تاریخ ایران

کودتای ۲۸ مرداد؛ دسیسه ای انگلیسی_ آمریکایی  

کودتای ۲۸ مرداد؛ دسیسه ای انگلیسی_ آمریکایی  

کودتای ۲۸ مرداد همواره با حرف و حدیث‌های زیادی همراه بوده است؛ کودتایی که به عنوان حادثه ای تاریخی با جامعه امروز نیز پیوندی ناگسستنی دارد زیرا هنوز درگیر مسایلی همچون نفت، آمریکا و ... هستیم و کودتایی که پیامدهای شگرف و غیرقابل انکاری در ابعاد مختلف در سیاست خارجی ایران داشت.

کودتای ۲۸ مرداد همواره با حرف و حدیث‌های زیادی همراه بوده است؛ کودتایی که به عنوان حادثه ای تاریخی با جامعه امروز نیز پیوندی ناگسستنی دارد زیرا هنوز درگیر مسایلی همچون نفت، آمریکا و ... هستیم و کودتایی که پیامدهای شگرف و غیرقابل انکاری در ابعاد مختلف در سیاست خارجی ایران داشت.

قرار بود ساعت ۵ صبح امروز مصدق، فاطمی و ریاحی را اعدام کنند ... این جمله تیتر نخست روزنامه باختر در ۲۵ مرداد ۱۳۳۲ خورشیدی بود که حسین فاطمی وزیر امور خارجه دولت محمد مصدق آن را هدایت می کرد که نشان از اوضاع ناآرام تهران می داد. از صبح ۲۵ مرداد، تهران به حال نیمه تعطیل در آمده بود و مردم در گوشه و کنار درباره کودتای نافرجام محمدرضا پهلوی گفت وگو می کردند. ۲۵ تا ۲۸ مرداد خیابان های تهران روزهای پرالهتابی سپری می کرد؛ روزهایی که سر و صداها در بازار و خیابان ها پیچیده بود، عده ای شعارهای مرگ بر مصدق، مرگ بر شاه، زنده باد مصدق و زنده باد شاه،  سرمی دادند تا نتیجه نامیمون این روزهای پرالتهاب سرنگونی دولتی ملی در ایران شود که فرصتی تاریخی را از ما گرفت؛ دولتی به رهبری محمد مصدق در یک تصمیم خارجی و با همکاری های سیا همان سازمان اطلاعاتی آمریکا،  سازمان اطلاعات سری انگلیس مشهور به ام‌آی ۶ و عناصری در ارتش ایران سقوط کرد.

 

روایت جک استراو

جان ویتاکر استراو مشهور به جک استراو، سیاستمدار انگلیسی در سال های ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۶ میلادی وزیر امور خارجه انگلیس بود. او در ۲۰۰۱ میلادی به عنوان نخستین وزیر امور خارجه انگلیس پس از انقلاب به ایران آمد. استراو بخش مهمی از کتاب خاطرات خود را به نقش انگلیسی ها در کودتای ۲۸ مرداد اختصاص داده است. استراو از ملی شدن نفت در ایران و حوادث پس از آن با عنوان «حقارتی که بریتانیا از دست مصدق کشید» یاد می کند و اینکه سیستم جاسوسی بریتانیا تلاش کرد تا در میان نزدیک ترین افراد به مصدق نفوذ کند. البته باید یادآور شد که دقیقاً ماجرا سقوط دولت محمد مصدق از آنجا شروع شد که دولت انگلیس که با ملی شدن صنعت نفت ایران در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ خورشیدی دست خود را از این طلای سیاه کوتاه می دید، یک کودتای نظامی علیه دولتی ملی در ایران طرح ریزی کرد.

او در این ارتباط آورده است: «در اسناد رسمی وزارت خارجه بریتانیا آمده است که در ژوئن ۱۹۵۱ یک نفر که نامش را نمی برد و انگلیسی کارآزموده ای بود... به ما گفت که آقای مکی (از هواداران مهم مصدق) را باید به هر شکل ممکن بخریم و به او رشوه بدهیم تا پشت مصدق را خالی کند». در این سند نیامده که این کار را کردند یا نه اما بعدتر سیر وقایع نشان می دهد که این اتفاق قطعا افتاده است.

استراو با اشاره به سند مهمی که «دانالد ویلبر» از مهره های اصلی کودتا ارایه داده و نقشه جامع لندن برای کودتا را هم ضمیمه پرونده کرده است، اشاره می کند و در مورد هزینه های کودتا می نویسد: «نقشه ساده و سرراستی بود که خشونت و خونسردی شگفت آوری را کنار هم نشانده بود. در آغاز برآورد کرده بود که این کودتا حدود ۲۸۵ هزار دلار خرج بر می دارد که ۱۴۷ هزارو ۵۰۰ دلار را آمریکا می پرداخت و ۱۳۷ هزار دلار را sis، سوای این بودجه ای یک میلیون دلاری برای حمایت پشت پرده از دولت جایگزین تدارک دیده بودند که قرار بود به فضل الله زاهدی سپرده شود. ضمنا هفتگی مبلغ یک میلیون ریال، حدود ۱۱ هزار دلار آن روز به دست عواملی برسد که با آن حمایت مجلسیان را بخرند و آن ها را با خود همراه کنند. یک مبلغ پنج میلیون دلار نیز برای اینکه به محض پیروزی کودتا به نخست وزیر تازه پرداخت شود و او را در اداره کشور کمک کند.»

 

روایت اسناد امریکایی

نقش دولت آمریکا را در سرنگونی دولت ملی مصدق نمی توان نادیده گرفت؛ نقش که بعد از آن به نفوذ این دولت در ایران منجر شد و آمریکا می کوشید تا آن را مخفی نگه دارد اما در سال های اخیر برخی مقامات به این دخالت اعتراف کردند و اسناد نیز در همین ارتباط منتشر شد که در ۲۰۱۳ میلادی سازمان سیا با خارج کردن اسنادی از طبقه ‌بندی محرمانه به نقش خود در کودتا اعتراف کرد. پس از آن وزارت امور خارجه آمریکا برای نخستین بار در ۱۵ ژوئن ۲۰۱۷ میلادی برابر با ۲۵ خرداد ۱۳۹۶خورشیدی اسناد مرتبط با کودتای ۲۸ مرداد را منتشر کرد که در این اسناد به وقایع سال ‌های ۱۹۵۱ تا ۱۹۵۴ میلادی(۱۳۲۹ تا ۱۳۳۲خورشیدی) می ‌پردازد و حوادث پیش از کودتا، عملیات سرنگون کردن دولت مصدق و وقایع پس از آن را در بر می‌گیرد.

همچنین ۴۷ سال پس از وقوع کودتا «مادلین آلبرایت» وزیر امورخارجه وقت آمریکا در ضمن یک سخنرانی دخالت کشورش را در کودتا به صورت رسمی تایید کرد و گفت: «در ۱۹۵۳ ایالات متحده نقش برجسته ای در سازماندهی براندازی نخست وزیر مردمی ایران، محمد مصدق، بر عهده داشت. دولت آیزنهاور اعتقاد داشت که این اقدام به دلایل راهبردی قابل توجیه است اما کودتا آشکارا موجب یک عقبگرد در امر توسعه سیاسی ایران شد. اکنون درک آن آسان است که چرا بسیاری از ایرانیان کماکان از این مداخله آمریکا در امور داخلی شان برآشفته اند».

 

روایت محمد علی موحد

محمد علی موحد یکی از افرادی است که از نزدیک جریان کودتای ۲۸ مرداد را نظاره کرده است. او در ۱۳۲۹ خورشیدی به شرکت نفت آبادان رفت و پس از خلع ید انگلیسی‌ها در ۱۳۳۲ خورشیدی سردبیری روزنامه شرکت نفت را به‌عهده گرفت. او معتقد است که «اساس کودتا برای نفت بود.»

موحد می گوید: «کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ اولین اقدامی بود که ابرقدرت تازه‌نفس آمریکا دست به آن زد. بعد البته قبحش مقداری ریخت و بعد از اینکه در ایران موفق شدند، در جاهای دیگر هم تکرار کنند ... طراح کودتا، سرمایه‌گذار، فرمانده و مدیر آن خارجی بود؛ اما عوامل اجرایی آن از داخل بودند؛ از مردم این آب و خاک. آشی که برای ما پختند، دیگش را در ایران بار گذاشتند. هیزمش از ایران بود، برنج و بنشن و آب و روغنش هم از ایران بود، فقط آشپز خارجی بود.»

 

روایت یرواند آبراهامیان

یرواند آبراهامیان تاریخ نگار برجسته ایرانی مقیم امریکا در کتاب «کودتا» سعی می کند تا کودتا را به طور کامل و قطعی در چارچوب تضاد بین امپریالیسم و ناسیونالیسم، بین جهان اول و سوم، بین شمال و جنوب و… نشان دهد. نویسنده آورده های انگلیسی ها به میدان را شامل کارشناسان خبره، شبکه غیررسمی در بطن نیروهای مسلح به رهبری اخوی و ارفع، شبکه غیرنظامی برادران رشیدیان، جلسات منظم سفارت با سیاستمداران برجسته و بانفوذ نظیر ارنست پرون، احمد هومن، سیدضیاء و… و جذب سرلشکر زاهدی معرفی کرده و آورده های امریکا را سفارت این کشور و سه مامور مخفی آن (سرهنگ فرزانگان، برادران بوسکو) می داند. از طرف دیگر فشارهای اقتصادی این ۲ کشور در قالب فشار بر بانک بین المللی، قطع کمک های امریکا به ایران، تحریم های بانکی و کشتیرانی و نیز فشارهای داخلی ناشی از اقتصاد ریاضتی و تحرکات افراد منشعب شده از جبهه ملی علیه مصدق و یاران او با استفاده از تریبون مجلس و روزنامه های کثیرالانتشار و اختلاف کاشانی و مصدق، عرصه را برای کودتاگران فراهم تر ساخت.

آبراهامیان معتقد است که مصدق در این مرحله با سه اشتباه به وقوع کودتا علیه خود کمک کرد. اول دستور به نیروهای نظامی برای تخلیه مردم از خیابان ها پس از ملاقات با هندرسون، دوم انتصاب سرتیپ دفتری به فرمانداری نظامی تهران و سوم دستور به پادگان ها برای حضور نظامیان و تانک ها در خیابان ها برای متفرق کردن مردم.

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه