کتاب کلیدواژه‌های فراگیری زبان دوم

کتاب کلیدواژه‌های فراگیری زبان دوم

کتاب کلیدواژه‌های فراگیری زبان دوم نوشته بیل وان پاتن و الساندرو جی. بناتی، مقدمه‌ای کارآمد، مختصر، مفید و روان در حوزه فراگیری زبان دوم است که مفاهیم تخصصی این حوزه را با زبانی ساده بیان می‌کند و از این رو برای دانشجویان منبعی مناسب محسوب می‌شود.

بیش از پنجاه سال از آغاز پژوهش‌های فراگیری زبان دوم می‌گذرد. با توجه به اینکه این شاخه، حوزه‌ای میان‌ رشته‌ای است، مشخص کردن تاریخی دقیق برای آغاز آن امکان‌پذیر نیست. هر چند برخی ظهور این شاخه از پژوهش‌های علمی را با انتشار دو مقالۀ پیت کُردر در سال 1967 و لری سلینکر در سال 1972، که اولی در مورد اهمیت خطاهای زبان‌آموز و دیگری دربارۀ زبان میانی است، مرتبط می‌دانند.

این رشته در واقع زیرشاخه‌ای از زبان‌شناسی کاربردی است. اما با احساس نیاز به گسترش و تدقیق پژوهش‌های این حوزه و همچنین رشد و پیشرفت تکنولوژی، شاخه‌های دیگری نیز به سرعت به کمک آن شتافتند و امروزه شاهد ورود رشته‌های دیگری مانند عصب‌شناسی، روان‌شناسی و آموزش در این حوزه هستیم.‭

کتاب کلیدواژه‌های فراگیری زبان دوم (key terms in second language acquisition) با فراهم‌ کردن منبعی مقدماتی، اما جامع، مخاطبان را در شناخت مفاهیم بنیادین و یافتن پژوهش‌های بیشتر در خصوص آموزش و فراگیری زبان دوم راهنمایی می‌کند.

ترجمۀ کتاب کلیدواژه‌های فراگیری زبان دوم، از حدود دو سال پیش و با در اختیار گرفتن نسخۀ 2010 آغاز شد. این نسخه شامل بخش‌های مقدمه، پرسش‌های کلیدی، کلیدواژه‌ها و منابع کلیدی در فراگیری زبان دوم بود.

برای معادل‌یابی واژه‌ها از واژه‌نامه‌های زبان‌شناسی و همچنین واژه‌ها و اصطلاحات رایج در بین زبان‌شناسان، متخصصان آموزش زبان دوم و متخصصان آموزش فارسی به غیر فارسی‌ زبانان استفاده شده است. برخی واژه‌ها قبلا ابداع شده و به کار گرفته شده بود، که در هر مورد با مطالعۀ منابع مربوط به هر کلیدواژه و اطمینان از صحت معادل‌یابی، از معادل‌ها استفاده شد؛ مانند: حالت‌ نمایی که در مقالۀ دکتر راسخ‌مهند معادل واژۀ case marking آورده شده است.

کتاب کلیدواژه‌های فراگیری زبان دوم، از چهار بخش اصلیِ زیر تشکیل شده‌ است:

پرسش‌های کلیدی: هدف این بخش، مطرح‌ کردن اصول پایه‌ای این حوزه برای خوانندگان مبتدی است و نقل‌قول‌های مطرح‌ شده خواننده را به سوی استفاده از منابع تخصصی‌تر هدایت می‌کند.

نظریه‌ها و چارچوب‌های کلیدی: در این بخش، به طور خلاصه نظریه‌های اصلی در فراگیری زبان دوم، ایده‌ها و ادعاهای بنیادین در هر نظریه مطرح شده است.

اصطلاحات و کلیدواژه‌ها: در این بخش چیزی شبیه به فرهنگ لغت گردآوری شده است که بسیاری از واژه‌های مورد استفاده در حوزۀ فراگیری زبان دوم را توضیح می‌دهد.

منابع و مطالعات کلیدی: این بخش، شامل اطلاعاتی در مورد منابع و مراجع ذکر شده در این کتاب و همچنین سایر منابع مفید است.

پروفسور بیل وان‌ پاتن (Bill Van Patten) استاد مطالعات زبان دوم و زبان اسپانیایی در دانشگاه میشیگان است. شهرت بین‌المللی وی به دلیل تخصص و پژوهش‌های متعددی است که در زمینۀ فراگیری و آموزش زبان دوم انجام داده است.

پروفسور الساندرو جی. بناتی (Alessandro G Benati)، استاد زبان‌شناسی کاربردی و مطالعات زبان دوم در دانشگاه گرینویچ انگلستان و مدیر مرکز تحقیقات کاربردی و توسعۀ آموزش زبان (کارول) است. او دارای مدرک دکترا در رشتۀ فراگیری زبان دوم از دانشگاه گرینویچ است و در عرصۀ فراگیری و آموزش زبان دوم، محققی پیشگام و بین‌المللی محسوب می‌شود. پروفسور بناتی همکاری‌های علمی و پژوهشی زیادی با مؤسسات و محققان برتر در زمینۀ فراگیری زبان دوم در ایالات متحدۀ آمریکا (مانند پروفسور بیل وان‌پاتن)، استرالیا و انگلستان داشته است. این همکاری‌ها منجر به فعالیت‌های مشترک مانند همکاری در تألیف کتاب کلیدواژه‌های فراگیری زبان دوم با استاد بیل وان پاتن و شرکت در کنفرانس‌های متعدد مربوط به فراگیری زبان دوم در انگلستان، اسپانیا، آلمان، یونان، ایتالیا، چین، ژاپن و ایالات متحده شده است. علاوه بر آن او برای آموزش و فراگیری زبان ایتالیایی در جهان اقدامات مهمی انجام داده است. همچنین در مجلات علمی معتبر در حوزۀ آموزش و فراگیری زبان دوم به عنوان نویسنده، منتقد و عضو شورای علمی همکاری کرده است.

در بخشی از کتاب کلیدواژه‌های فراگیری زبان دوم می‌خوانید:

توجه انتخابی به اینکه افراد چگونه به محرک‌های اطراف خود توجه می‌کنند، اشاره دارد. ما مدام تحت بمباران محرک‌های دیداری و شنیداری قرار داریم و همواره در حال حفظ خود از آشفتگی‌های ایجاد شده در اثر این محرک‌ها هستیم. زیرا ما یک سری فیلترهای درونی داریم که به هنگام تمرکز‌ بر روی یک کار به محرک‌های غیرضروری مانند نوسان صوتی لامپ‌های مهتابی بالای سرمان و سر و صدای ترافیک داخل خیابان توجه نشان‌ نمی‌دهیم. با این حال حتی وقتی که بر روی یک کار تمرکز‌ می‌کنیم، نیز‌ به طور کامل به تمام اطلاعات توجه نکرده و همۀ اطلاعات را دریافت نمی‌کنیم. ما بسته به برخی عوامل بخش‌های خاصی از اطلاعات را انتخاب‌ می‌کنیم و بخش‌های دیگر را کنار‌ می‌گذاریم. به‌ عنوان مثال وقتی که به چراغ قرمز نزدیک‌ می‌شویم، به رنگ چراغ و جریان ترافیک توجه کرده اما به پنجرۀ شکستۀ ساختمانی که در سمت راست قرار گرفته است، توجه نمی‌کنیم، هر چند که آن ساختمان کاملا در دید ما قرار داشته باشد. به طور کلی، توجه انتخابی در زندگی روزمرۀ ما به یک هنجار تبدیل شده است و ما آنچه را که نیاز نداریم در یک لحظه پالایش کرده و دور می‌ریزیم.

برخی پژوهشگران شناختی در فراگیری زبان دوم، برای بحث در مورد اینکه زبان‌آموزان به هنگام پردازش زبان چگونه عمل می‌کنند، از ساختار توجه انتخابی استفاده نموده‌اند. مسلما زبان‌آموزان تمامی داده‌های زبانی پیش رویشان را در یک لحظه پردازش‌ نمی‌کنند. اگر این‌ گونه بود، فراگیری خیلی سریع‌تر از چیزی‌ می‌شد که در واقعیت وجود دارد و ‌تقریبا فوری صورت‌ می‌گرفت. زبان‌آموزان مثل سایر کارها، بر روی چیزهای خاصی تمرکز‌ می‌کنند که این به تکلیف‌ها، تقاضاها، ‌دانش قبلی و عوامل دیگر بستگی دارد. آن‌ها به‌ صورت انتخابی به داده‌های زبانی توجه‌ می‌کنند.

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه