اعتصابها و راهپیمایی ها علیه دولت نظامی در ماه محرم 57

اعتصابها و راهپیمایی ها علیه دولت نظامی در ماه محرم 57


با فرا رسیدن ماه محرم، دولت نظامی اجتماعات و مراسم عزاداری در معابر عمومی و رفت و آمد در خیابانها را از ساعت 9 بعد از ظهر، ممنوع اعلام کرد.آیت الله خمینی نیز، روز 22 آبان اعلامیه ای به مناسبت فرا رسیدن ماه محرم صادر کرد.در این اعلامیه از مردم خواسته شده بود، به دستورات دولت درباره منع برگزاری مراسم مذهبی اعتنا نکنند و برای ابراز نفرت خود نسبت به رژیم، به خیابانها بیایند.آیت الله خمینی، ماه محرم را ماه «پیروزی خون بر شمشیر» نامید.نهضت آزادی ایران و جبهه ملی نیز خواستار اعتصاب عمومی از روز اول محرم تا پایان دوره عزاداری شدند.

در اولین شب ماه محرم، مردم تهران و دیگر شهرها به بالای منازل خود رفتند و با سر دادن شعارهای سیاسی، و بانگ «الله اکبر» به شکل تازه ای اعتراض خود را نشان دادند.در تهران هزاران تن زن و مرد، ساعات منع عبور را نادیده گرفتند و در خیابانها به تظاهرات پرداختند.نظامیان در مقابله با تظاهر کنندگان، نخست با مسلسل و تفنگ شلیک هوایی کردند و سپس مردم را به گلوله بستند.در همین موقع، برق شهر نیز قطع شد، روز بعد، دولت اعلام کرد که هفت تن در جریان حوادث شب پیش کشته و بیست و چهار تن زخمی شده اند.ولی به گفته سفیر انگلیس، تعداد مقتولین آن شب، حدود پانصد تن بود. (1)

در قزوین 135 تن در زیر زنجیر تانکها و یا بر اثر تیراندازی به قتل رسیدند.در مشهد حدود 200 تن که بیشتر آنها دانش آموزان مدارس متوسطه بودند، کشته شدند.

روز پنجم آذر، کارکنان برق تهران به نشانه اعتراض به خشونتهای دولت نظامی و کشتار مردم، از ساعت هشت و نیم بعد از ظهر (شروع پخش اخبار تلویزیون) تا ساعت ده شب، برق را قطع کردند و اعلام نمودند این برنامه شبهای بعد نیز ادامه خواهد یافت. دولت نیز مدارس را تا پایان عاشورا تعطیل کرد و مردم را به حفظ نظم و آرامش دعوت نمود.

روز ششم آذر، آیت الله خمینی، به مناسبت حمله نیروهای ارتش به تظاهرکنندگان در صحن حرم امام رضا (ع) که منجر به کشته و مجروح شدن دهها تن گردید، عزای عمومی اعلام کرد و مردم را به ادامه مبارزه تا سرنگونی رژیم شاه دعوت نمود.

با نزدیک شدن تاسوعا و عاشورا، درگیری های شبانه کمتر شد.دولت نظامی کاهش یافتن تظاهرات و برخوردها را به حساب خود گذاشت و از شدت فشار و خشونتها کاست و حتی برای ارائه حسن نیت خود، سنجابی، فروهر و 470 تن از زندانیان سیاسی را از زندان آزاد کرد.ازهاری نخست وزیر مدعی شد که فریادهای الله اکبر شبانه و صدای تیراندازی بیشتر به وسیله نوارهای ضبط شده و بلندگو پخش می شود.سرانجام دولت تصمیم گرفت برای جلوگیری از برخورد و خونریزی، تظاهرات دو روز عاشورا و تاسوعا و حرکت مردم را در بخش جنوبی شهر آزاد بگذارد.قرار شد نیروهای نظامی، در شمال یک خط مرزی که از شرق تا غرب تهران امتداد داشت، متمرکز شوند و قسمت جنوب این خط را برای حرکت دستجات عزاداری و راهپیمایی آزاد بگذارند.ناظران سیاسی این اقدام دولت را نوعی عقب نشینی تلقی کردند.

صبح روز 7 دسامبر (سه روز قبل از عاشورا) پرزیدنت کارتر، با گروهی از خبرنگاران روزنامه ها و رادیو تلویزیون مصاحبه ای به عمل آورد، در این مصاحبه، رئیس جمهوری آمریکا درباره اهمیت استراتژیکی ایران و سیاست ایالات متحده آمریکا در خاور میانه و خلیج فارس مطالبی بیان داشت.وی در پاسخ به این سئوال که آیا شاه می تواند طوفان انقلاب را از سر بگذراند گفت:

«من نمی دانم، امیدوارم بتواند.این موضوع مربوط به ملت ایران است.ما هرگز در صدد نبوده و نیستیم که در امور داخلی ایران مداخله کنیم.ما، بیش از هر چیز خواهان پایان آشوب و قطع خونریزی و ثبات ایران هستیم، ما ترجیح می دهیم که شاه نقش عمده را در حکومت به عهده داشته باشد، ولی تصمیم در این مورد مربوط به ملت ایران است » . (2)

پاسخ رئیس جمهوری آمریکا به سئوالات خبرنگاران در مورد آینده سیاسی ایران اصولا صحیح بود، ولی با گفته های گذشته او که پیوسته در پشتیبانی دولت ایالات متحده از شاه تاکید می کرد، تناقض داشت.رسانه های گروهی آمریکا این گفته را بدین نحو تفسیر کردند که رئیس جمهوری با تردید به آینده ایران و سرنوشت شاه می نگرد.مردم ایران سخنان پرزیدنت کارتر را به نشانه تغییر سیاست آمریکا در قبال شاه دانستند.

روز بعد (8 دسامبر) سولیوان طی گزارشی اطلاع داد که در دیدار با دکتر علی امینی، که در همان موقع رابط شاه و سران اپوزیسیون برای تشکیل یک کابینه ائتلافی بود، شاه گفته رئیس جمهوری آمریکا را به نشانه اینکه سرنوشت رژیم سلطنتی، باید از طریق همه پرسی مشخص شود، تلقی کرده است.

وزارت امور خارجه آمریکا، طی بیانیه ای که پس از مصاحبه رئیس جمهوری منتشر کرد، هر نوع تغییری در سیاست ایالات متحده را نسبت به ایران تکذیب نمود.برژینسکی نیز، در این مورد با زاهدی تلفنی مذاکره کرد.چند روز بعد، پرزیدنت کارتر طی بیاناتی پشتیبانی کامل خود را از شاه اعلام نمود.ولی همه این کوششها بی نتیجه بود، و این سخن رئیس جمهوری، به عنوان تغییر سیاست دولت آمریکا در قبال ایران و محمد رضا شاه تلقی گردید.رویدادهای بعدی نیز، صحت این نظریه را تایید کرد.

راهپیمایی های بزرگ
راهپیمایی تاسوعا و عاشورا، از لحاظ عظمت، انضباط و یکپارچگی شرکت کنندگان، نمونه و بی سابقه بود.در هر دو روز، دهها هزار تن در راهپیمائی اعتراض آمیز خود خیابانهای تهران را در مسیر میدان شهیاد (آزادی فعلی) اشغال کردند.در تظاهرات روز تاسوعا بیش از نیم میلیون تن شرکت کرده بودند.آیت الله سید محمود طالقانی، که بتازگی از زندان آزاد شده بود و رهبران جبهه ملی و نهضت آزادی آن را رهبری کردند.راهپیمایی روز عاشورا عظیم تر بود و با شرکت بیش از دو میلیون تن انجام گرفت.

آنتونی پارسونز، که شاهد تظاهرات و راهپیمایی های تاسوعا و عاشورا بوده، مشاهدات خود را بدین شرح نقل کرده است:

«...هر دو روز - تاسوعا و عاشورا - از ساعت نه صبح تا ظهر، من در پشت پنجره اطاقم، صفوف راهپیمایانی را که از خیابان فردوسی عبور می کردند، نظاره می کردم.طی سه تا چهار ساعت، عرض این خیابان و پیاده روهای آن، مملو از جمعیتی بود که برای پیوستن به صفوف دیگر راهپیمایان در حرکت بودند، تا جایی که چشم کارمی کرد، جمعیت موج می زد [....] من رقم یک میلیون، تا یک میلیون و نیم تن را که روزنامه ها درباره تعداد شرکت کنندگان تخمین زده بودند، اغراق آمیز نمی دانم [....] در خیابانها، یک سرباز، یا پلیس دیده نمی شد و نظم جمعیت، فوق العاده و بی نظیر بود [....] در روز دوم راهپیمایی (عاشورا) خبرهایی از ناآرامی در تهران و برخورد و خشونتهایی در شهرستانها، انتشار یافت.در تهران مردم پس از پایان راهپیمایی، بر ضد رژیم و شاه شعار دادند.در شیراز تظاهرکنندگان به مرکز ساواک حمله کردند.مجسمه های شاه و پدرش در برخی از شهرها واژگون شد...» . (3)

راهپیمائی روزهای تاسوعا و عاشورا، مخالفان رژیم شاه را بیش از پیش متحد ساخت.در پایان راهپیمائی عاشورا قطعنامه ای از سوی کلیه گروههای شرکت کننده در تظاهرات منتشر شد.نکات اصلی قطعنامه مزبور پذیرفتن رهبری آیت الله خمینی از سوی همه گروهها و تاکید بر ادامه مبارزه تا سقوط شاه، بازگشت تبعیدی ها، و پشتیبانی از اعتصابات و دعوت از افسران و سربازان برای پیوستن به مردم بود.

راهپیمایی های عظیم تاسوعا و عاشورا، نتایج فوری و تعیین کننده ای داشت که اهم آن شکست دولت نظامی و ناتوانی آن در اداره مملکت، یکپارچگی گروههای سیاسی، اعم از ملی و مذهبی و تایید رهبری آیت الله خمینی بود.همچنین تظاهرات و راهپیمایی های آن دو روز نشان داد که اگر نیروی ملت در راه آمال و خواسته های مشروع خلق متحد و بسیج شود و به درستی رهبری گردد، هیچ قدرتی قادر به مقابله با آن نخواهد بود.

عظمت راهپیمایی و تظاهرات دو روز تاسوعا و عاشورا و نظم و ترتیب و سازماندهی و نتایج آن، در مطبوعات جهان، بخصوص در رسانه های خبری اروپا و آمریکا، مورد بحث و تفسیر قرار گرفت.نیویورک تایمز نوشت «تظاهرات این دو روز، نشان داد که دولت فاقد قدرت و توانایی برای برقراری نظم و قانون در شهرهاست.به هر حال، اپوزیسیون نشان داد که یک دولت جانشین است » . (4)

روزنامه واشینگتن پست نوشت «نظم و ترتیب و سازماندهی راهپیمایی فوق العاده بود و به ادعای اپوزیسیون مبنی بر اینکه یک دولت «جانشین » است، اعتبار فراوانی بخشید» . (5)

گزارش روزنامه ساینس مانیتور، درباره عظمت راهپیمایی، بدین شرح بود: «موج عظیم مردم، در خیابانهای پایتخت به حرکت درآمده بود و غریو فریادشان، از هر گلوله و بمبی، رساتر بود.همه یک شعار می دادند: «شاه باید برود!» (6)

واقعه مهم دیگری که در روز عاشورا روی داد کشته شدن چند تن از افسران گارد شاهنشاهی در پادگان لویزان بود.این حادثه در سالن ناهارخوری افسران اتفاق افتاد، دو تن سرباز در حالی که افسران مشغول صرف غذا بودند وارد سالن شدند و آنها را با مسلسل به گلوله بستند.در این واقعه، هفت تن افسر کشته شدند و حدود 50 تن مجروح گشتند.

روز 22 آذر (13 دسامبر) تظاهراتی به طرفداری از شاه در چند شهر ترتیب داده شد.در اصفهان، مشهد و اراک عده ای از روستاییان را با اتوبوس به شهرها بردند و همراه با سربازان دست به تظاهرات زدند.در اصفهان، شیشه های مغازه هایی که عکس آیت الله خمینی را نصب کرده بودند، شکستند و مردم را به زور، و تهدید، وادار به شعار دادن به سود شاه کردند.مخالفان نیز، ست به تظاهرات متقابل زدند و پس از زد و خورد شدید، تظاهر کنندگان طرفدار شاه را، از صحنه خارج ساختند.این تظاهرات که از سوی فرماندهان نظامی و انتظامی محلی ترتیب داده شده بود، بر وخامت اوضاع افزود و اعتصابهای تازه ای را موجب گردید.

در اوایل دی ماه 1357 (اواخر دسامبر) نا آرامی ها، ابعاد تازه ای پیدا کرد و علائم نارضایی در ارتش آشکار گردید.افسران و فرماندهان نظامی، به طور علنی از شاه انتقاد می کردند.شماری از افسران سطوح بالا، که از آینده خود بیمناک بودند، خانواده های خود را به اروپا و آمریکا می فرستادند، روز 23 دسامبر مدیر آمریکایی شرکت خدمات نفتی ترور شد و این حادثه، خروج کارشناسان خارجی را از مناطق نفتی تسریع کرد.در همان روز در تهران، دبیرستانها، پس از چند هفته تعطیل گشوده شد ولی دانش آموزان از حضور در کلاسهای درس خودداری کردند و در خیابانها، تظاهرات ضد شاه را از سر گرفتند.

روز 3 دی (24 دسامبر، شب کریسمس) سفارت آمریکا در تهران برای نخستین بار مورد حمله تظاهر کنندگان قرار گرفت و ماموران محافظ سفارت برای عقب راندن مهاجمان مداخله نکردند، در نتیجه تفنگداران آمریکائی که از محوطه سفارت حفاظت می کردند، با استفاده از گاز اشک آور، مهاجمین را عقب راندند.تظاهر کنندگان در دسته های کوچک و بزرگ، در نقاط مختلف تهران با آتش زدن لاستیک در وسط خیابانها، راه بندان ایجاد می کردند و سربازان را وادار به مداخله و تیراندازی می نمودند.وضع شهرستانها نیز به شدت ناآرام بود.در مشهد، به دنبال یک درگیری خونین بین مردم و نیروهای مسلح، سربازان به پادگانهای خود بازگشتند و شهر را در اختیار مردم گذاشتند.

اعتصاب همچنان ادامه داشت و قدرت و حاکمیت را از دولت سلب کرده بود.تولید نفت، حتی برای مصرف داخلی، در سرمای زمستان کفایت نمی کرد و زندگی مردم را مختل ساخته بود.لزوم چاره جویی فوری و نیز آزمایش عملی اثبات وحدت ملی، آیت الله خمینی را بر آن داشت که یک هیئت پنج نفری، به ریاست مهندس مهدی بازرگان و عضویت حجت الاسلام علی اکبر رفسنجانی، مهندس مصطفی کتیرائی و دو تن دیگر به انتخاب مهندس بازرگان را برای تامین و توزیع مواد نفتی مورد نیاز مردم، با حفظ اعتصابات و هم چنین جلوگیری از صدور نفت به خارج از کشور، مامور سازد.فرمان امام خمینی در تاریخ 8 دی ماه 1357 صادر شد و هیئت مزبور با همکاری اعتصاب کنندگان و ماموران دولت، ماموریت خود را با شایستگی و موفقیت انجام داد.در همین اوان هیئت دیگری، به ریاست دکتر ید الله سحابی، ماموریت کنترل و ترخیص حمل و نقل کالا و اجناس وارداتی را در گمرکات به عهده گرفت و ماموریت خود را با موفقیت اجرا کرد.

در 9 دی (30 دسامبر) مراکز شورای فرهنگی بریتانیا در اهواز، شیراز و مشهد و نیز کنسولگریهای آمریکا و ترکیه در تبریز مورد حمله قرار گرفت، در اهواز، پس از یک درگیری شدید بین مردم و نیروهای ارتش، نظامیان از شهر خارج شدند.همان روز استخراج نفت تا 300 هزار بشکه تنزل کرد، در صورتی که مصرف داخلی، روزانه حدود 900 هزار بشکه بود.روز 31 دسامبر ارتشبد غلامرضا ازهاری از نخست وزیری استعفا کرد.

پی نوشت ها:

1.parsons;the pride and the Fall,p.107 -108.

2.Sick;All Fall down,Ibid.,p.110.

3.parsons;Ibid,pp.109 -110.

4.New York Times,13 December 1978.

5.Washington post,12 December 1978.

6.Christian Science Monitor,12 December 1978.

 منبع : تاریخ سیاسی بیست و پنج ساله ایران، ج 2 , نجاتی، غلامرضا

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه