معرفی چهره های موسیقی ایرانی

درباره مصطفی کمال پورتراب

درباره مصطفی کمال پورتراب

مصطفی کمال پورتراب آهنگ‌ساز و از استادان تئوری موسیقی بود که با دانش و قلمش کمک بزرگی به هنر و علم این مرز و بوم کهن کرد و فعالیت او در ۷۰ سال عمر هنری، باعث خلق آثاری در زمینه موسیقی شد.  

مصطفی کمال پورتراب آهنگ‌ساز و از استادان تئوری موسیقی بود که با دانش و قلمش کمک بزرگی به هنر و علم این مرز و بوم کهن کرد و فعالیت او در ۷۰ سال عمر هنری، باعث خلق آثاری در زمینه موسیقی شد.  

حسن ریاحی، حدود یک ماه پیش به من خبر داد که شما به عنوان چهره ماندگار انتخاب شدید اما متأسفانه شما را دیر انتخاب کردند و حق این بود که شما را قبل از ما انتخاب می‌کردند. به هر حال، بررسی‌ها و نظرات فرق می‌کنند، موقعیت‌های زمانی هم همین طور. به هر صورت می‌گویند ماه پشت ابر نمی‌ماند. البته من خودم را با ماه مقایسه نمی‌کنم اما اشخاصی که خدمت می‌کنند، شناخته می‌شوند. من هم از آن دسته اشخاصی نبوده‌ام که منتظر تقدیر باشم. همیشه تقدیر به سمت من آمده؛ همان طور که تقدیر زمانه هم سراغ اشخاص می‌آید. می‌بینید که در روز معینی، اتفاق معینی می‌افتد یا عمر انسان به پایان می‌رسد. همیشه اعتقاد داشتم که اگر فردی، کار خیر بکند، نتیجه‌اش را حتماً می‌بیند. من بیشتر از طرف شاگردانم، مورد توجه هستم؛ اینها بخشی از گفته های مصطفی کمال پورتراب در ۱۳۸۷ خورشیدی است؛ یعنی هنگامی که به عنوان چهره ماندگار موسیقی ایران انتخاب شد.

 

تولد و تحصیلات

مصطفی کمال پورتراب در ۲۸ شهریور ۱۳۰۳ خورشیدی در تهران به دنیا آمد. پدرش از افسران نظامی شوروی بود که بعد از انقلاب اکتبر سال ۱۹۱۷میلادی به ایران آمده و ازدواج کرده بود و مصطفی فرزند اول خانواده بود.

 

آغاز راه موسیقی

مصطفی در پنج سالگی، پدرش یک فلوت برایش خرید که با آن برای بچه‌های محله آهنگ‌هایی را که شنیده بود، می‌نواخت. پس از آموختن مقدمات موسیقی در ۱۳۱۸ خورشیدی وارد دوره ۶ ساله متوسطه هنرستان عالی موسیقی شد و تا ۱۳۲۴ خورشیدی که مدرک دیپلم را دریافت کرد.

در این هنگام، او با جدیت مشغول آموختن بود و این جدیت در آموختن و آموزاندن، هیچ‌گاه شخصیت و زندگی او را خالی نگذاشت. در همان ایام هنرجویی از موسیقی روز اجتماع خود هم بی‌خبر نبود و حتی در حدود تمایل، کارهایی هم برای دوستانش به انجام می‌رساند. ازجمله، نت‌نویسی ترانه‌های مشهوری که در سال‌های ۱۳۲۸ـ۱۳۲۰ روی آن‌ها شعرهای جدی و فکاهی می‌گذاشتند و با عنوان پیش‌پرده در تئاترهای تهران می‌خواندند.

 

استادان

در ۱۳۳۰ خورشیدی که دوره عالی آهنگسازی در هنرستان عالی افتتاح شد، پورتراب نزد استادان برجسته ای همچون گیتی امیرخسروی، امانوئل ملیک اصلانیان و فریدون فرزانه، پیانو، سلفژ و هارمونی، فرم و دشیفراژ را فرا گرفت. از دیگر استادان او می توان به حسین ناصحی، فؤاد روحانی، مهدی برکشلی و پروفسور هایموتویبر اتریشی اشاره کرد. او از محدود هنرمندان ایرانی بود که توانست از کلاس های استاد نادیا بولانژه بهره مند شود. وی در ۱۳۴۲ خورشیدی توانست بورس تحصیلی فرانسه را بگیرد و برای ادامه تحصیل در رشته موزیکولوژی به پاریس برود.

همچنین پورتراب سازهای متنوعی نظیر فاگوت را از یاروسلاوبیزا،  ویولن را از حشمت سنجری و عطاالله خادم میثاق و تار را از موسی معروفی فرا گرفت. وی هم‌چنین تئوری موسیقی ایرانی را نزد روح‌الله خالقی آموخت و در فراگیری آواز گروهی از آموزش‌های روبیک گریگوریان و در سرایش از آموزش‌های فریدون فرزانه و پاتما گریان استفاده کرد.

پس از آن، به دلیل این که امکان تحصیل در دوره عالی آهنگسازی در هنرستان وجود نداشت، به‌طور خصوصی نزد پرویز محمود به فراگیری آهنگسازی پرداخت. او بعداً همین رشته را در هنرستان نیز ادامه داد و در ۱۳۳۹ خورشیدی فارغ‌التحصیل شد.

 

مسولیت های اداری

کمال پورتراب در طول سال‌های فعالیت هنری‌اش، منصب ها و مسوولیت های فراوانی داشته است. در اواخر دهه ۱۳۳۰ خورشیدی مشغول به تدریس در هنرستان موسیقی شد و در ۱۳۴۰ خورشیدی به عنوان سرپرست ۲ ارکستر اداره کل هنرهای زیبا مشغول به کار شد. وی حدود ۲ سال جانشین و دستیار پروفسور داوید بود. در ۱۳۵۶ خورشیدی هیأت بررسی و ارزشیابی هنری مدرسین هنرستان عالی به وی عنوان استادی اعطا کرد.

او همچنین در هنرستان های عالی و ملی، دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، دانشگاه هنر، دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه های علمی کاربردی، شاگردان زیادی را پرورش داد. همچنین عضویت شوراهای متعدد تخصصی موسیقی در وزارت فرهنگ و هنر سابق، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، فرهنگستان زبان، انستیتو تحقیقات موسیقی شناسی ایران، انجمن ژونس موزیکال و چندین انجمن و مؤسسه بین المللی دیگر و همچنین ریاست هنرستان های موسیقی را عهده دار بود.

 

خدمت به فرهنگ کشور

کمال پورتراب عاشق ایران بود و می گفت: من تنها عضو خانواده ام هستم که آن قدر عاشق ایرانم که نمی توانم از اینجا دل بکنم و بروم. بچه های این مملکت همه در ذهنم شاگردم هستند و دوست دارم، خوب تربیت شوند و راهشان را درست انتخاب کنند.

وی سال ها در عرصه موسیقی این کشور خدمات ارزنده ای انجام داد که از نمونه های آن تدریس موسیقی، تالیف و ترجمه کتاب و پرورش شاگردان بود. او از ۱۳۲۴ خورشیدی تدریس موسیقی انجام می داد و از ۱۳۵۷ خورشیدی به تدریس هارمونی و کنترپوان به صورت خصوصی ادامه داد و پس از گذشت چند سال به عنوان استاد دانشکده موسیقی دانشگاه هنر و دانشگاه آزاد نیز به صورت رسمی در این زمینه تدریس کرد. کمال پورتراب پس از هفت دهه آموزش موسیقی به عنوان چهره ماندگار انتخاب شد.

این استاد موسیقی در سال های آخر عمر خود هم با وجود چند عمل جراحی و گذراندن مشکلات فراوان دوران، ساعت ها بر سر کلاس های درس می ایستاد و به دانشجویانش آموزش می داد و تا پاسی از شب می نشست و می نوشت و ساعت های متمادی به ممارست و نوازندگی می پرداخت.

بسیاری از نوازندگان بزرگ شاگرد پورتراب بوده اند. او درباره شاگردانش گفته بود: هشتاد درصد نوازندگان ارکستر سمفونیک تالار رودکی، از شاگردان من هستند. تعداد زیادی از بزرگان نظیر لوریس چکناوریان، علی رهبری، داریوش دولتشاهی و حسین علیزاده موسیقیدان بزرگ ایرانی که همه این دوستان از چهره‌های معروف و مطرح موسیقی دنیا هستند، از شاگردان من بوده‌اند. اکثر موسیقیدان‌های باارزش مملکت در هنرستان یا دانشگاه از کلاس‌های من استفاده کرده‌اند. آقای گنجه‌ای هم همین طور و خیلی‌های دیگر.

 

آثار و تالیفات

تئوری موسیقی: کتاب حاضر برای نخستین بار به صورت جزوه‌ای در سال ۱۳۴۵ برای هنرجویان موسیقی هنرستان ملی موسیقی تنظیم شد. کمال پورتراب در این کتاب با زبانی ساده و علمی به توضیح تئوری موسیقی در ۷ فصل پرداخته است.

از دیگر کتاب های او مقدمه ای بر مبانی آهنگسازی و آهنگ های برگزیده برای پیانو هستند. همچنین این استاد موسیقی کتاب هایی هم ترجمه و ویرایش کرد و از وی چندین اثر تصنیف شده با عنوان های «آواز بی گفتار» سرودهای وحدت و انقلاب، قطعات سوئیت هفت پیکر نظامی برای ارکستر سمفونیک، چند قطعه ایرانی برای ارکستر زهی، چند قطعه برای گروه کر آکاپلا، برگرفته از چند رباعی خیام و چندین اثر دیگر که عدم انتشار آنها نسل امروز را از شنیدن آنها محروم داشته است.

 

درگذشت

سرانجام این استاد فرهنگ و هنر ایرانی  در ۲ تیر ۱۳۹۵ خورشیدی در ۹۱ سالگی به علت کهولت سن در تهران درگذشت و چهارم تیرماه از مقابل تالار وحدت تشییع و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد اما همانجور که خودش قول داد بود هر چه در ذهن داشت تا آخرین لحظه به شاگردانش منتقل کرد.

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه