احمد عطایی و یک عمر گسترش فرهنگ و ادب با انتشارات عطایی

احمد عطایی و یک عمر گسترش فرهنگ و ادب با انتشارات عطایی

 احمد عطایی از پیشگامان صنعت نشر در ایران و مؤسس انتشارات عطایی است که خدمات زیادی در جهت معرفی نویسندگان و انتشار طیف وسیعی از آثار مورد نیاز مخاطبان جامعه به انجام رساند.

مرحوم احمد عطایی را شخصا از سال‌های دور می‌شناختم و سال‌هاست که به او دینی دارم و باید با مطرح کردن نامش، بخشی از آن را ادا کنم. در ۱۳۴۹ خورشیدی من حدود ۲۳ سال سن داشتم. در دوره لیسانس نخستین کتابم را به نام «شیخ‌نشین‌های خلیج فارس» نوشتم و با جرأتی که در خودم سراغ داشتم، آن‌را برای چاپ، پیش چند ناشر بردم اما با توجه به سن کم من در آن دوران، زیاد مورد توجه قرار نگرفت و جواب رد می‌شنیدم تا این‌که انتشارات عطایی را به من معرفی کردند و من به آنجا مراجعه کردم و با انسانی بسیار مودب و خوش‌برخورد روبه‌رو شدم که کتابم را برای مطالعه از من گرفت و گفت که چند روز بعد مراجعه کنم. در نهایت با نظر مساعد ایشان که همان آقای عطایی بود، نخستین کتابم چاپ و منتشر شد. اگر عطایی در آن دوره این کار را نمی‌کرد، این پیروز مجتهدزاده که امروز پیش روی شماست، بدون شک یکی از بساز و بفروش‌های شهیر کشور بود و من از این نظر همیشه به احمد عطایی احساس دین می‌کنم. تنها در کنار افرادی مانند احمد عطایی است که می‌توان این امید را داشت که در جامعه به جوانان اهمیت داده شود و استعداد آن‌ها کشف و شکوفا شود؛ عطایی در این مورد به بهترین شکل وظیفه خود را انجام داد و مرا مدیون خود کرد.

این بخشی از سخنان پیروز مجتهدزاده نویسنده، محقق و پیشکسوت نشر است که در مراسم نکوداشت احمد عطایی ایراد کرده بود. احمد عطایی که در ۱۳۱۵ مؤسسه انتشارات عطایی را تاسیس کرد و ۳۰ شهریور ۱۳۹۲ خورشیدی در ۹۴ سالگی درگذشت.

بهروز عطایی‌فرد درباره زندگی پدرش، احمد عطایی و سابقه نشر و کار کتاب در خاندانش گفت: «پدرم در ۱۲۹۸ خورشیدی در یکی از محلات جنوبی تهران، حوالی میدان مولوی، به دنیا آمد. از هفده‌ سالگی به‌طور رسمی کار با کتاب و در کتاب‌فروشی را آغاز کرد، اما قبل از آن در دکان خواربارفروشی و عطاری محقر پدربزرگم در همان محله کار می‌کرد. روزی دایی پدرم، غلامحسین مظفری، مدیر کتاب‌فروشی مظفری که در کار نشر معروف بود، به دکان پدربزرگم آمد و از او خواست تا استعداد و توانایی‌های پدرم را هدر نداده و اجازه دهد تا نزد او کار کند. از آنجا که پدربزرگم به آینده پدرم توجه و به حرف‌های غلامحسین مظفری اطمینان داشت با رفتن پدرم به کتاب‌فروشی مظفری موافقت کرد. آن کتاب‌فروشی در خیابان ناصرخسرو بود. در آن زمان ناصرخسرو محل فروش کتاب‌ و اغلب محل رفت و آمد نویسندگان و شعرایی چون ملک‌الشعرای بهار، صادق هدایت و سعید نفیسی بود.

پدرم نزد غلامحسین‌خان مظفری ماندگار شد و با شور و شوق، رموز کار نشر و کتاب‌فروشی را با کار و کوشش شبانه‌روزی‌ فرا گرفت. پدرم سواد چندانی نداشت؛ ابتدا پدربزرگم او را به مکتب‌خانه فرستاد و او در آنجا خواندن و نوشتن را طی یک سال یاد گرفت، سپس حدود دو سال در مدارس جدید عصر رضاخانی به تحصیل مشغول شد و این تمام تحصیلات ابتدایی او بود، اما بعدها در اثر معاشرت با اهل فضل و کتاب و خواندن کتاب‌های متعدد، سطح دانش خود را بالا برد و محیط کار، اجتماع و نوع کارش، زمینه‌های تحصیل و معلمانش شدند. او پس از دو سال‌ونیم کار در کتاب‌فروشی مظفری، سی‌تومان پس‌انداز کرد و می‌خواست به تنهایی کتاب‌فروشی راه بیندازد. وقتی موضوع را با غلامحسین‌خان مظفری درمیان گذاشت، او پذیرفت. پدرم پس از جست‌وجوی بسیار، توانست سرقفلی یک مغازه کوچک را در خیابان مولوی خریده و کتاب‌های پرفروشی مانند دیوان ایرج میرزا، حساب، هندسه و شرعیات را از کتاب‌فروشی مظفری و کتاب‌هایی مانند امیرارسلان نامدار، رستم‌نامه، حسین کرد شبستری، چهل طوطی و ملانصرالدین و... را از سایر کتاب‌فروشی‌ها خریده و شروع به فروختن آنها کند.»(۱)

عطایی در قسمتی از خاطرات دوران کودکی خود می‌گوید: «روزی از روزها برای انجام کاری به انتهای ناصرخسرو رفته بودم که حراجی کتاب‌ها توجهم را جلب کرد. در میان کتاب ها یک کتاب خطی تاریخی را که جلد خوش‌رنگی داشت، انتخاب کردم و آن را ورق زدم. در پایان کتاب شعری از نویسنده نوشته شده بود که با خواندن آن اندوه سنگینی بر دلم نشست. شاعر با سادگی عوام گونه خود نوشته بود:

کتابی نوشتم به صد سوز و ساز به عهد جوانی و عمر دراز

ولی دانم از بعد مرگم کسان فروشند آنرا به نرخ پیاز!

این شعر تأثیر زیادی بر من گذاشت به طوری که پس از آن نتوانستم با هر نویسنده و اهل قلمی به دور از مروت و انصاف رفتار کنم و به همین دلیل است که کتاب های گوناگونی را به چاپ رسانده‌ام تا پاسخگوی سلیقه‌های متفاوت اقشار جامعه باشد.»

عطایی تحصیلات ابتدایی قدیم داشت و به‌دلیل علاقه به تاریخ، شعر و ادب ایران‌زمین به کار انتشار کتاب روی آورد. او حافظ‌شناس بود و اشعار حافظ، سعدی، مولانا، عطار و دیگر شاعران را به خاطر می‌سپرد و پیوسته در انجمن‌های ادبی حضور داشت.

از ویژگی های کاری عطایی، پشتیبانی او از نویسندگان و پژوهشگران گمنام اما پرمایه‌ای‌ بود که با چاپ آثارشان به شهرت رسیدند. او همچنین با تشویق مترجمان برای بازگردانی آثار سودمند و معتبر جهان، دریچه‌ای به روی خوانندگان ایرانی گشود و آنها را با ادبیات خارج از کشور بیشتر آشنا کرد، همچنین باور به گفت وگوی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها در کارنامه این ناشر چشم می‌خورد و اقلیت های قومی و مذهبی همواره از نشر آثار فرهنگی و تاریخی به وسیله عطایی بهره برده‌اند.

 

احمد عطایی و تاسیس انتشارات عطایی

همانطور که گفته شد، تاسیس انتشارات عطایی در ۱۷ سالگی احمد عطایی و در ۱۳۱۵ خورشیدی اتفاق می افتد. هم اکنون انتشارات عطایی را بهروز عطایی، یکی از فرزندان احمد عطایی اداره می‌کند. دیگر فرزندان زنده‌یاد عطایی هم هر یک به نوعی در کار نشر فعالیت دارند؛ مجید عطایی، مدیر موسسه انتشارات آشیانه کتاب و امید عطایی، نویسنده و محقق است و تالیفاتی در زمینه ایرانشناسی و دیرینه‌شناسی دارد.

خط سوم (ناصرالدین صاحب زمانی) در مکتب استاد (سعید نفیسی) و نای هفت بند (محمدابراهیم باستانی پاریزی) از جمله آثار شاخص انتشارات عطایی در دوره مدیریت احمد عطایی بوده است. بهروز عطایی فرزند احمد عطایی درباره سابقه پدرش در زمینه نشر گفته است: «پدرم در تمام زمینه‌ها کتاب‌ چاپ می‌کرد؛ مانند: دستور زبان فارسی از محمد ‌پروین گنابادی، منتخب کشف‌الآیات قرآن، رسم‌الخط، کتاب موسیقی، معلومات عمومی، کتاب شادی و امید از عزیزالله حاتمی. او نویسندگان جوان را رد نمی‌کرد و به آنها کمک و از آنان حمایت می‌کرد، یکی از آن نویسندگان جوان، دکتر پیروز مجتهدزاده بود که در آن زمان دانشجو بود و ما کتاب «شیخ‌نشین‌های خلیج فارس» او را در ۱۳۴۹ خورشیدی چاپ کردیم. ما در کارمان تنوع داشتیم؛ از کتاب‌های علمی و تاریخی گرفته تا هیپنوتیزم که موضوع ماوراءالطبیعی بود را نیز چاپ می‌کردیم.»(۲)

چنگ مثنوی، گلها و غنچه‌ها، گلنامه، مهاتما گاندی، گلهای جاویدان، مناظرات امام فخر رازی در مورد مذاهب اهل سنت، نگون بخت، ملتی از گوسفندان، آئینه‌های روح، هند؛ سرزمین عجایب، مهره مار، آن سوی چهره‌ها، نامه‌های مرگبار و نامه‌ای از گور، برخی دیگر از کتاب‌های منتشرشده توسط انتشارات عطایی است.

از دیگر فعالیت‌های این مؤسسه انتشاراتی می توان به شناساندن زبان و نهضت فرهنگی اسپرانتو اشاره کرد که با استقبال همگانی روبه‌رو شده و گوشه هایی از دستاوردهای تاریخی ایرانیان به یاری این زبان، به جهانیان معرفی شد.

داوود رمضان‌شیرازی از مدیران اتحادیه ناشران و کتاب‌فروشان تهران، او را در عرصه نشر همردیف عبدالرحیم جعفری مؤسس انتشارات امیرکبیر می‌داند.

 

منابع:

۱ و ۲ : گفت و گوها از سایت مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب و پایداری در بخش مربوط به تاریخ شفاهی استفاده شده است.

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه