به مناسبت روز فرهنگ عمومی

فرهنگ  عمومی و رشد و توسعه جامعه

فرهنگ  عمومی و رشد و توسعه جامعه

فرهنگ عمومی از شیوه رفتارهای عمومی مردم یا عرف، عادات، رسوم و زبان ساخته می‌شود که در همه حوزه‌های زندگی اجتماعی، خانواده، حکومت، اقتصاد و ... حضور دارد. به همین دلیل می‌توان با سیاست گذاری‌های کارآمد سبب شکوفایی آن شد و از آن در جهت رشد و توسعه بهره برد.

فرهنگ عمومی از شیوه رفتارهای عمومی مردم یا عرف، عادات، رسوم و زبان ساخته می‌شود که در همه حوزه‌های زندگی اجتماعی، خانواده، حکومت، اقتصاد و ... حضور دارد. به همین دلیل می‌توان با سیاست گذاری‌های کارآمد سبب شکوفایی آن شد و از آن در جهت رشد و توسعه بهره برد.

اکنون فرهنگ به عنوان منشاء تحول های بنیادی شناخته می شود زیرا مهم ترین و اصیل ترین وسیله حفظ یک جامعه است و امروز کشورهای مختلف نگاه ویژه ای به آن دارند. در ایران نیز به این مقوله توجه خاصی می شود و به همین دلیل هم روابط عمومی دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی در ۱۳۸۷ خورشیدی اعلام کرد در چهارصد و شصت و ششمین جلسه این شورا ۱۴ آبان که مصادف با تصویب آیین‌نامه شورای فرهنگ عمومی است به نام «روز فرهنگ عمومی» نامگذاری شد.

 

تعریف فرهنگ

فرهنگ مجموعه پیچیده‌ای از دانش‌ها، باورها، هنرها، قوانین، اخلاقیات، عادات و هرچه که فرد به عنوان عضوی از جامعه خویش فرامی‌گیرد، تعریف می‌شود. همچنین فرهنگ تعیین کننده چگونگی تفکر و احساس اعضای جامعه و راهنمای اعمال انسان ها و معرف جهان بینی‌های آنها در زندگی است. پس هر منطقه از هر کشوری می‌تواند فرهنگ متفاوتی با دیگر مناطق آن کشور داشته باشد و این فرهنگ به وسیله آموزش به نسل بعدی منتقل می‌شود.

البته ابعاد و دامنه مفهومی که به عنوان فرهنگ می شناسیم، آنقدر عمیق و وسیع است که مشکل می‌توان آن را در قالب تعریفی مشخص و محدود گنجانید. با مراجعه به بحث های جامعه شناسان و صدها توصیف و تعریف از فرهنگ بطور کلی می‌توان دریافت که از ارزش ها، اعتقادات و باورها گرفته تا منش، خصایل، هنجارها، ادبیات، هنر، معماری، آیین‌ها، افسانه و اسطوره همگی ذیل مجموعه فرهنگ می‌گنجد.

مفهوم فرهنگ در علوم اجتماعی یکی از کم تعریف پذیرترین مفاهیم است که گاه برخی آن را پدیده‌ای انسانی دانسته‌اند که همه پدیده‌های انسانی را در برگرفته و در مقابل طبیعت قرارش داده‌اند و گاه نیز تنها شامل بقایایی به حساب آورده‌اند که شامل همه چیزهایی می‌شود که نمی‌توان آنها را در مفاهیم سیاست، اقتصاد و دین جای داد. برخی از مؤلفان امروزی نیز برآنند تا فرهنگ را یک بعد همیشه حاضر از زندگی اجتماعی افراد بدانند. بنابراین فرهنگ در واقع در چهار راه اندیشه و احساس قرار گرفته و آن را باید در حوزه اجتماعی، معادلی دانست برای نظام روانی احساسی که به غرایزها ساختار می‌دهد. به بیان ساده، فرهنگ یک پدیده اجتماعی است که از طرفی در تلاش انسان ها برای پاسخگویی به نیازهای گوناگونشان پدید می‌آید و از طرفی دیگر راهنمای فکر و عمل انسان ها برای رفع نیازهایشان است.

 

فرهنگ عمومی

برای ارایه تعریفی از مفهوم فرهنگ عمومی تلاش های زیادی شده است. با وجود این، هنوز هم بسیاری از اندیشمندان و صاحب نظران با پیچیدگی های زیادی درباره مفهوم، مصداق و مسایل فرهنگ عمومی روبه رو هستند که دلایلی چند دارد. یکی اینکه در کتاب های جامعه شناسی، انسان شناسی و مطالعات فرهنگی مفهوم فرهنگ از مفاهیم دیگر روشن و متمایز نیست. دیگر اینکه تلقی روشنی از مفهوم «عمومی» وجود ندارد.

با همه اینها فرهنگ عمومی را باید مجموعه منسجم و نظام یافته‌ای از اهداف، ارزش ها، عقاید، باورها، رسوم و هنجارهای مردم متعلق به یک جامعه بزرگ، قوم یا ملت دانست که شامل تمامی فعالیت های مبتنی بر اندیشه و عادت می شود که در جهت برآوردن نیازهای بشری بسته به انواع جوامع از نظر تاریخی، سیاسی، اقتصادی، مذهبی، رفتارهای عمومی مردم را شکل می‌دهد.

همه انسان هایی که از گذشته‌های دور تا کنون در اقصی نقاط دنیا زندگی کرده‌اند؛ فرهنگ داشته‌اند. پس فرهنگ یک پدیده عام است و هیچ گروه یا فردی در جامعه انسانی نمی‌توان یافت که فرهنگ نداشته باشد؛ اما از آنجایی که اقوام و جوامع مختلف به نحوه یکسانی در برآوردن نیازهای خود و برخوردشان برای رفع نیازها یکسان نبوده است، طبیعتاً فرهنگ خاص خود را ساخته و پرداخته‌اند و از این رو است که در جوامع مختلف، تنوع فرهنگی به چشم می‌خورد اما با این وجود در یک جامعه بزرگ، قوم یا ملت، بسیاری از ارزش ها، باورها، هنجارها، معیارها و الگوهای رفتاری هستند که گذشته از تکثر فرهنگی قومیت های مختلف جامعه، جنبه عام داشته، همگان آن را پذیرفته‌اند و در یک کل اجتماعی از آن پیروی می‌کنند. همین جنبه‌های عام در یک جامعه بزرگ یا ملت را به عنوان «فرهنگ عمومی» آن جامعه می‌توان مورد مطالعه و بررسی قرار داد. بنابراین شخصیت اجتماعی مردم یک جامعه در فرهنگ عمومی آن خلاصه می‌شود و اهداف و کیفیت و مسیر حرکت به طرف تعالی یا زوال و عقب افتادگی آن تحت تأثیر فرهنگ عمومی است.

 

فرهنگ عمومی مبتنی بر اصول و معارف ایرانی- اسلامی

در کشور ما به دلیل اینکه از دیرباز دارای تمدن غنی ایرانی و ارزش های اصیل بوده، اهمیت خاصی به مقوله فرهنگ و تعامل افراد با یکدیگر نه تنها به عنوان اعضای یک جامعه، بلکه به عنوان یک فرهنگ ویژه و شناخته شده جامعه اسلامی، داده می شود. به همین دلیل هم فرهنگ عمومی بر اصول و معارف ایرانی - اسلامی تکیه دارد.

 در دین اسلام غیر از اینکه افراد به یک سلسله مبانی فردی از نظر مسایل اخلاقی و فرهنگی معتقد هستند، یک سلسله قوانین و برنامه‌هایی وجود دارد که بر اساس روابط اجتماعی افراد را به یکدیگر پایبند می‌سازد اما برنامه ریزی هایی که اسلام برای هر فرد دارد، جدا از برنامه‌هایی نیست که برای فرهنگ عمومی یک جامعه پیش بینی کرده است؛ به عنوان نمونه وقتی اعتقاد به یک سلسله مبانی فردی اخلاقی و فرهنگی مثل پاکی، درستی و حق گویی و بسیاری دیگر اصول اولیه برای هر فرد در نظر گرفته می‌شود، این امر می‌تواند ریشه و پایه برقراری روابط و مناسبات اجتماعی درستی را بنا کند. پس در چنین دینی، فرهنگ عمومی نیز بر پایه همزیستی، مودت، محبت، همکاری، همیاری و کمک و دستگیری از یکدیگر است و مهرورزی و عدالت اجتماعی و ظلم ستیزی از محوری ترین اصول اسلام در فرهنگ عمومی جامعه است.

 

 

اصلاح فرهنگ عمومی

اصلاح فرهنگ عمومی به چند دلیل ضروری است؛ یکی اینکه نسل‌های جدید باید راه و رسم زندگی را فرا گیرند و این امر از طریق «انتقال» فرهنگ رخ می‌دهد. دیگری اینکه انتظار پذیرش بدون تفکر تجربه گذشتگان توسط نسل‌های جدید، خارج از طبیعت آدمی است و ارزیابی فرهنگ برای پذیرش آن باعث پی بردن به کاستی‌های آن می‌شود و همچنین مسایل و نیازهای زندگی، اموری متغیر هستند و پاسخگویی به تغییرات نیز ضرورت دارد. بنابراین اصلاح فرهنگی عمومی ضروری است اما در این اصلاح می بایست به نکاتی توجه داشت؛ یکی اینکه تغییر در باورها و دیدگاه‌های مردم و مسوولان نسبت به اصلاح فرهنگی باید با این نگرش صورت گیرد که اصلاح فرهنگ عمومی امری پیچیده، تدریجی، کم جلوه و پنهانی و همگانی است. دیگری دخالت دادن مردم برای تغییر فرهنگ در جریان تحول و تکامل جامعه و همچینن در نظر گرفتن باورهای اصیل مذهبی و ملی مردم جامعه به عنوان پایه‌های بنیادین برای تغییر، امری ضروری است. پس با توجه به این مسایل می توان فرهنگ عمومی را اصلاح کرد.

حال به منظور ایجاد اصلاح مطلوب در فرهنگ عمومی جامعه توجه به ابعاد سه گانه ارزش ها، حوزه قوانین و ضوابط و حوزه اجرای قوانین در سطح جامعه امری حتمی تلقی می شود. در کشور ما به دلیل حاکمیت ارزش های اسلام، رعایت عدالت اجتماعی و توجه به معنویات در پیشرفت و توسعه مادی جامعه و ترویج روحیه جمع گرایی و اعتقاد به اینکه دستیابی به حداکثر منافع شخصی از طریق حداکثر شدن منافع جمعی امکان پذیر است از اولویت‌های اصلاح فرهنگ عمومی به شمار می رود. ارایه الگو به جامعه در اندیشه و رفتار مردم، گام مؤثر دیگری در حاکمیت معیارهای اسلامی در فرهنگ عمومی است.

در حوزه قوانین، باید قوانین و مقرراتی در سطوح خرد و کلان وضع شوند که با اصول اسلامی و فطرت انسان ها هماهنگ باشد. از طرفی دیگر پرورش ذهنیت جامعه و ارایه اطلاعات مناسب به مردم می‌تواند صفات اسلامی را در فرهنگ عمومی کشور احیا کند.

همچنین تبادل فرهنگی با جوامع دیگر و دریافت جنبه‌های مثبت فرهنگ دیگران به تقویت و غنای فرهنگ عمومی کمک شایانی می‌کند. تقویت فرهنگ عمومی در حوزه قوانین و ضوابط منحصر به امور اخلاقی و معنوی نیست و در ابعاد سخت افزاری هم اهمیت دارد. برای نمونه معماری و همینطور حمل و نقل یا محیط‌های عمومی که افراد با آن هر روز سر و کار دارند، باید بر اساس اصول اسلامی طراحی شوند.

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه