اعتراض به زبان عریضه

اعتراض به زبان عریضه

تلاش‌های زنان در فاصله سال‌های ۱۳۰۰ تا ۱۳۳۰، پیشرفتی تدریجی از عریضه‌های شخصی و صنفی به عریضه‌های مدنی و شهروندی داشته و این عریضه‌ها، گامی در جهت احقاق حقوق شهروندی بوده‌است.

«ربابه معتقدی» پژوهشگر تاریخ معاصر ایران در میزگرد تخصصی «عریضه‌های زنان» که به همت «انجمن زنان پژوهشگر تاریخ» و در روز سه شنبه اول بهمن‌ماه در آرشیو ملی اسناد برگزار شد، گفت که عریضه‌نویسی از سوی زنان، گام اول آنان برای ایفای نقش شهروندی در کشور ایران بوده است و بررسی عریضه‌ها نشان می‌دهد که آنان در برداشتن این گام، بسیار موفق عمل کرده‌اند.

زنان فرودست و اعتراض به زبان عریضه

این صاحب‌نظر حوزه تاریخ معاصر ایران، در سخنرانی خود به این نکته اشاره کرد که عریضه‌های زنان از سال ۱۳۰۰ تا ۱۳۳۲یعنی دوره سردار سپهی «رضا خان» تا دوره «ملی شدن نفت» و کودتای ۲۸ مرداد، تاریخ ارزشمندی را نشان می‌دهد؛ چرا که این عریضه‌ها بیشتر از جانب زنان طبقه کارگر و فرودستی نوشته شده که خود یا همسران و فرزندانشان کارگران صنایع ایران بودند. هرچند در این دوره عریضه‌های دیگری هم به دست زنان نوشته شده، اما بررسی عریضه‌های زنان فرودست و کارگر کارخانه‌جات، شرکت‌ها، قالی بافی‌ها و یا زنانی که همسران و فرزندان کارگر دارند، از اهمیت بیشتری برخوردار است.

معتقدی یادآور می‌شود که این عریضه‌ها از این جهت که گویای تاریخ و زندگی مردم فرودست و به حاشیه رانده شده است، با توجه به پراکندگی جغرافیایی این نوع اسناد و تراکم و حجم آن‌ها در دوره‌های مختلف تاریخی به نوعی می‌تواند بازتاب وقایع و رخدادهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و تغییر زبان و بیان خواسته‌های آنان باشد. هرچند در این دوره زنان، دختران و یا کنیزان مرتبط با دربار هم عریضه می‌نویسند، اما به دلیل تاثیر اجتماعی زنان طبقه فرودست، عریضه‌های این قشر اهمیت بیشتری دارند.

معتقدی نام این تغییر شکل عریضه‌ها از اعتراضات شخصی تا اعتراضات مدنی از طریق عریضه را «پیشروی آرام» گذاشت و یادآوری کرد که این اصطلاح را از «آصف بیات» وام گرفته است. وی افزود که در این نوع از اسناد، می‌توان به روشنی مناسبات قدرت و مراکز پاسخگو را مشاهده کرد.

عریضه­‌هایی که در ابتدا شخصی‌اند

این مدرس دانشگاه، ضمن اشاره به روند تغییر شکل عریضه‌های زنان، گفت که عریضه‌ها، به نوعی خاستگاه عریضه نویس، طبقه، خانواده، شغل، سواد ادبی و آگاهی سیاسی او را مشخص می‌کنند. مخاطب عریضه‌ها نیز مجلس، شاه، ملکه بعضی از وزرا، نخست وزیر، علما و حتی روزنامه هستند. این امر، مناسبات قدرت را به خوبی و وضوح روشن می‌کند. در عین حال پاسخ‌های دریافت شده شامل، سکوت یا بایگانی شدن و یا پاسخ منفی و مثبت هستند.

معتقدی از عریضه مربوط به زنان «پشم ریس» در سال ۱۳۰۰، به عنوان اولین عریضه در این دوران یاد کرد و افزود که تعدادی از زنان شاغل در کارگاه پشم ریسی وابسته به «بلدیه» تهران، همزمان با جنگ جهانی اول، به عدم پرداخت دستمزد چند ماهه خود با نوشتن یک عریضه، اعتراض کردند. این عریضه در ابتدا با حالت «تمنا» و «عجز و لابه» شروع شده و زنان خودشان را افرادی «بدون سرپرست» معرفی می‌کنند. در قسمت دوم عریضه نیز آنان خود را «نوامیس» «آقایان» خطاب کرده و سپس با بیانی محکم می‌گویند: «آیا با پرداخت نکردن دستمزد ما چند زن، کار و اوضاع مملکت اصلاح می‌شود؟» این کارگران، در خط پایانی عریضه نیز مقامات را به «تحصن» در بهارستان تهدید کرده‌اند.

این پژوهشگر عریضه مهم بعدی را مربوط به سال ۱۳۰۸ می‌داند که متعلق به زندانیان سیاسی زن و خواست­های صنفی آنان در محدوده فعالیت شرکت نفت است. این زنان تلگرافی به مجلس نوشته و خودشان را «زنان محبوسین آبادان» نامیده و خود را غریب و پریشان توصیف کرده‌اند. این عبارت اشاره به مهاجرت مردم به آن منطقه دارد. آن‌ها در این عریضه، درخواست آزادی زندانیان را دارند.

عریضه بعدی که معتقدی از آن یاد می‌کند در سال ۱۳۰۹مربوط به زنی است که خطاب به «رئیس الوزرا» درخواست آزادی شوهرش را دارد. شوهر این زن، کارگر تبعیدی شرکت نفت است. تا اینجا مبنای شکایت‌ها مسائل شخصی، اموال و املاک و دفاع از حقوق همسر و پسران زنان عریضه‌نویس است. سند بعدی هم مربوط به همسر یک مرد کارگر شرکت نفت است که خطاب به شخص شاه بوده و در آن عریضه، زن مذکور به انتقال همسرش اعتراض داشته و خواهان برگردان همسر خود به محل کار قبلی او است.

مطالبات مدنی و عریضه‌های زنان

معتقدی در ادامه سخنرانی خود به ارتباط مطالبات مدنی و عریضه‌ها اشاره کرد و گفت که در این مرحله عریضه ها به لحاظ موضوعی وارد یک فضای اعتراض صنفی توسط زنان می‌شود. زنانی که در کارخانه‌ها و کارگاه‌ها کار می‌کردند، همراه با مردها درخواست‌ها و مطالبات صنفی خود را مطرح می‌کنند. در این عریضه‌ها عموماً زنان از اثر انگشت به جای امضا استفاده می‌کردند که این امر نشانگر سطح پایین سواد آن‌ها بوده است. عریضه بعدی مربوط به کارگران قالی باف کرمان است که در سال ۱۳۲۸ نسبت به کاهش حقوقشان اعتراض داشتند.

این پژوهشگر به دسته دیگری از عرایض اشاره می‌کند که مربوط به درخواست‌های مدنی و حقوق شهروندی مانند حق رای و برابری با مردان است. مخاطب این عریضه‌ها از سال ۱۳۲۸ تا ۱۳۳۱ بیشتر شخص «نخست وزیر» است که این مسئله نیز به دلیل قول و وعده‌ای است که دکتر «محمد مصدق» مبنی بر «تصحیح» لایحه و قوانین انتخابات داده بود. در این لایحه که حق «رای» زنان هم جز آن بود، بنا بر دلایلی مثل عدم همراهی نمایندگان مجلس، تجار و علما اجرا نشد. زنانی که این عریضه را امضا کردند با اسم و امضا، اعتراض داشتند که «همراه و دوشادوش مردان برای مبارزات ملی شدن نفت تلاش کردیم؛ ولی به وعده ای که با آن‌ها داده شده نرسیدیم». از این‌رو تقاضا دارند در سرنوشت پارلمانی در نظر گرفته شوند.در خط سوم این عریضه نوشته شده زنان مسلمان پاکستان، مصر و سوری به حقوق خودشان رسیدند، ولی ما جا ماندیم.

عریضه دیگری در همین ارتباط نیز مربوط به زنانی است که عریضه خود را به روزنامه «ندای ایرانی» فرستاده و در آن حق رای خود را طلب می‌کنند. این زنان سپس در نامه‌ای دیگر به دکتر مصدق این موضوع را گوشزد می‌کنند. این دسته از زنان انتظار داشتند حداقل از «مهجورین» و «دیوانگان» جدا شوند؛ اما در قسمت پاسخ به عریضه‌ها آورده شده که در آن [نمایندگان] موضوع را منتفی می‌دانند، به گونه‌ای که در مجلس گفته می‌شود این موضوع جز اولویت‌های ما نیست.

معتقدی در بخش پایانی یادآور شد که مشروح و محتوای این عریضه‌ها و اتفاقاتی که در سال‌های بعد رخ داد نشان می دهد که زنان در حال پیشروی به صورت آرام و البته پیروز میدان هستند. هرچند با مخالفت علما و تجار و کوتاهی‌های نمایندگان مجلس خواسته حق رای زنان، اولویت خود را برای دکتر مصدق از دست می‌دهد و تا ده سال بعد یعنی سال ۱۳۴۲ نیز برخورداری از این حق به تعویق می افتد، ولی در عریضه‌های زنان سال ۱۳۳۰ به نخست وزیر و مجلس، دیگر زنان حاضر به قبول واژگان «کنیز» و «ضعیفه» برای تعریف «هویت» خود نبوده و زنان ایران با زنان جهان در مقام مقایسه درآمده و درخواست برابری مطابق با مصوبات سازمان ملل در این عریضه‌ها مشاهده می‌شود.

به گفته معتقدی در طول سال‌های پس از مشروطه تاکنون زنان در کنار وظایف خانوادگی از فعالیت‌های اجتماعی خود باز نمانده و با وجود ناملایمات و کارشکنی‌های بسیار همچنان در تکاپوی دستیابی به حقوق حقه مدنی و آزادی و برابری حقوق شهروندی برآمده که هرچند به صورت تدریجی و آهسته پیش رفته، ولی در نهایت زنان پیروز این میدان بوده‌اند.

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه