های کارتیمی بالاخص در مراکز آموزشی و ساحت عمومی جامعه، کارتیمی همچنان مورد بی‌مهری است. در نتیجه چنین فضایی افراد و گروه‌ها به تناوب نتایج نامطلوب و منفی از کارتیمی و شراکت را تجربه می‌کنند که خود منجر به نگرش منفی درباره کارتیمی و شراکت در ساحت عمومی و حتی خصوصی جامعه می‌شود. برآیند چنین چیزی، منجر به وضعیتی شده که در آن افراد از گرایش بالایی به کارتیمی برخوردارند اما با ضعف جدی در رفتارتیمی مواجه‌اند. قابل توجه اینجاست که مشکلات ساختاری و رفتاری در میان مدت و حتی کوتاه مدت قابلیت بهبود و اصلاح را دارند ولی مشکلات فرهنگی، نیازمند تلاشهای بلندمدت و طاقت فرساست.

به عنوان مثال، فرهنگ آمریکایی به علت فردگرایی بالا، از کارتیمی حمایت هنجاری نمی‌کند اما بکارگیری نظام‌های تسهیم منافع کارتیمی به جوشیدن دیگ کارتیمی کمک شایان توجهی نموده است. آموزش کارتیمی و همکاری به عنوان یک مهارت نرم از سطح مهدکودک‌ها، دبستان‌ها و مدارس تا سطح دانشگاه‌ها کاملاً نظام‌مند و هدفمند عمومیت دارد و در نتیجه آحاد جامعه با کارتیمی و مهارت‌های آن آشنایی بسنده داشته، تجربه و نگرش مثبتی به آن دارند که موجب شده تا کارتیمی در آمریکا به صورت گسترده انجام شود؛ اما بقول «جان چایلد» یکی از محققین برجسته آمریکایی، پایداری لازم را ندارند. یک آمریکایی تا زمانی با دیگران همکاری می‌کند که احساس کند چاره‌ای جز همکاری ندارد و به محض اینکه احساس کند به تنهایی می‌تواند به اهدافش دست یابد، دلیلی برای نشستن پشت میز با دیگران در قالب یک تیم را نمی‌بیند. در مقابل ژاپنی‌ها که هم از فرهنگ جمع‌گرای حامی کارتیمی برخوردارند و هم از نظامات و مهارت های لازم، از اثربخشی و پایداری لازم برخوردارند.

دانشگاه‌ از طریق توسعه فرهنگ و الگوهای رفتاری می‌تواند علاوه بر توسعه و ارتقا مستقیم عملکرد در سطوح فردی، گروهی و سازمانی بر عملکرد نهاد علم و فناوری و نهایتاً عملکرد نظام اجتماعی بطور غیرمستقیم اثربخش باشد که برآیند آن، ارتقاء بهره­ وری و توسعه­ سرمایه انسانی کشور خواهد بود.

با توجه به گسترش و عمومیت روزافزون کارتیمی در سطح جهانی از یک سو و چالش‌های موجود در این زمینه در سطوح مختلف بالاخص در نظام دانشگاهی کشور، ضروری است تا به عنوان یک مساله عمومی، مورد توجه ویژه سیاستگذاران، محققین، مدیران و کارشناسان حوزه‌های مختلف قرار گیرد. در کشور ما تجربیات عملی در خصوص کارتیمی به دلیل نوپا بودن تفکر تیمی و ناسازگار بودن فرهنگ سازمانی برای آن، چندان موفق نبوده؛ لذا بسترسازی فرهنگ کارتیمی از طریق موسسات آموزشی و به خصوص دانشگاه، در تربیت نسل آموزگاران موفق در این زمینه می‌تواند راهگشا باشد.

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه