ویژه ماه مبارک رمضان

حقیقت و باطن ماه رمضان

حقیقت و باطن ماه رمضان

ماه رمضان از فرصت های اختصاصی است که خدای متعال در اختیار مومنین قرار داده است و درهای رحمت خدا در این ماه باز است و به تعبیر وجود مقدس نبی اکرم (شهر دعیتم فیه الی ضیافه الله و جعلتم فیه من اهل کرامه الله) خدای متعال در این ماه ما را به ضیافت خودش دعوت کرده است

ماه رمضان از فرصت های اختصاصی است که خدای متعال در اختیار مومنین قرار داده است و درهای رحمت خدا در این ماه باز است و به تعبیر وجود مقدس نبی اکرم (شهر دعیتم فیه الی ضیافه الله و جعلتم فیه من اهل کرامه الله) خدای متعال در این ماه ما را به ضیافت خودش دعوت کرده است. (دعیتم) دعوت شدید، نگفتند کی دعوت کرده است. پیداست دعوت کننده خداست، ما را به میهمانی خاص دعوت کرده. البته این دعوت به واسطه وجود مقدس نبی اکرم و اهل بیت شان است که داعی الله هستند. ولی دعوت ان ها همان دعوت خداست. تفاوتی نمی کند پیامبر ما را دعوت کند، یا خدا دعوت کند.

در هر دو صورت، دعوت کننده خداست. پیامبر همه کارهایش این گونه است. فقط وحی اش نیست که (و ما ینطق عن الهوی،ان هو الا وحی یوحی) فقط این نیست که (و ما رمیت اذ رمیت ولکن الله رمی) وقتی هم حضرت دعوت می کند، خدا دعوت می کند. حضرت ما را در این ماه به ضیافت خدا دعوت کردند.

این میهمانی خدا که برای ما قرار داده شده، قاعدتا ضیافت عمومی حضرت حق نیست. ان سفره که همیشه پهن است و ما همیشه میهمان خدا هستیم. عالم سراسر میهمان خانه خداست و همه مخلوقات میهمان خدا هستند. پس این ضیافت یک ضیافت خاص هست. به تعبیر بزرگان، از ضیافت رحیمیه است. رحمت خاص خدا در این ماه برای مومنین قرار داده شده است.

رزق قران، ضیافت خاص ماه رمضان
این ضیافت خاص چیست؟ بی تردید یکی از رزق هایی که در این ضیافت الهی تقسیم می شود، رزق قران، و بهره مندی از این کتاب عزیز است. چون می دانید وقتی خدای متعال این ماه را در قران توصیف می کند، می فرماید (شهر رمضان الذی انزل فیه القران)، ویژگی این ماه این است که قران در ان نازل شده است. مقصود از شهر رمضان غیر از این جنبه ظاهری ماه، ان جنبه حقیقی و باطنی و ملکوتی ماه رمضان و شهر الله است. در روایات فرمودند نگویید رمضان، بگویید شهر رمضان، اسماءالله است.

ان حقیقتی که در عالم هست، ان حقیقت ظرف نزول قران هست. این کتاب الهی که سراسر نور، ذکر و حیات است، در ظرف ماه رمضان تنزل پیدا کرده است. لذا وقتی ما به ماه رمضان دعوت می شویم، دعوت به کتاب الله شدیم. در روایات از قران تعبیر به مادبه الله شده است، سفره ای که خدای متعال گسترده است. بر سر این سفره رزق های فراوانی هست که اهل این معرفت از این رزق برخوردار هستند و تناول می کنند. این سفره ایی که خدا در ماه رمضان پهن کرده است، (الذی انزل فیه القران) کتابی که در محضر خدای متعال است، کتابی که (انا جعلناه قرانا عربیا لعلکم تعقلون، و انه فی ام الکتاب لدینا لعلی حکیم)، کتابی که (انه لقران کریم، فی کتاب مکنون) و یا فرموده است: (بل هو قران مجید، فی لوح محفوظ) که نیاز به ترجمه ندارد، این کتاب درماه رمضان تنزل پیدا کرده است. انوار قران در ماه رمضان منتشر است.

حقیقت و باطن ماه رمضان
بنابراین ماه رمضان غیر از این جنبه ظاهری و ملکی، یک حقیقت و باطنی دارد که اگر کسی وارد ان بشود، وارد سفره گسترده خدا شده است. ان حقیقت کتاب، اسرار کتاب در این ماه تنزل پیدا کرده است. انچه که ما در ماه های دیگر باید با زحمت تلاش کنیم و به دست بیاوریم، این ماه به اسانی به دست می اید. چرا؟ چون این کتاب وسیله خدای متعال در این ماه نازل شده است. به جای اینکه ما صعود کنیم، این کتاب فرود امده است و ما راحت می توانیم از نعمت های قران و رزق قران و برکات قران برخوردار شویم.

پس یکی از ضیافت های اصلی این ماه، یکی از رزق های اصلی که در این ماه، خدای متعال بر سر سفره خودش قرار داده، رزق قران است. خیلی بشارت بزرگی است که به ما دادند. حضرت فرمودند یک ایه قران در این ماه، ثواب یک ختم قران در ماه های دیگر را دارد. چون قران در ماه رمضان، شاخ و برگ خودش را نازل کرده است. ثمرات و میوه های خودش را در دسترس شما قرار داده است. ان وقت به قلب این ماه که برسیم که شب قدر است، (انا انزلناه فی لیله قدر)، اگر کسی از سفره این ماه که قران هست برخوردار شد، به شب قدر که رسید، به اسرار قران دست پیدا می کند.

قران و شب قدر
اینکه قران در ماه رمضان و در شب قدر نازل شده است، دو جور معنا می شود. یک معنایش این است که خدای متعال فرموده ما قران را در ماه رمضان نازل کردیم، یعنی قران در شب قدر نازل شده است. شب قدر هم شب 23 ماه رمضان است. این یک معنایش است. یک معنای دیگری که نازل شده است، این است که قران در کل ماه رمضان انوارش جاری است. در همه ماه رمضان سفره قران پهن است. ارزاق قران در ماه رمضان منتشر است. منتهی در شب قدر یک ضیافت خاصی از قران است و ان اسرار قران و حقایق قران در شب قدر نازل می شود. لذا اگر کسی بر سر این سفره نشست، با انوار قران سیر کرد و وارد شب قدر شد و شب قدر را درک کرد، ان وقت به اسرار قران راه پیدا می کند که ضیافت خاص اهل الله و اهل شب قدر است. ولی اهل ماه رمضان همه شان بر سر سفره قران نشسته اند و از سر سفره قران برخوردار هستند.

احکام قران، نفی عبادت غیر و پرستش خدای متعال
خب حالا این رزق هایی که در قران است، چیست؟ ان شاءالله اگر خدای متعال توفیق دهد، در این چند شب، یک نکته کلی راجع به قران که در ایات ابتدایی سوره مبارکه هود است را که تقریبا همه قران خلاصه شده است و مرحله احکام قران توضیح داده شده است، همان نکته را ترجمه می کنم. خدای متعال در این ایه می فرماید (بسم الله الرحمن الرحیم، الر کتاب احکمت ایاته ثم فصلت من لدن حکیم خبیر) معمولا در اکثر سوری که با حروف مقطعه شروع می شوند، عمدتا بحث بعدی بحث از قران است. یک رابطه ای بین این حروف مقطعه و کتاب هست.

اینجا هم می فرماید: (الر کتاب احکمت ایاته) همه ایات قران محکمات است، محکم هستند. هیچ تزلزلی در ان نیست، مستند به خدای حکیم است. (ثم فصلت) بعد از مرحله احکام، تفصیل پیداکرده است. (من لدن حکیم خبیر) البته همه حکمت الهی که نه، حکمت الهی تا انجایی که ممکن بوده در این کتاب تجلی و تنزل پیدا کرده است.

خب این کتاب چیست؟ همه کتاب شاید مرحله همین احکامش است، (ان لا تعبدوا الا الله) عبادت نکنید، احدی را جز الله تبارک و تعالی. یک نفی است و یک اثبات. همه قران همین است. قران سراسر این است. (لا تعبدوا الا الله انی لکم منه نذیر و بشیر) من از طرف خدای متعال امدم. از سر خود نیامدم و برای تامین منافع شما هم امدم. (لکم منه نذیر و بشیر) دو کار می کنم. یکی انذار است و دیگری تبشیر. انذار قران نسبت به همان قسمت اول است.

همه انذارهای قران و عقوبت هایی که گفته شده در قران، جهنم و درکات جهنم که گفته شده، رنج ها، همه عذاب هایی که در قران توضیح داده شده، مال همان قسمت است (لا تعبدوا) مال عبادت و پرستش غیر خداست. همه بشارت های قران، درجات بهشت و رحمت خاص خدای متعال، همه انها هم مال قسمت دوم است، (الا الله) مال پرستش خدای متعال است. پس شاید همه دعوت قران در همین دو کلمه خلاصه می شود (ان لا تعبدوا الا الله) و همه انذارها و تبشیرهای قران هم در همین خلاصه می شود که البته باید ترجمه شود.

بعد دستور به استغفار است. (استغفروا ربکم ثم توبوا الیه) دستور به استغفار و توبه است که این استغفار و توبه هم شاید معنایش همین از پرستش غیر است. از این که غیر را به عنوان اله اخذ کردید، استغفار کنید. همه استغفارها باز به استغفار از همین یک امر بر می گردد که ادم غیر خدا را مورد توجه قرار داده است، پرستش و خشوع کرده است، و از او خواسته است. بعد از اینکه انسان از غفلت ها و شرک هایش استغفار کرد، (ثم توبوا الیه) با همه وجود رجوع به سوی حضرت حق کند. دامنش را از وادی شرک به سمت وادی اخلاص جمع کند. شاید سراسر قران همین است که این یک مقداری ترجمه می خواهد.

اقسام سه گانه معارف قران
قبل از ترجمه این ایات، یک نکته ای را راجع به قران اشاره کنم. این کتابی که در این ماه نازل شده است و رزق این ماه است، رزق اهل ماه و اهل صیام هست، از سر سفره قران می خورند، انوار قران در قلبشان تجلی می کند، این قران معارفش چند دسته است. در بیان نورانی امیرالمومنین که در بحارالانوار نقل کرده است، در ضمن یک کلام طولانی فرمودند (قسم کلامه ثلاثه اقسام) خدای متعال کلامش را سه قسم کرده است.

قسمی است که (جعل منه قسما یعرفه العالم من الجاهل) یک قسم قران را عارف و جاهل می فهمند. لازم نیست انسان عارف باشد. اگر به مقام معرفت هم نرسیدی، جاهل هم هستی، این را می فهمی. این همان جایی است که به همه احتجاج می شود، حجت تمام می شود.

این یک قسم قران است که به لسان عربی مبین است. جاهل و عارف می فهمند. لازم نیست انسان قدم به وادی معرفت گذاشته باشد تا اسرار قران بر او گشوده شود و رمز و رازهای قران برایش باز شود. همه می فهمند عارف و جاهل.

در قسم دوم فرمود (و قسم لا یعرفه الا من صفا ذهنه و لطف حسه و صح تمییزه) برای این فهم شرطی هست به اینکه سه خصوصیت باید در انسان پیدا شود: صفای ذهن، لطافت حس و صحت قدرت تمییز. خلاصه اش این است (ممن شرح الله صدره للاسلام) ان کسانی که خدای متعال به انان شرح صدر داده، ان اشخاص هم یک بخش دیگری از حقایق قران را می فهمند. پس این قسم از حقایق قران متوقف بر شرح صدر است.

قسم سوم این است: (و قسم لا یعرفه الا الله و امناه و راسخون فی العلم) قسم سوم ان معارفی است که جز خدای متعال و امناء الهی، یعنی نبی اکرم و اهل بیت شان و راسخون در علم، ان قسمت معارف قران را نمی فهمند. پس در یک دسته بندی معارف قران سه دسته است.

حالا قسم سوم که مربوط به اهل بیت است و البته ممکن است ان قسم را اگر کسی اهل شد، اهل بیت از ان قسم هم به او عطا کنند. کما این که در باب سلمان فرمود وجود مقدس نبی اکرم و امیرالمومنین، نه یک بار و دو بار بلکه مکرر به او تعلیم می کردند. (کانا یعلمانه من مکنون علم الله) از مکنون علم الهی با سلمان می گفتند.

همان است که (انه لقران کریم، فی کتاب مکنون) در یک منزلتی، قران در کتاب مکنون است، کتابی که در پوشش و حفاظ است. (لا یمسه الا المطهرون) اگر کسی شیعه اهل بیت مثل سلمان شد، شعاع وجود امیرالمومنین شد، از ان بخش از علوم هم برخوردار می شود.

شاید جزو راسخون در علم هم بشود. راسخون در علم بعضی گفتند صدرشان نبی اکرم و اهل بیت است، ولی اعم از اهل بیت هستند. لذا شیعیان اهل بیت هم جزو راسخون در علم می شوند. بنابراین ان بخش سوم معارف مال نبی اکرم و اهل بیت است، مال ان کسانی است که به رسوخ درعلم رسیدند. بزرگان این کلمه را معنا کردند.

اگر کسی مثل سلمان شد، و اهل البیت شد، از علوم بیت با خبر می شود و اسرار قران را به او می گویند. یعنی ان بخش سوم هم یک قسمش در اختیار شیعیان خاص قرار می گیرد که ان اسرار قران و مکنون علم الله است. حضرت فرمود سلمان اگر علوم ما اهل بیت را داشت، به خاطر این بود که منا اهل البیت بود.

لذا در روایت فرمودند: (علمنا صعب مستصعب لا یحتمله الا ملک مقرب او نبی مرسل او عبد امتحن الله قلبه للایمان) علم ما که همان علم الهی است علومی است که خدای متعال به اهل بیت داده است که یک قسمت عمده اش همین حقیقت قران است، این علم صعب مستصعب است.

این طور نیست که تحملش اسان باشد. سه دسته از علوم ما برخوردار هستند: ملایکه مقرب، جبرییل و میکاییل اسرار علوم اهل بیت را می دانند، انبیا مرسل، ابراهیم خلیل، موسی کلیم و عباد ممتحن مثل سلمان، این ها هستند که از ان علوم حقیقی اهل بیت برخوردار هستند.

پس قسم سوم قران و معارف قران و اسرار قران و انوار قران که شاید از جنش لفظ و اوا و اینها نیست، از جنس مفاهیم هم نیست. حقایق قران است، انوار قران است، اسرار قران هست که بر قلب کسی نازل می شود، فتوحاتی برایش می شود، به حقایق توحید، به اسرار عالم، به مشاهده انوار ملکوتی، به حقیقت توحید راه پیدا می کند.

ان قسم قران که تجلیات حقیقی قران است (لو انزلنا هذا القران علی جبل لرایته خاشعا متصدعا من خشیه الله) ان منزلت (لا یعلمه الا الله و امناءه و راسخون فی العلم) ان هایی که راسخ در علم هستند، انها به قسم سوم هم می رسند. ان علمی که حقیقت قران است در اختیار اهل بیت است.

در روایات هم دیده اید در ذیل این ایه خدای متعال می فرماید: (بل هو ایات بینات فی صدور الذین اوتوا العلم) قران سراسر ایات الهی است و ان هم ایات بینات است، اشکار است. منتهی (فی صدور الذین اوتو العلم) موطن و جایگاه این ایات، سینه و صدر ان کسانی است که خدای متعال از علم خودشان به انان عطا کرده است. این علم همان علم قران است، همان علم الهی است، همان کتاب الهی است.

امام باقر فرمودند خدای متعال نفرموده قران بین دو جلد کتاب است، بلکه فرمود (فی صدور الذین اوتوا العلم) موطن قران انجاست. اگر کسی راه به قلب امام پیدا کرد، از ان حقایقی که در قلب امام هست بر وجود مومن نازل شد، به حقایق قران می رسد. این همان کسی است که سرچشمه های علم امام به رویش گشوده می شود.

در ایات دیگر قران با تعبیر دیگری فرموده: (و ان لو استقاموا علی الطریقه لاسقیناهم ماء غدقا) اگر بر ان راهی که ما گفتیم که راه توحید و ولایت است و در روایت فرمود تبعیت از ایمه می کردند از اوامر و نواهی شان، ان ها را سقایت می کردیم، به انان ماء غدق می نوشاندیم، اب گوارا می نوشاندیم. حضرت فرمود این استقامت بر طریقه منظور ولایت ما است که طریقه توحید است.

در روایات فرمود ان ها را از علم امام برخوردار می کردیم، به علم مستفاد از امام می رسیدند. (لامددناهم علما کی یتعلمونه من الایمه) که در روایت دیگری این علم مستفاد از امام به حقیقت ایمان تفسیر شده است. (لاشربنا قلوبهم الایمان) سرزمین قلب شان را با ایمان سیراب می کردیم. ایمان همان علم مستفاد از امام است. در روایات دیگر معصومین فرمودند حقیقت ایمان درایت نسبت به کلمات ماست، معارف ما است. (و بالدرایات للروایات یعلو المومن الی اقصی درجات الایمان)

پس بنابراین یک منزلت از فهم قران این است که انسان به ان سرچشمه علم قران راه پیدا کند، جزو راسخون و شیعیان خاص بشود، مستحکم در علم شود. ان وقت اگر این گونه شد، از علم خاص ایمه برخوردار می شود، علوم خاص به او می دهند، باب علم امام به رویش باز می شود، تحمل علم امام را می کند، اسرار علوم الهی به او داده می شود و عطا می شود. اما قسم اول که قسم یعرف عالم و الجاهل، همه می فهمند هر کسی ترجمه عربی بلد است، قران را می خواند، ترجمه اش را می خواند، یک چیزی می فهمد، ولو قران را قبول نداشته باشد.

ولی یک قسم از قران هست که قسم دوم است این مال امثال ما است و ان شاءالله در ماه رمضان روزی ما بشود، ان قسم قسمی است که احتیاج به شرح صدر دارد. کسی که به شرح صدر در اسلام رسید، خدای متعال به او شرح صدر داد، سینه اش گشاده شد، ان وقت ان قسم از معارف قران را می فهمد، به لطافت حس و صفای ذهن می رسد. نتیجه چی می شود؟ نتیجه این می شود که بخشی از معارف قران در این ماه رمضان روزی او می شود. این شرح صدر مقدمه قسم دوم است. قسم سوم چیزی فراتر از اینها است.

باید انسان به مرحله رسوخ در علم برسد، شیعه خاص بشود، سلمان و ابراهیم خلیل بشود. فرمود (و ان من شیعته لابراهیم، اذ جاء ربه بقلب سلیم) به حضرت عرض کرد من شیعه شما هستم. در اینجا مقصود از شیعه به معنی خاص است. حضرت فرمود هر وقت مثل ابراهیم خلیل شدی، (اذ جا ربه بقلب سلیم) ان وقت ادعا کن من شیعه شدم. اگر کسی شیعه شد، جزو شیعیان خاص شد، راسخون در علم می شود به تبع اهل بیت. اصل رسوخ در علم، مال اهل بیت است. روایاتش را دیده اید. ان وقت ان بخش از معارف قران به او می رسد که دیگر ان جنس از نور قران، از این جنس نیست. شاید این تعینات را اصلا ندارد.

شرح صدر در اسلام، مقدمه فهم قران
بخش دوم معارف قران احتیاج به شرح صدر دارد. شرح صدر هم در ایات و روایات معنا شده است. خدای متعال در قران می فرماید (فمن یرد الله ان یهدیه یشرح صدره للاسلام) خدای متعال اگر بخواهد کسی را هدایت کند، به او شرح صدر در اسلام می دهد، شرح صدر در وادی اسلام پیدا می کند. خب این شرح صدر مقدمه هدایت است. این هدایت شاید یک قسمش هدایت به قران است. (ذلک کتاب لا ریب فیه هدی للمتقین) است. قران هدایت است. قران به تعبیر بعضی نمی فرستد، ادم را می برد، هادی است. نه اینکه می فرستد، می گوید بروید ادرس بدهد، نه. قران هدایت می کند. خدای متعال اگر بخواهد کسی را هدایت کند، ببرد، برساند، به او شرح صدر می دهد. تا شرح صدر پیدا نکرده، اماده هدایت نیست. این شرح صدر مقدمه فهم قران است.

خب این شرح صدر چیست؟ روایت را طبرسی در مجمع البیان نقل کردند که از وجود مقدس رسول الله سوال شد که این شرح صدر چیست که خدا فرموده است اگر بخواهد کسی را هدایت کند به او شرح صدر می دهد؟ در یک عبارت خلاصه و اجمالی فرمودند: (نور یقذفه الله فی قلب المومن فیشرح صدره و ینفسح) یک نوری است که وقتی وارد قلب مومن شد، شرح صدر پیدا می کند، صفحه دلش باز می شود، صحنه نور می شود دلش. به حضرت عرض کردند حالا این علامت هم دارد؟ خودش که ادم به راحتی نمی فهمد. البته ان هایی که به نور قران رسیدند، به شرح صدر رسیدند، به نور امام رسیدند، خیلی های شان این نور را به وضوح در باطن خودشان می بینند.

مرحوم کربلایی کاظم که داستانش را می دانید، در نیم قرن قبل در یک معجزه ای حافظ قران شده بود به ان کیفیت خاص. غیر از حفظ قران، مقامات ایات قران هم به ایشان فی الجمله عطا شده بود. وی در قبرستان نو قم دفن هستند. ایشان می گفتند من این قران را از روی قران توی سینه ام می خوانم. من از روی قرانی که در سینه ام هست می خوانم. هر ایه ای می پرسیدند، به همه اش گویا مشرف بوده به همین قرانی که در سینه اش بلافاصله، قبلش و بعدش. نه به این صورت که الان حفظ می کنند. نه. به یک کیفیت دیگری، می خوانده. بعد از این عجیب تر می گفته چرا از من از مقامات ایات نمی پرسید، تا به شما بگویم ایه در چه مقامی است؟ گفته این را من از روی سینه ام می خوانم. لذا مقید بوده غذای شبهه ناک نخورد. اگر می خورده به هر قیمت، بالا می اورده است. می گفته به خاطر اینکه وقتی غذای شبهه ناک می خورم، روی این قران گرفته می شود، حجابی بین من و این قران واقع می شود.

شرح صدر و نورانیت دل
انهایی که شرح صدر و نورانیت دل پیدا می کنند، خیلی ها این نور را می بیند و حتی ان هایی که اهل چشم هستند که انوار ملکوت را ببیند، در وجود دیگران هم این نور را می بینند. یعنی می فهمند قلب این ادم نورانی است یا نورانی نیست. حرفی که می زند نورانی است یا ظلمانی است. امیرالمومنین فرمود (اتقوا من فراست المومن فانه ینظر بنور الله) از فراست مومن بپرهیزید. چون با نور خدا می بیند. گفتند یعنی چی ینظر بنور الله مومن؟ فرمود به خاطر اینکه مومن از نور ما خلق شده است. لذا با نور ما می بیند.

علامت شرح صدر، جدایی و بیقرار نسبت به دنیا و میل به عالم اخرت
پس ببینید بخش دوم قران این است که ما باید به شرح صدر برسیم. به شرح صدر که رسیدیم، ان وقت انوار قران در قلب ما نازل می شود، باب قران به روی ما گشوده می شود، یک بخشی از حقایق قران به ما می رسد. این شرح صدر را حضرت فرمودند نوری است در قلب مومن واقع می شود، قلبش وسعت پیدا می کند، ظرف می شود برای اینکه حقایق در این قلب نازل شود، خدای متعال قلبش را باز می کند.

به حضرت عرض کردند این نور علامت دارد؟ فرمود سه تا علامت دارد. اگر این سه علامت در کسی پیدا شد، علامت شرح صدر است که مقدمه فهم معارف قران و رسیدن به ارزاق قران است. اگر ان شاءالله در این ماه رمضان این سه چیز به ما عطا شود، پیداست به ما زمینه ای دادند برای اینکه رزق قران بر قلبمان نازل شود. چون قلب تا وسعت پیدا نکند، ظرف انوار قران، ظرف حقایق قران نیست.

این سه علامت را حضرت فرمودند: (التجافی عن دار الغرور) دل کندگی از دار دنیا، دار فریب، ما سوی الله. دلش کنده شده. دلش بسته به دنیا نیست. در حال کنده شدن و پرواز از دنیا است. کسی که سبک بال نشده، دلش در گرو دنیاست، این دل رو به دنیا دارد، اقبال به حضرت حق ندارد. این ظرف معارف نیست. خدا ارحمت کند استادی داشتیم می گفت دیده اید اینهایی که بالای ماشین می ایستد، بار هندوانه را پرت می کند، اگر لحظه غفلت شما پرت کند، هم هندوانه می شکند، هم لباس هم الوده می شود. یا شما ظرفیت ندارید که ان را بگیرید، پرت می کند، هم شما را زمین می زند الوده تان می کند، هم میوه ضایع می شود.

قران این جوری است. در لحظه غفلت، یا ان ظرفی که پشت به عالم بالا دارد غافل است، ان ظرف قران نیست. این رزق را نمی شود به این دل نازل کنی. هم رزق ضایع می شود، هم خود این ادم ضایع می شود. لذا اگر کسی به شرح صدر رسید، خدا قران را به او عطا می کند. رزق این ماه رمضان قران است. مقدمه اش شرح صدر است.

بالاترش رسوخ در علم می خواهد که ان مقام بالاتر است، مال شیعیان خاص است. ان را از امیرالمومنین تعلیم می گیرند. حضرت به انان علم می دهد. امیرالمومنین فرمود (یمیرهم العلم) همه مومنین عالم که سلمان و اباذر و ابراهیم خلیل جزوش هستند، اینها امیرالمومنین امیر انهاست و علم به انان می دهد. ان ها مال راسخون در علم است. مرحله پایین ترش که مال ما است، مرحله شرح صدر است. فرمود تجافی و دل کندگی از دنیا.

علامت بعدی (و الانابه الی دار الخلود) یعنی توجه به عالم خلود و علامت دیگر نیز (و الاستعداد للموت قبل حلول الفوت) است. یعنی انسان مستعد رفتن است و قبل از فوت فرصت ها اماده است. اگر این سه تا صفت در کسی پیدا شد، دل کندگی از دنیا، بیقراری در دنیا، میل به عالم بالا و امادگی برای سفر، قبل از اینکه دست و پای ادم را جمع کنند، خودش دست و پای خودش را جمع کرده است. (موتوا قبل ان تموتوا) اگر جزو این افراد شدیم، بدانیم این مقدمه رزق قران است که ماه رمضان ان شاءالله قلب مان به بخشی از حقایق قران و نورانیت قران برسیم.

 منبع : razvi.com

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه