در باره پیر بوردیو

در باره پیر بوردیو

 پیر بوردیو را باید به عنوان یکی از بزرگترین اندیشمندان و متفکران سده بیستم و شاید مهم‌ترین نظریه پرداز علوم اجتماعی و انسانی در این عصر فرانسه دانست. او در آثارش از نظریه‌های مختلف در فلسفه، ادبیات، جامعه‌شناسی و انسان‌شناسی بهره می‌ برد.

 

پیر بوردیو پرنفوذترین و مهمترین جامعه شناس فرانسوی پس از امیل دورکیم محسوب می شود. او علایق بسیار گسترده و سبک خاص و پیچیده خود را داراست. بوردیو در واقع به نقد چیزی می پردازد که خود آن را نظریه نظری می نامد. عمده شهرت بوردیو در مقام اندیشمند جامعه شناس مرهون نظریۀ کنش است. او در این نظریه می کوشد، اجتماعی بودن انسان را نتیجه کنش استراتژیک افراد معرفی کند با این همه پرنفوذترین و پرخواننده ­ترین اثر بوردیو در زمینۀ مطالعات فرهنگی تمایز است. بوردیو، همچون بسیاری دیگر از جامعه شناسان و انسان شناسان فرانسوی و غیر فرانسوی، تحت تأثیر اندیشه های فلسفی سده بیستم قرار داشت.

 

 

تعیین کنندهترین فیلسوفان مارکس، کانت، هگل، پاسکال، ویتگنشتاین و هایدگر بوده اند که بوردیو بارها به آنها در آثار خود استناد کرده است. تأثیرپذیری بوردیو از مارکس، بیشتر در نظریۀ سرمایه او مشاهده می شود. البته نظریۀ سرمایه نزد بوردیو، شکل متفاوتی با نظریه مارکس دارد که نظریه ای اقتصادی است. بوردیو به سرمایه، جهت فرهنگی می دهد و آن را به حوزۀ آموزش و فرهنگ نیز می کشاند. البته ردپای نفوذ نظریه پردازان دیگری چون وبر و دورکیم و همچنین  اشتروس را نیز می توان در کارهای بوردیو پیدا کرد.

به هر روی، بوردیو در برابر برچسب مارکسیست، وبری، دورکیمی و برچسب های دیگر مقاومت می کند. او این برچسب ها را محدود کننده، ساده انگارانه و خلاف ماهیت کارش می انگارد، محرک نظریۀ بوردیو، علاقه اش به از میان برداشتن آن چیزی است که خودش آن را ضدیت کاذب میان عینیت گرایی و ذهنیت گرایی و یا به تعبیر او، ضدیّت بیهوده میان فرد و جامعه می نامد. همچنان که خود بوردیو مطرح می کند، فوری ترین نیتی که هدایت کنندۀ کارم بود، غلبه بر ضدیت میان ذهنیت گرایی و عینیت­ گرایی بوده است.

مجموعه آثار بوردیو حول یک محور حسی درونزا می چرخد. این حس نیرومند در چند مفهوم بزرگ تجلّی می یابد: مفاهیم عادت واره، میدان، خشونت نمادین و  سرمایه فرهنگی رفته رفته به نظریه ای قدرتمند منتهی می شود و موضوعات بسیاری را در بر می گیرد از قبیل مدرسه، فرهنگ، هنر، ادبیات، علم و حتی ورزش و سیاست. بوردیو از مفاهیم «عادت واره» و «میدان» استفاده می کند تا خطوط اصلی و پایه ای رهیافت خود به جامعه شناسی را بیان کند.

 

 

پیر بوردیو اندیشمندی است که علم را با عمل، پیوند می زند و بر حسب دیدگاه خود درباره رسالت تاریخی روشنفکران، اقتدار علمی خود را در خدمت جنبش های گوناگون اجتماعی چپ غیر تشکیلاتی قرار می دهد. تا بدین گونه به این گروه های تازه شکل یافته که از حقوق بیکاران، بی خانمان ها، مهاجران و هم جنس بازان دفاع می کنند، کمک کند. وی همچنین با بوجود آوردن پارلمان بین المللی نویسندگان علیه شکنجه و آزار روشنفکران در الجزایر و دیگر مناطق جهان و نیز علیه حمایت دولت های غربی در برابر تعصب و تبعیض، مداخله کرده و وارد عمل می شود.

 

 پرتره بوردیو

زندگی نامه

پیر بوردیو در یکم اوت ۱۹۳۰ میلادی در دنگوئن در کوهپایه های پیرنه در جنوب غربی فرانسه به دنیا آمد. او در خانواده ای طبقه متوسط پایین پرورش یافت، وی دانش آموزی باهوش بود که در بهترین دبیرستان منطقه تحصیل می کرد.

بوردیو در اوایل دهه ۵۰ میلادی توانست به دانش سرای معتبر اکول نورمال سوپریور، راه یابد و به تحصیل فلسفه بپردازد. این دانش سرا در پاریس به طور سنتی، مهد روشنفکران فرانسوی بوده است. در آن زمان، فلسفه سرآمد رشته ها بود و پرداختن به آن برای هر روشنفکر جویای نام، کاری ضروری بود. بوردیو نیز به فلسفه پرداخت اما با این همه، او نیز مانند دیگر فارغ التحصیلان برجسته این دانشگاه، نظیر دورکیم و فوکو، مطالعه معطوف به زندگی عاطفی را که با فلسفه، پزشکی و زیست شناسی تلفیق شده بود، رها کرد و به علوم اجتماعی روی آورد. در آن دانش سرا، هر چند او با کسب بالاترین رتبه فارغ التحصیل شد اما به واسطه فقر و پیشینه خانوادگی، خود را در جمع فرزندان نخبگان فرانسوی، فردی غریبه احساس می کرد.

بوردیو در ۱۹۵۶ میلادی به خدمت سربازی رفت و چند سالی را در الجزایر در خدمت ارتش فرانسه گذراند. او در اوایل ۱۹۵۸ میلادی در دانشگاه الجزیره، به تدریس مشغول شد و این در زمانی بود که جنگ علیه سلطه فرانسه شدت گرفته بود. همین تجربه در نخستین کتاب وی به نام جامعه شناسی الجزایر، انعکاس یافته است.

او در ۱۹۶۰ میلادی به فرانسه بازگشت و با عنوان دستیار آموزشی، یک سال در دانشگاه پاریس کار کرد. او در کلاس های درسی لئوی اشتراوس انسان شناس در کالج دوفرانس شرکت کرد و دستیاری ریمون آرون جامعه شناس را برعهده گرفت. در همین جا بود که وی کارهای مردم شناختی خود را درباره آیین، خویشاوندی و دگرگونی اجتماعی در میان قبایل الجزایری به انجام رسانید و کار بر روی جامعه شناسی آموزش مدرسه ای، هنر، روشنفکران و سیاست را پی گرفت.

بوردیو در ۱۹۶۴ میلادی به ریاست مؤسسه مطالعاتی اکول پراکتیک برگزیده شد. همچنین در ۱۹۶۸ میلادی به ریاست مرکز جامعه شناسی اروپایی برگزیده شد. این مرکز مجله مطالعات علوم اجتماعی را منتشر می کند.

 

 پیر بوردیو در ۳۹ سالگی

در طول دهه ۱۹۷۰ میلادی بوردیو به تلاش خود در کنکاش درباره مجموعه گسترده ای از موضوعات که در فصل مشترک موضوعاتی نظیر فرهنگ، طبقه و قدرت بود، ادامه داد و در عین حال رهبری گروه پژوهشگری را بر عهده گرفت که کار ویراستاری گزارش تحقیق در علوم اجتماعی را یعنی مجله ای که وی در ۱۹۷۵ میلادی مؤسس آن بود به انجام می رساند. او این مجله تخصصی را تأسیس کرد تا جدیدترین نتایج تحقیقات اجتماعی را انتشار دهد.

در ۱۹۸۱ میلادی پس از بازنشسته شدن ریمون آرون، کرسی او در کالج دوفرانس به وی سپرده شد.

در دهه ۱۹۸۰ میلادی پژوهش های دقیق و موشکافانه ای که در طول ۲ دهه صورت پذیرفته بود در کتاب های مهم او چون زبان و قدرت نمادین، انسان دانشگاهی، اشرافیت دولتی و اصول هنر به بار نشست.

بوردیو در ۱۹۹۷ میلادی موسسه انتشاراتی Editionsliber را بنیان نهاد که کتاب های کوچکی با هدف جذب مخاطبان بسیار درباره موضوعاتی که به منافع آنی اجتماعی معطوف است، منتشر می کند.

وی به موازات تدریس در کالج دوفرانس در دانشگاه های آمریکا همچون پرینستون، هاروارد، شیکاگو و دانشگاه های آلمان  مانند ماکس بلانگ و برلین نیز تدریس می کرد. او در اوایل دهه ۹۰ میلادی موفق شد، مدال طلای آکادمی علوم فرانسه (CNRS) را به خاطر مجموعه آثارش که به درخشش بین المللی جامعه شناسی فرانسه کمک کرد، از آن خود کند.

بوردیو در ۷۱ سالگی و به دلیل بیماری سرطان درگذشت.

 

کتاب ها، مقالات و آثار علمی پژوهشی

از بوردیو، در مجموع ۳۰ کتاب و ۴۰۰ مقاله منتشر شده که برخی از آن ها به انگلیسی ترجمه شده است. در اینجا به پاره ای از آن ها اشاره می کنیم:

۱. جامعه شناسی الجزایر (۱۹۶۲); ۲. انسان دانشگاهی (۱۹۹۸); ۳. منطق عمل (۱۹۹۰); ۴. به عبارت دیگر: جستارهایی برای دست یافتن به جامعه شناسی تأملی (۱۹۹۰); ۵. زبان و قدرت نمادین (۱۹۹۱); ۶. حوزه تولید فرهنگی: جستارهایی در باب هنر و ادبیات (۱۹۹۳); ۷. اشرافیت دولت: مدارس نخبه پرور در حوزه قدرت (۱۹۹۶); ۸. عقل عملی (۱۹۹۸); ۹. شیوه های مقاومت علیه جباریت بازار (۱۹۹۹); ۱۰. وزن جهان (۲۰۰۰); ۱۱. تأملات پاسکالی (۲۰۰۰); ۱۲. نظریه کنش؛ ۱۳. دفاع از عقلانیت؛ ۱۴. وارثان؛ ۱۵. باز تولید آموزش، فرهنگ و جامعه؛ ۱۶. تمایز؛ ۱۷. اصول هنر؛ ۱۸. سلطه مردانه؛ ۱۹. درک عملی حرفه جامعه شناسی؛ ۲۰. پرسش های جامعه شناسی؛ ۲۱. کار و کارگر در الجزایر (۱۹۵۸); ۲۲. در نقد نقش تلویزیون؛ ۲۳. بی ریشگی: بحران کشاورزی سنتی در الجزایر (۱۹۶۴); ۲۴. خطوط کلی نظریه ای در باب شیوه عمل.

 

 تصویر بوردیو بر روی جلد کتاب جرمی لین با عنوان: «پیر بوردیو، مقدمه‌ای انتقادی»

فلسفه‌ بوردیو

بوردیو دیدگاه ساختارگرایانه را با دغدغه‌هایی برای عاملیت انسانی اشخاص می‌آمیزد و به نظام‌های اجتماعی می‌نگرد تا الگوهای رفتار انسانی را بفهمد و ببیند چگونه جامعه آن‌ها را تولید کرده است. مفهوم عمل نزد بوردیو که در کتاب طرح نظریه‌ عمل بسط داده شده است به فرآیندی اشاره دارد که در آن، الگوهای اجتماعیِ رفتار، ساختارهای سلطه را بازتولید می‌کنند.

منظور بوردیو از عمل (practice) همان چیزی است که در برابر حرف قرار می‌گیرد. این مفهوم با دغدغه‌ بوردیو در ارتباط است، دغدغه‌ عاملیت (agency): افراد چگونه به بازتولید محدودیت‌های اجتماعی (این‌که چه کارهایی در یک بافت فرهنگی خاص ممکن و ناممکن است) کمک می‌کنند؟

بوردیو به‌وسیله‌ مفهوم  عادت‌واره habitus که آن را مَلَکه یا منش نیز می‌توان خواند، مفهوم عمل را شرح می‌دهد. وی عادت‌واره را نظامی از تمایل‌های دیرپا و تبادل‌پذیر و ساختارهای ساخته‌شده‌ای می‌داند که آماده‌اند تا هم‌چون ساختارهای ساخت‌دهنده عمل کنند، یعنی هم‌چون اصولی برای تولید و ساختنِ عمل‌ها و بازنمایی‌هایی [باشند] که می‌توان ابژه‌وار تنظیم شان کرد و منظم شان ساخت بی‌آن‌که محصولِ اطاعت از قوانین باشند. به زبان دیگر، عادت‌واره مجموعه‌ای از تمایل‌هایی است که عمل‌ها و رفتارهای انسان را تولید می‌کنند و ساختار می‌دهند. عادت‌واره همه‌ عمل‌ها را شکل می‌دهد اما با وجود این سرکوب‌گر یا اجباری تلقی نمی‌شود. تاثیراتی که عادت‌واره‌ها بر ما می‌گذارند، معمولا نامشهود می‌مانند.

 

بوردیو و دین

در حوزه‌ دین‌پژوهی دانشگاهی، فرصت‌های بی‌شماری وجود دارد که بتوان نظریه‌ اجتماعی بوردیو را به کار بست. رویکرد بوردیو توجه ما را به آن جنبه از عادت‌واره جلب می‌کند که کارکردش شکل‌دادن رفتار اجتماعی و روابط قدرتِ درونِ یک دین و هم‌چنین روابط قدرتِ میان یک گروه مذهبی و زمینه‌ فرهنگی و اجتماعیِ بزرگ‌تر آن است.

بوردیو معتقد است که دین تنها آن باورها و عمل‌های آشکار و آگاهانه‌ای نیست که درون یک سنت دینی وجود دارد (مثل نگاهِ کاتولیک‌ها به گناه و کفاره یا آیین‌های روزانه‌ای که یک هندو اجرا می‌کند). ابعادِ کم‌وبیش ناپیدای عادت‌واره‌های یک گروه مذهبی نه‌تنها برای بوردیو که برای همان گروه هم از اهمیت بالایی برخوردار است (منظور همان سلیقه‌ها و اشکال سرمایه‌ فرهنگی‌ است که آن گروه از آنها برخوردار است و جهتِ ایجاد همبستگی و هویت به کارشان می‌برد).

این ابعاد ناپیدای عادت‌واره‌ها، جدا از کارکردی که درون گروه دارند، ممکن است در خدمت تعیینِ جایگاه اجتماعیِ اعضای آن گروه در ساختار طبقاتی یک جامعه نیز عمل کنند. برای مثال، همبستگی سلیقه، سرمایه‌ فرهنگی و طبقه‌ اجتماعی‌ را که در میان مؤمنان کیش مرکز وجود دارد با همبستگی سلیقه و سرمایه‌ فرهنگی و طبقه‌ اجتماعی‌ که در میان مؤمنان روستایی وجود دارد، مقایسه کنید. کجا دین پایان می‌گیرد و طبقه‌ اجتماعی آغاز می‌شود؟ معلوم است که عادت‌واره‌ دینی هرگز از ساختارهای کلان اجتماعی و پایگان‌های فرهنگی که در آن مستقر است، جدا نیست.

 

 ناصر فکوهی از شاخص ترین مترجمان آثار بوردیو در ایران به شمار می آید.

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه