به مناسبت روز آتش نشانی و ایمنی؛

قهرمانان آتش

قهرمانان آتش

آتش‌نشانان دریادلانی متعهد، شجاع و از خودگذشته هستند که فداکارانه برای نجات انسان درهای دیگر به دل شعله‌های آتش می‌زنند و از جان خود می‌گذرند. آنها قهرمانانی هستند که می‌بایست هر چه بیشتر مورد توجه قرار بگیرند.

آتش‌نشانان دریادلانی متعهد، شجاع و از خودگذشته هستند که فداکارانه برای نجات انسان درهای دیگر به دل شعله‌های آتش می‌زنند و از جان خود می‌گذرند. آنها قهرمانانی هستند که می‌بایست هر چه بیشتر مورد توجه قرار بگیرند.

فداکاری، ایثار و ازخودگذشتگی چیزی نیست که در حرف باقی بماند، بلکه می بایست در عمل تبلور یابد به همین دلیل کم پیدا می شود، افرادی که به اینها عمل کنند و حتی در این راه جان خود را از دست بدهند اما عده ای هستند که به واسطه عشق و علاقه ای که دارند، این کار را می کنند و عده ای این کار را شغل و زندگی خود قرار می دهند؛ آتش‌نشانان از جمله افرادی هستند که متعهدانه و خالصانه سلامتی و جان خویش را در معرض خطر قرار می دهند تا نجات بخش جان دیگران باشند و شب و روزشان اینگونه می گذرد که هر لحظه می بایست از جان خود به خاطر جان دیگران بگذرند. پس تنها نام نهادن یک روز به این مهم کافی نیست، بلکه می بایست همواره این خدماتشان را قدردان بود.

یک از نمونه از خودگذشتگی آتش نشانان کشور در هفتم مهر ۱۳۵۹خورشیدی اتفاق افتاد. به این صورت که زمانی که آتش نشانان آبادان و منطقه های اطراف در حال مهار آتش برافروخته شده بر اثر حمله هوایی نیروهای بعثی به پالایشگاه این شهر بودند، هواپیماهای رژیم بعثی بار دیگر آنجا را بمباران کردند که تعداد زیادی از آتش نشانان به شهادت رسیدند. به همین دلیل هم ستاد هماهنگی امور ایمنی و آتش نشانی کشور در ۱۳۷۹خورشیدی پیشنهاد داد تا سالروز شهادت این دلاورمردان به عنوان «روز آتش نشانی و ایمنی» نامگذاری شود که این امر با تایید شورای عالی انقلاب فرهنگی محقق شد.

آتش سوزی پلاسکو؛ اوج ایثار آتش نشانان

هنگامی که پلاسکو در تاخت و تاز آتش سوخت و البسه‌های نیمه سوخته در نبرد میان آب و آتش رقصیدند، سرانجام با مرگ اندوهناک اشخاصی که همیشه سربازان نجات بودند به تسلیت پایان یافت.  صبح پنجشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۵ بود که خبری در شهر پیچید، «پلاسکو آتش گرفته است» این خبر برای خانواده‌های آتش‌نشانانی که عازم ساختمان در حال سوختن پلاسکو بودند، بیشتر از یک خبر بود، قصه مرگ و زندگی بود. مرگ گلوی فرزندانشان را در میان دود و آتش‌ و آهن‌های گداخته‌ می‌فشرد و آنان بهت‌زده و دستپاچه این رقص مرگ را به تماشا نشسته بودند و کاری از دستشان برنمی‌آمد. پلاسکو با سهل‌انگاری آتش گرفت، اما آتش بی‌تدبیری به جان آتش‌نشانان افتاد، ۱۶ آتش‌نشان یکی پس از دیگری با شعله‌های آتش به زمین افتادند و برگی را به تاریخ فداکاری و جانفشانی آتش‌نشانان این مرز و بوم افزودند. حتی اگر به دلیل گذشت زمان‌ گرد فراموشی به حادثه پلاسکو نشسته باشد و مردم دیگر خبرهای آن حادثه را دنبال نکنند، اما این حادثه برای خانواده‌هایی که عزیزانشان را در این حادثه از دست دادند، کهنه و فراموش نخواهد شد.

البته فارغ از فداکاری آنها که کسب و کارشان ایثار و فداکاری است، افراد دیگری هم هستند که در چنین مواقعی جان خود را فدای دیگران می کنند و کم نبوده اند، چنین انسان هایی که ما گاهی نام آنها را می شنویم که در فلان روستای دور افتاده معلمی جان خود را فدای دانش آموزانش کرد یا اینکه در فلان کلان شهر پسری به دل آتش زد تا عده ای را نجات دهد.

معلم فداکاری که چون شمع سوخت

«در ۱۸ بهمن ۱۳۷۶، ساعت ۱۱ صبح بر اثر وزش باد شدید و طوفانی بودن هوا، بخاری کلاس دوم آتش گرفت و به آتش سوزی در کلاس منجر شد. بر اثر داد و فریاد بچه ها متوجه موضوع شدم. بچه ها را یکی یکی به همراه یکی از همکاران از کلاس بیرون آوردم. در این مدت آتش کل فضای کلاس را در بر گرفته بود. وقتی خواستم از کلاس بیرون بیایم در بسته شد و چون در دستگیره نداشت، داخل آتش گیر افتادم»؛ این شرح واقعه آتش سوزی در مدرسه روستای «بیجارسر» در شفت است که از زبان حسن امیدزاده معلم آنجا بیان شده است؛ معلمی که برای نجات جان دانش آموزانش فداکارانه به دل آتش زد و سرانجام در چهارشنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۱ خورشیدی پس از ۱۵ سال تحمل رنج و درد فراوان، عوارض و عواقب ناشی از سوختگی در ۵۸ سالگی جان به جان آفرین تسلیم کرد و برای همیشه در آرامگاهی در زادگاهش آرمید.

علی لندی؛ قهرمان کوچک

فداکاری و از خودگذشتگی سن و سال نمی شناسد، شهر و روستا نمی شناسد، بالا و پایین شهر ندارد؛ فقط قلب مهربانی می خواهد که در حساس ترین زمان ممکن، سخت ترین تصمیم زندگی ات را بگیری؛ یعنی از جان خود بگذری تا بتوانی جان عده ای را نجات بدهی و اینگونه بود که علی ۱۵ ساله داستان ما از جان خودش گذشت تا نشان دهد که برای فداکاری نباید شعار داد، بلکه در عمل دیده شود. علی لندی متولد ۱۳۸۵ خورشیدی در ایذه بود که به دل آتش زد و جان ۲ زن را نجات داد اما خودش دعوت حق را لبیک گفت.

داستان اینگونه بود که ۱۸ شهریور ۱۴۰۰ خورشیدی در پی آتش سوزی در خانه یک خانم میانسال و مادرش، درخواست کمک می کنند تا اینکه نوجوانی پانزده ساله بنام علی لندی برای نجات آنها اقدام می‌کند که متاسفانه خود نیز دچار حریق و سانحه سوختگی می‌شود. علی با ۹۱ درصد سوختگی ابتدا به بیمارستان سوانح سوختگی طالقانی اهواز و پس از آن به بیمارستان سوانح سوختگی حضرت امام موسی کاظم اصفهان اعزام شد اما زندگی علی به پایان رسید. اقدام علی ۱۵ ساله برای نجات ۲ زن گرفتار در آتش اوج شجاعت، جسارت و غیرت این نوجوان را نشان داد.

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه