آمریکا؛ از «مک‌کارتیسم» تا «ترامپیسم»

آمریکا؛ از «مک‌کارتیسم» تا «ترامپیسم»

 روزنامه همدلی در مطلبی آورد: ترامپیسم در بعد خارجی به چین تحت عنوان رقیب اقتصادی توجه کرده و در داخل آمریکا بر پایه نژادپرستی، زن‌ستیزی، مهاجرستیزی، جنبش ملی‌گرایی پوپولیستی، کیش شخصیت، دروغگویی و بی‌صداقتی و مخالفت با رسانه‌های مستقل و بالاخره اسلام‌هراسی استوار شده است.

روزنامه همدلی ۲۵ آبان یادداشتی به قلم سیف‌الرضا شهابی کارشناس سیاسی منتشر کرد و نوشت: بعد از جنگ جهانی دوم و در آستانه ورود به جنگ سرد، در حالی که «استالین» بر توسعه شوروی کمونیست در سطح جهان تاکید داشت، افکار و فعالیت ضد کمونیستی فضای داخلی آمریکا را فراگرفته بود و مقامات آمریکایی دچار هیستری ضد کمونیستی شدیدی شده بودند. سرجنبان این حرکت ضد کمونیستی یکی از سناتورهای جمهوری‌خواه آمریکا به نام «جوزف مک کارتی» بود که از سال ۱۹۵۰ تا سال ۱۹۵۴ بر طبل کمونیست‌هراسی شدیداً می‌کوبید و با سخنرانی‌های خود فضای کمونیست‌هراسی را در گستره ایالات متحده گسترانیده بود. جالب این که، ترومن رئیس جمهور وقت از حزب دموکرات آمریکا به مک‌کارتی روی خوش نشان داده بود و همراهی و همکاری می‌کرد، به صورتی که در سیاست خارجی، تمام تلاش مک‌کارتی و همراهانش بر مقابله با شوروی کمونیست را صحه گذاشته شده بود.

عمده فعالیت و کارهای مک‌کارتی در داخل آمریکا بر پایه تفتیش عقاید، گزینش اشخاص برای مشاغل، مخالفت با روشنفکران، سانسور، تهیه فهرست‌های سیاه، تشکیل دادگاه‌های نمایشی و کارهای پوپولیستی و عوام‌فریبی بود و حدود ده هزار نفر به اتهام کمونیست بودن مجبور شدند شغل‌شان را از دست بدهند. دامنه این فعالیت به ‌هالیوود هم کشیده شده بود و حدود سیصد تن از کارگردانان ‌هالیوود به بهانه کمونیست بودن تحت تعقیب ماموران امنیتی و قضایی قرار گرفته بودند. در مجموع مک کارتیسم دهه پنجاه میلادی آمریکا را فرا گرفته بود تا آنکه از شدت آن به‌تدریج کاسته شد.

اکنون بعد از هفتاد سال از ظهور مک‌کارتیسم، جهان شاهد مشابه آن جریان در آمریکا اما تحت عنوان «ترامپیسم» است. از آنجایی که شوروی فروپاشید و روسیه نیز از ایدئولوژی کمونیستی فاصله گرفته است،اگر مک‌کارتیسم در گستره جغرافیایی ایالات متحده محدود ماند و در بعد خارجی با شوروی مخالف بود، اما ترامپیسم مرزهای آمریکا را درنوردیده و سراسر جهان را فراگرفته، به صورتی که از توافقنامه پاریس خارج شد و از سازمان بهداشت جهانی کناره‌گیری کرد، از کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل فاصله گرفت و برجام را پاره کرد.رای نیاوردن ترامپ می‌تواند طلیعه شکست ترامپیسم تلقی شود، ولی انداختن هفتاد میلیون رای در صندوق به نفع ترامپ نشانگر وجود این تفکر در بخشی از لایه‌های جامعه خصوصا اقشار کم‌سواد و حاشیه‌نشینان شهرها و لمپن‌ها و سفیدپوستان طرفدار نژادپرستی است.شاید یک دهه به درازا بکشد تا ترامپیسم از جامعه حذف شود، البته این موضوع به عملکرد بایدن ارتباط دارد. اگر بایدن در سیاست داخلی و خارجی واقع‌بینانه و موفق عمل کند، ترامپیسم زودتر محو خواهد شد، در غیر این صورت در چهار سال دیگر ترامپیسم خود را نشان خواهد داد و با قدرت بیشتر وارد کاخ سفید خواهد شد.

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه