کتاب فروپاشی بزرگ طلا

کتاب فروپاشی بزرگ طلا


هری دنت در کتاب فروپاشی بزرگ طلا، علاوه بر پیش‌بینی‌هایی هول‌انگیز درباره آینده اقتصاد جهان، خاصه بازارهای مالی و وضع بدهی‌ها در آمریکا و نهایتا سقوط قیمت طلا و قدرت گرفتن دلار، به پاره‌ای از منتقدانش هم پاسخ داده است.

هری دِنت (Harry Dent) مولف این کتاب، پیروان و مخالفانی جدی دارد. پیروانش او را می‌ستایند و می‌گویند تنها کسی است که با جسارت تمام و بدون اما و اگر کردن، ده‌ها واقعه اقتصادی-مالی ریز و درشت را در دو دهه اخیر پیش‌بینی کرده و غالب پیش‌بینی‌هایش درست از آب در آمده است. اما منتقدانش، این سبک نگارش و پیش‌بینی‌های قطعی را که بیشتر به پیشگویی می‌ماند، به سخره می‌گیرند و آن را شگرد دِنت برای پرفروش کردن کتاب‌هایش می‌دانند.

وی در کتاب فروپاشی بزرگ طلا: هشدار اقتصاددانی که از همه بحران‏‌های مالی دو دهه اخیر خبر داده بود (How to Survive and thrive during the great gold bust ahead)، با طرح این موضوع که اقتصاد جهان به‌ سوی تورم منفی پیش می‌رود، این‌گونه نتیجه‌گیری کرده که در پی تورم منفی، قیمت همه کالاها و از جمله طلا سقوط خواهد کرد. تاکنون نشانه‌هایی جدی در تایید پیش‌بینی هری دنت دیده نمی‌شود و بیشتر موسسه‌های اقتصادی و تحلیلگران، برخلاف دِنت، برای طلا آینده بهتری ترسیم می‌کنند. با این‌ حال، به قول یکی از منتقدان هری دنت (چاک جفی)، حتی اگر پیش‌بینی دنت محقق نشود، احتیاط ایجاب می‌کند که سبد دارایی را به طلا متکی نکنیم و در نظر داشته باشیم که شاید همان شود که دنت می‌گوید: تکمیل چرخه رونق و رکود و فروپاشی اقتصادی بزرگ.

بسیاری از سرمایه‌گذاران متاثر از برانگیختگی‌، شیفتگی، ترس یا تبلیغات تصمیم می‌گیرند. غالبا هنگام خرید سهام، به‌ ویژه خرید سهام طلا به تحلیل‌های دانشگاهی و روایت‌های هیجانی و احساسات اتکا دارند. دلبستگی‌های نیندیشیده به طلا، سرمایه‌گذاران را به حماقت‌هایی مانند بی‌توجهی به تحلیل‌های دقیق یا تجربه‌های ثابت‌ شده تاریخی می‌کشاند.

علت اینکه بیشتر سرمایه‌گذاران، بیش از حد مو از ماست می‌کشند و برای کسب مقادیری ناچیز و یکی دو درصد بیشتر، بارها چرتکه می‌اندازند همین است. آخر سر هم که ورق برمی‌گردد و حباب‌های بازار می‌ترکد، نفسشان بند می‌آید و وقار و هیمنه‌شان از کف می‌رود. فرو می‌ریزند و مانند اسفند بر آتش بی‌قرار می‌شوند. این سرمایه‌گذاران احساساتی، تا بفهمند چه شده است همه هست و نیستشان را از دست می‌دهند.

امروزه میلیون‌ها نفر آینده طلا را غلط تحلیل می‌کنند و به توصیه‌های ناصواب گوش می‌سپارند. گمان می‌کنند با این کارشان از دارایی‌هایشان محافظت می‌کنند و غافلند که به‌ دست خودشان، نارنجکی ضامن‌ کشیده در جیب گذاشته‌اند. بدتر از این‌ها اینکه این افراد احساساتی بینوا گمان می‌کنند خرید طلا یا سهام طلای بیشتر، در هنگامه تنزل قیمت‌ها کارِ درستی است. چنین کسانی در این‌گونه مواقع معمولا به طلا رو می‌کنند به این امید که از زیان خود بکاهند!

در بخشی از کتاب فروپاشی بزرگ طلا می‌خوانیم:

طلا باوران خوش دارند طلا را پناهگاه دارایی‌ها در زمان تورم نشان دهند. این درست است که از سال 1971 که ریچارد نیکسون رئیس جمهوری آمریکا، استاندارد پایه طلا را کنار گذاشت، بین طلا و نرخ تورم همبستگی برقرار شده است. من با این سخن شیفتگان طلا هم موافقم که وقتی اقتصاد تورمی‌ می‌شود، قیمت طلا به‌ سوی افزایش میل می‌کند. نگاهی به گذشته، این روند را به وضوح نشان می‌دهد و من هم در فصل سوم این کتاب درباره آن توضیح خواهم داد. در واقع مهم‌ترین عامل همبستگی طلا و تورم همین است. پناهگاه‌های زمان تورم - مانند طلا - فقط زمانی به‌ کار می‌آیند که واقعا تورم وجود داشته باشد! یا به تعبیر آگهی تبلیغاتی شرکت وِندی: «تورم کجاست؟!»

از 2008 تاکنون، ماشین‌های چاپ اسکناس شبانه‌روزی پول چاپ کرده‌اند و 11000 میلیارد دلار به اقتصاد جهان تزریق کرده‌اند. همه این پول‌های اضافی هم صرف طرح‌های نجات مالی و تحریک تقاضا شده است. اما با وجود همه این تریلیون‌ها دلار پولی که به جریان افتاده، نرخ تورم در غالب کشورهای توسعه‌ یافته اکنون بین صفر تا 2 درصد است. نرخ تورم متعارف در اقتصاد این کشورها معمولا بین 2 تا 4 درصد است. فدرال رزرو و بانک‌های مرکزی گوشه و کنار جهان در سال‌های قبل از 2008 با چاپ پول و خرید اوراق قرضه خود، نرخ بهره را به زور پایین نگه داشتند. خوب! این فریبکاری است یا نام دیگری دارد؟

حالا گیرم من هم پذیرفتم که بازگشت به تورم «عادی» کیف‌های پول را قلقلکی می‌دهد. اما این واقعیت سر جای خود باقی می‌ماند که چنین بازگشتی به این زودی‌ها رخ نخواهد داد. این زمستان اقتصادی که فعلا در آن قرار داریم به‌ دلیل خصلت رکودی‌اش تا اوایل دهه 2020 ادامه خواهد یافت و تا آن موقع سطوح متعارف تورم یعنی 3 درصد و 4 درصد بازنخواهد گشت.

بنابراین تا رسیدن به دوران تورم پایدار راه درازی در پیش داریم، چه رسد به آن اَبَرتورمی که طلا باوران منتظرش هستند. و چون چنین است نه تنها قیمت طلا افزایش نخواهد یافت بلکه اتفاقی کاملا برعکس می‌افتد و قیمت طلا کاهش می‌یابد.

فهرست مطالب
توضیح ویراستار
پیش‌گفتار
مقدمه: جنون طلا
فصل اول: واقعیت تکان‌ دهنده درباره سقوط طلا که در راه است
فصل دوم: واکنش طلا به اوضاع غیر تورمی
فصل سوم: تورم منفی چگونه شاخ طلا را می‌شکند؟
فصل چهارم: چگونگی تاثیر چرخه کالا بر قیمت طلا
فصل پنجم: علت کاهش ارزش طلا در بحران‌های اقتصادی
فصل ششم: سرمایه‌گذاری: دلار بهتر است یا طلا
فصل هفتم: نه! دلار محکوم به شکست نیست
پیوست‌ها
نمودارها

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه