درباره ویلیام سارویان

درباره ویلیام سارویان

ویلیام سارویان یکی از برجسته‌ترین نویسندگان معاصر آمریکایی به شمار می‌رود که آثار بی‌بدیلی در زمینه‌ نمایش‌نامه، داستان کوتاه، رمان و زندگی‌نامه‌نویسی از خود به یادگار گذاشته است. وی در ۱۹۳۹ میلادی برای نمایشنامه دوران زندگی تو جایزه‌ پولیتزر را دریافت کرد.

ویلیام سارویان در فرزنو محله‌ای ارمنی‌نشین کالیفرنیا دیده به جهان گشود، پدر و مادر او از ارمنیانی بودند که به دلیل‌ نسل‌کشی ارامنه به آمریکا کوچ‌ کرده بودند. سارویان درباره خود چنین می نویسد: در ۳۱ اوت  سال ۱۹۰۸ در فرزنوی کالیفرنیا متولد شدم. نام پدرم آرمناک سارویان و مادرم تاگوهی سارویان است، آنان از ساکنان شهر بتیلیس هستند، پدرم در ۱۹۱۱ میلادی دار دنیا را وداع گفت.

با توجه به این‌که سارویان در فرزنو کالیفرنیا بزرگ شد، صحنه بسیاری از نوشته‌هایش همین محل است و بسیاری از شخصیت‌های آثارش هم ارمنی هستند، بنابراین غالب آثار سارویان درون‌مایه‌های خود را از تجربه‌های شخصی وی می‌گرفتند و موضوع اصلی آثار او درباره بزرگ شدن در فقر به عنوان پسر یک مهاجر ارمنی است، آثاری‌که در زمان رکود بزرگ اقتصادی آمریکا محبوبیت زیادی یافتند، او نویسنده‌ای است‌ که آثارش در اوج مشکلات عصر ناامیدی در آمریکا تبلیغ امیدواری بودند.

قبل از اینکه سارویان به عنوان نویسنده مطرح شود در سنین پایین به شغل روزنامه فروشی روی آورد، سپس به عنوان پستچی در پست و تلگراف خانه به کار پرداخت، وی تنها هشت سال داشت که قتل عام ارمنیان به وقوع پیوست از طرفی شدت یافتن روزافزون وضع ناهنجار ارمنیان و نفرت وی نسبت به قوانین نابحق جهان، او را برای همیشه به اجتماع نیازمندان، کارگران و انسان‌های محروم از حقوق حقه، وابسته کرد.

 

 

سارویان در خصوص چگونگی روی آوردن به نویسندگی گفته است که در زمان تحصیل در مدرسه، روزی یکی از معلمانم با خواندن و آشنا شدن با یکی از کارهایم گفت که من  می‌توانم یک نویسنده شوم اما برای این کار می بایستی زبان یاد بگیرم و مطالعه زیادی داشته باشم. من سعی کردم درباره آنچه در پیرامون من بود و می دیدم، چیزی بنویسم.  البته به شکلی که آنها در واقع هستند. بر همین مبنا یک نامۀ انتقادی دربارۀ ثروتمندان و مستمندان نوشتم که پس از انتشار سروصدای زیادی کرد. انتهای این نامه، سردبیر نام  اصلی مرا قید کرده بود. صحبت دربارۀ من همه گیر شد که او کی است، او چه مرد ارمنی است که به کالیفرنیا آمده و از ما و قوانین ما انتقاد می کند. لیکن نویسندۀ آن نامه  که سیزده سالگی را تازه پشت سرگذاشته بود، من بودم.»

فعالیت های فرهنگی سارویان

سارویان نویسنده ای پرکار بود و به نوشتن خاطرات و زندگینامه دلبستگی فراوان داشت. نثر شاعرانه در زندگینامه نویسی از ویژگی های بارز این نویسنده آمریکایی است. ۲۵ نمایشنامه، بیش از ۲۵ رمان و ده ها داستان کوتاه در کارنامه نویسندگی او جای گرفته است در ادامه به برخی از این آثار اشاره می کنیم.

کشتار بی‌گناهان

او در این اثر از نبرد میان خیر و شر می نویسد و هدف از آن، انتقاد از وضع نابسامان جوامع بشری در فاصله‌ ۲ جنگ جهانی بوده است. سارویان با تکیه بر این اندیشه که یکی از علل جنگ و خونریزی در جدا کردن راه سیاست و هنر از یکدیگر است به تصنیف چنین کتابی دست زد. این نمایشنامه در ۱۳۸۱خورشیدی با ترجمه ژاله مساعد و نشر گلمهر در ایران به چاپ رسید. یکی دیگر از رمان های این نویسنده آمریکایی، مادر دوستت دارم، نام دارد. این کتاب نیز روایت تلاش پیگیر و خستگی ناپذیر یک مادر است که انتشارات امیرکبیر با ترجمه سید مهدی منزوی آن را منتشر کرد.

 

نام من آرام است

این نویسنده برجسته با داستان‌هایی که درباره‌ اهالی کالیفرنیا و مردمانی که در میان آن‌ها بزرگ شده بود به شهرت رسید. مجموعه‌داستان کوتاه او با عنوان نام من آرام است در ۱۹۴۰ میلادی منتشر شد و به ماجراهای پسری جوان و خانواده‌ مهاجرش می پرداخت که به مجموعه‌ای پرفروش در جهان بدل شد و با ترجمه‌ آن به بسیاری از زبان‌های دنیا، این داستان‌ها را در دسترس همگان قرار گرفت ... نام من آرام است، حاوی داستان‌هایی جذاب و لطیف از زندگی آرام، پسربچه‌ای است که در موقع ورود سیرک سیار به شهر از مدرسه فرار می‌کند و زندگی پرحادثه‌ای را در پیش می‌گیرد. می‌توان گفت که در این اثر سارویان از مارک تواین و به ویژه از معروف‌ترین اثر این نویسنده، به‌نام هکلبری‌فین متأثر شده‌، چنان که آرام شباهت زیادی به هک دارد. این اثر در ایران چندین بار ترجمه شده است، برای نمونه در ۱۳۸۲خورشیدی بهزاد قادری آن را ترجمه و توسط انتشارات سپیده منتشر کرد، سپس این کتاب دوباره در ۱۳۸۹ خورشیدی توسط قاسم رستمی و انتشارات فرهنگ جاوید چاپ شد.

کمدی انسانی؛ برجسته‌ترین اثر سارویان

یکی از محبوب ترین آثار سارویان کمدی انسانی نام دارد، این اثر تحت تاثیر جنگ جهانی دوم نوشته شده است. این اثر داستان زندگی یک خانواده‌ فقیر امریکایی در زمان جنگ است که به علت شرکت‌کردن تنها نان‌آور خانواده در جنگ وضع مادی آن‌ها از بد به بدتر گراییده است. پسر ۱۴ ساله‌ خانواده، هومر با شغل نامه‌رسانی در تلگراف‌خانه، به‌خانواده‌ خود کمک می‌کند. کمدی انسانی از مهم‌ترین آثار سارویان است که نویسنده در آن رؤیا و واقعیت را به شیوه‌ای ماهر و دل‌نشین بیان کرده و آن ‌را با کمدی الهی‌ دانته مقایسه کرده‌اند. ‌شخصیت‌های نمایش‌نامه‌های او با وجود پاکی کودکی، گستاخ و یاغی هستند. سارویان خود درباره‌ گستاخی و یاغی‌گری ‌گفته است:‌ نمایشنامه‌نویس، همانند هر انسان دیگری در اعماق وجودش یک روحانی آنارشیست است. هیچ چیز و هیچ‌کس نمی‌تواند او را راضی کند. نمایشنامه‌نویس بهترین دوست و تنها دشمن خوب، بزرگ و واقعی همه انسان‌هاست. او نه با اجتماع همراه می‌شود و نه با آن‌ها شادی می‌کند. نمایش‌نامه‌نویس راستین شورشی‌ای است که هرگز متوقف نمی‌شود. کمدی انسانی ابتدا به صورت فیلم‌نامه و برای فیلم تنظیم شد و به صورت فیلم در دسترس قرار گرفت و موفقیت بسیار نیز کسب کرد. چنان که موفقیت فیلم از کتاب کمدی‌ انسانی که بهترین اثر سارویان و یکی از آثار مشهور عصر حاضر است، کمتر نبود. کمدی انسانی در ایران توسط سیمین دانشور در ۱۳۳۴خورشیدی ترجمه و منتشر شد.

سارویان در ۱۹۲۹ میلادی نمایشنامه ای با عنوان‌ ‌قلب من(عشق من) در کوهساران‌ را نوشت، این نمایشنامه، داستانی کمدی درباره یک خانواده آمریکایی‌ بود که در سالن تئاتر گیلد نیویورک بر روی صحنه رفت. این نمایشنامه، اثری است، صمیمی و دلنشین و برای سارویان آغازی توام با موفقیت در صحنه تئاتر بود و نمایانگر روابط انسانی ساده و در عین حال پراحساس میان شخصیت‌های آن است. نویسنده در این نمایشنامه، موقعیت‌های روزمره زندگی را به نمایش می‌گذارد و از خلال این موقعیت‌ها و طنز تلخ و شیرین موجود در آن‌ها معنایی اجتماعی- فلسفی را القا می‌کند.


برنده جایزه پولیترز با نمایشنامه دوران زندگی تو

در دنیای نمایش‌نامه‌نویسی، سارویان را بیش از هر چیز با نمایش‌نامه‌ دوران زندگی تو می‌شناسند. همین نمایش‌نامه بود که جایزه‌ پولیتزر را در ۱۹۳۹میلادی از آن خود کرد و پس از آن جایزه‌ منتقدان نمایش نیویورک از آن سارویان شد و در ۱۹۴۸میلادی از روی این نمایش‌نامه فیلمی سینمایی با بازی جیمز کاگنی ساختند. سارویان در پاسداشت زندگی از زبان یکی از شخصیت‌های «دوران زندگی تو» گفته است:‌ عمیق نفس کشیدن را بیاموز؛ در هنگام غذا خوردن طعم غذا را دریاب و هنگامی که به خواب می‌روی به واقع بخواب. با تمام توان بکوش تا زندگی کنی و وقتی می‌خندی با تمام وجود بخند.

از دیگر آثار این نویسنده نامدار می توان به دلیرمرد جوان بر روی ذوزنقه پرنده، مزاحمت ببرها، دوره زندگی تو، عشق، آهنگ قدیمی دل پذیری است، مردم زیبا، سلام آن طرفی‌ها، جیم رندی، ای دیوانه دور نشو، ببر تریسی، غارنشینان، تابستان اسب سپید زیبا، سلام فرنکی، دندانپزشک و بیمار وگم شو پیرمرد اشاره کرد.
 

برخی از ویژگی های آثار سارویان

آثار این نویسنده آمریکایی-ارمنی ساده و روان‌ هستند و شخصیت‌هایش را غالباً مردمی عجیب، احساساتی و اساساً خوش قلب تشکیل می‌دهند. آن‌ها عموماً از جامعه و اصل خود طرد شده‌اند و در محیط جدید احساس غربت و بیگانگی می‌کنند. سارویان خود بر این عقیده است که نمایشنامه‌های من درام هستند به دلیل این که اولاً نوشته شده‌اند، ثانیاً نقش وجود خود را در آن‌ها می‌بینیم، ثالثاً خودم هم از ‌آدم‌های نمایشنامه‌ام بوده‌ام و در نظر آن‌ها بیگانه نیستم. همچنین قهرمانان داستان های سارویان انسان‌هایی ساده مملو از عشق به یکدیگر هستند او خود گفته است: من می‌خواهم انسان‌ها را به ارزش‌های اولیه و اصیل خودشان برگردانم. سارویان، خواسته یا ناخواسته، روح نظریه‌های کهن ارمنی را علیه استبداد دیکته ‌شده‌ آمریکایی مطرح کرده و از آن‌ها بسیار استفاده می‌کند، آن‌ هم در زمانی که دنیای غرب راه جهانی‌ کردن در پیش گرفته بود. همچنین آثار او در حوزه نمایشنامه و رمان به اندازه نویسندگان نسل پیش از سارویان جذّاب، پرشور، انسانی و سرگرم ‌کننده است. ادموند ویلسون، منتقد سرشناس امریکایی، زبان شیرین؛ جمله‌های کوتاه و مقطع و گفت‌وگوهای طبیعی او را اصیل و ابتکاری دانسته و معتقد است که سارویان در نمایشنامه‌هایش از داستان‌های همینگوی و مارک تواین به‌ویژه از رمان سرگذشت هکلبری‌فین تأثیر پذیرفته است.

 

 

با توجه به اینکه سارویان در سال‌های میان ۲ جنگ جهانی پا به عرصه نویسندگی گذاشته بود، او در آثارش می‌خواست ثابت کند که هیچ چیز در جهان کنونی سرجای خود نیست. او در جوانی به این نتیجه رسید که دنیا فانی است و همه‌چیز نابود می‌شود اما شاید افرادی و چیزهایی باشند که مانع نابودی شوند که یکی از آن‌ موانع، هنر است. برخی نمایشنامه‌های‌ او تجربی و نوگرا هستند و طنز بسیار قوی و شیرینی دارند. او به خودش، شخصیت‌هایی که خلق می‌کرد و دنیای فردا علاقه داشت و آثارش مانند نامه‌هایی هستند که خطاب به مردم زمین نوشته شده‌اند.   

سارویان از همان ابتدا انسان را همراه با غم‌ها و خوشحالی اش از دید یک انسان معمولی، عشق به انسان، اعتقاد به بهترین آتیه برای انسان‌ها را برای  آثار خود برگزید و این دلیل جذابیت آثار اوست. وی می گوید: «من به شرافت انسان ایمان دارم، من معتقدم که سرنوشت انسان سرنوشتی شریف است. من از آن قدرت‌هایی که شرافت آدمی را پایمال می کنند، متنفرم. اسلحۀ من در مقابل قدرت‌های عفونی، یک نگاه بزرگوارانه و باعاطفه، تفکّری صادقانه، قلب بی شائبه و روحی پرمهر است که مرا مجبور به نوشتن می کند. من می خواهم که انسان باشکوه باشد و می خواهم که زندگی او از بدو تولد تا زمان مرگ هر دقیقه و هر سال سبک، شاد، جذاب و پرمعنی باشد و من معتقد هستم که او چنین  خواهد بود.»

سرانجام این نویسنده نامدار در ۱۸ مه ۱۹۸۱ میلادی بر اثر ابتلا به سرطان درگذشت. نیمی از خاکسترهای او در کالیفرنیا و نیمی دیگر در ارمنستان و در نزدیکی مزار سرگئی پاراجانف، کارگردان نامدار سینمای ارمنستان به خاک سپرده شد.

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه