ویژه ماه مبارک رمضان

ماه رمضان و دعوت به خداترسی و تقوای الهی

ماه رمضان و دعوت به خداترسی و تقوای الهی

تقوا موجب هدایت است، وقتی تقوا پیشه کردید، مشکلات، کوره‌ راه‌ها از جلوی شما عقب خواهد رفت و راه درست برای شما روشن خواهد شد. رمضان ماه تقوا است. ماه رمضان را قرار دادیم تا زمینه‌ ای باشد، بستری باشد برای رواج تقوا؛ خطاب هم خطاب به عموم است، یعنی بین شما مردم تقوا رواج پیدا کند. بنابراین ماه رمضان، ماه رواج تقوا است.

ماه رمضان ماه تقوا است؛ من و شما که مسیولیم -همه‌ی ما- به رعایت تقوا بیش از دیگران نیاز داریم. چند کلمه‌ای، چند دقیقه‌ای در این زمینه عرایضی می خواهم عرض بکنم. خوب در ایه‌ی شریفه‌ی (یا ایها الذین امنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون)،(بقره/ ۱۸۳) این (لعلکم تتقون) -شاید تقوا پیشه کنید- به معنای امید است، یعنی امید این هست که این اتفاق بیفتد. خب، امید در مورد خدای متعال معنا ندارد؛ خدا عالم به سر ‌و خفیات و همه چیز است، امید معنی ندارد؛ بنابراین مراد این است که این ماه رمضان را، این تشریع الهی را قرار دادیم تا زمینه‌ای باشد، بستری باشد برای رواج تقوا؛ خطاب هم خطاب به عموم است، یعنی بین شما مردم تقوا رواج پیدا کند. بنابراین ماه رمضان، ماه رواج تقوا است.

 تقوا یعنی چه؟ تقوا ان طوری که در ترجمه‌ها رایج شده که درست هم هست، یعنی (پروا کردن)، یا در تعبیرات معمولی ماها (ملاحظه کردن)؛ [مثلا] میگویند فلانی ملاحظه‌ی فلانی را دارد، یا شما ملاحظه‌ی فلان کس را دارید؛ پروا یعنی این. پروا کردن، ملاحظه کردن، معنای تقوا است. اتقوا الله، یعنی ملاحظه‌ی خدا را بکنید، پروا داشته باشید از خدای متعال. یک خط مستقیمی به شما نشان داده است در این حرکت عظیم حیات بشری که محفوف به مشکلات است. فرض کنید مثل زمینی که این گوشه و ان گوشه‌اش مین وجود دارد که یک راهی را باز می کنند، می گویند این راه، راه سلامت است، راه امنیت است، از اینجا بروید؛ صراط مستقیم این است. ملاحظه‌ی خدا -اتقوا الله- یعنی حواستان باشد از این راه منحرف نشوید، کج و راست نشوید که گرفتار خواهید شد، مشکل برایتان درست می شود.

دعوت قران به تقوا و خداترسی
اگر از این راه رفتید، ان وقت نتایج خوبی به دست شما خواهد رسید که ان نتایج را هم خدا در قران مکرر در ایات متعدد قرانی بیان کرده: اتقوا الله لعلکم ترحمون؛ رحمت الهی؛ لعلکم تفلحون -فلاح یعنی رستگاری- اگر تقوا بود، رستگاری برای انسان پیش می‌اید؛ لعلکم تهتدون؛ -که در بعضی از ایات هست- تقوا موجب هدایت است، وقتی تقوا پیشه کردید، مشکلات، کوره‌راه‌ها از جلوی شما عقب خواهد رفت و راه درست برای شما روشن خواهد شد. اگر تقوا داشته باشید، موجب فرقان است: یجعل لکم فرقانا؛ فرقان یعنی قدرت تشخیص؛ [این] خیلی مهم است. ما در همه‌ی مسایل زندگی نیاز داریم به قدرت تشخیص که راه درست را از نادرست، حق را از باطل تشخیص بدهیم؛ با (تقوا) فرقان به وجود می‌اید، قدرت تشخیص به وجود می‌اید. یک چیز دیگر: و من یتق الله یجعل له مخرجا -(مخرج) یعنی بن‌بست‌شکنی- اگر تقوا باشد، بن‌بستی وجود ندارد، بن‌بست در کارتان نیست. در همه‌ی زمینه‌ها اگر تقوا داشته باشید، مراعات کنید، همان پروای مورد نظر و ملاحظه‌ی از خدای متعال را داشته باشید، بن‌بستی در مقابل شما وجود ندارد. و بصیرت [هم به انسان میدهد]. اینها وعده‌های قرانی است برای تقوا. و من اصدق من الله قیلا؛ هیچ کس، هیچ وعده‌دهنده‌ای صادق‌تر از خدای متعال نیست؛ وقتی خدای متعال وعده می دهد، تحقق پیدا می کند، قطعی است و در این شکی نیست.

تقوا و پروای غیر الهی
 خوب، در حاشیه‌ی دعوت به تقوا در قران -که از اول تا اخر ان بارها و بارها ماها به تقوا دعوت شدیم؛ به همین حقیقت کارساز و راهگشا- و در قبال این، تقوای از غیر خدا هم مطرح شده که به نظرم در سوره‌ی نحل است: و له الدین واصبا افغیر الله تتقون؛ ایا از غیر خدا ملاحظه می کنید؟ خب، غیر خدا یعنی چه؟ ملاحظه‌ی پدر انسان، مادر انسان که خوب است، ملاحظه‌ی برادر مومن که خیلی خوب است، اینها مراد نیست؛ یعنی قدرت های غیر خدایی، قدرت های ضد خدایی. پس وقتی ما پایبند تقوا شدیم، از قدرت خدا پروا می کنیم، از قدرت های غیر خدا پروا نمی کنیم؛ (پروا نمی کنیم) یعنی ملاحظه‌ی انها را نمی کنیم. نه اینکه حواسمان را جمع نمی کنیم؛ چرا، باید حواسمان جمع باشد اما از انها نمی ترسیم، فکر نمی کنیم که زندگی ما، سعادت ما، اینده‌ی ما، سرنوشت ما دست انها است؛ این لازمه‌ی تقوا است. ببینید؛ اینها همه راه‌های پیروزی یک ملت است‌، یعنی در یک امت اسلامی  وقتی تقوا بود، و این جور اندیشیدن، و این جور عمل‌ کردن بود، قهرا شکوفایی پیش می‌اید، حرکت پیش می‌اید و پیشروی، اعتلا، ارتقا، و ان وقت (لیظهره علی الدین کله) می شود که [از سوی] خدای متعال، مکرر و چند بار در قران امده  است.

 دامنه وسیع تقوا
 تقوا دامنه‌ی وسیعی هم دارد؛ یعنی از خلوت دل شما تقوا وجود دارد که شهوات را در دل راه ندهید، ریب و شک در حق را در دل راه ندهید، هوای نفس را از خودتان دور کنید؛ [یعنی] این مشکلاتی که ماها دچارش هستیم. دیشب تلویزیون یک برنامه‌ای از امام (رضوان‌ الله ‌علیه) پخش می کرد. خب واقعا امام، حکیم به معنای واقعی کلمه بود، یعنی حرف که میزد، دایم حکمت از دل او جاری میشد -البته ما بودیم در ان جلسه اما خب تذکر خیلی لازم است- یک جمله‌ای ایشان می گفتند که (ماه رمضان موجب می شود که از شهوات، خودمان را دور کنیم، بخصوص شهوات معنوی؛ شهوت معنوی سخت‌تر است؛ قدرت‌طلبی، جاه‌طلبی، اینها شهوات معنوی [است]. اینکه انسان سعی کند در همه‌ی میدان های زندگی خودش را تحکیم کند، این ان شهوت معنوی است؛ شهوات ظاهری و مادی و اخلاقی و [مانند] اینها هم که به جای خود محفوظ است. تقوا از اینجا شروع می شود تا به عرصه‌ی اجتماع؛ در جنگ، تقوا وجود دارد، در فعالیت های سیاسی تقوا معنا می دهد، در فعالیت های اقتصادی همین جور. ان وقت من و شما که [جزو] مسیولین هستیم در کشور و مدیریت های مختلف به عهده‌ی ماها است، حرکتمان، قولمان، فعلمان، ضمیرمان، تصمیممان، به سرنوشت مردم ارتباط پیدا می کند؛ و اینجا است که تقوا اهمیت پیدا می کند. اینکه گفتم تقوا برای من و شما مهم‌تر از مردم عادی است، به خاطر این است؛ باید مراقبت کنیم، تقوا به خرج بدهیم. کارگزار حکومت، مبتلا به ارتباط نزدیک با حقوق مردم است؛ اگر چنانچه بی‌تقوا باشد، حقوق مردم پامال خواهد شد، ان وقت دیگر قابل جبران نیست؛ حالا فلان کار خلاف شخصی و ظلم به نفس را که انسان انجام می دهد، خوب توبه می کند، بعد یک جوری جبران می شود اما وقتی حقوق مردم پامال شد، چه جوری انسان می خواهد این را جبران کند؟

تقوا و امانت‌داری
 این را به‌ عنوان یک تعهد مدیریتی در نظر بگیرید؛ جنابعالی که می خواهید کسی را به یک جایی منصوب کنید، یک کاری را به کسی بسپرید، دارا بودن این خصوصیت را، یعنی خصوصیت تقوا و تعهد در امور مربوط به مردم را، جزو صلاحیت های مدیریتی بدانید. یکی از صلاحیت های مدیریتی این است که ببینید این طرف، دارای تقوا است، یعنی کاری که به او می‌سپرید، با امانت انجام می دهد یا نه. خب اگر این جور شد، ان وقت خدا مهم‌ترین مولفه در همه‌ی تصمیم‌گیری ‌های ما خواهد بود؛ معنی اینکه برای خدا کار کنیم، این جوری خواهد شد؛ ان وقت کارتان می شود عبادت. یکی از امتیازات کار برای حکومت اسلامی و دولت اسلامی همین است که اگر چنانچه کار برای خدا شد، کار تبدیل می شود به عبادت؛ خود ان امضایی که می کنید، ان کاغذی که می نویسید، ان حرفی که می زنید، می شود یک عبادت. در دعای مکارم‌الاخلاق این جمله هست: و استعملنی‌ بما تسالنی غدا عنه -که دعای بیستم صحیفه‌ی سجادیه است و دعای بسیار خوبی است و من توصیه می کنم بیشتر [بخوانید]؛ دوستان [البته] میخوانند لکن بیشتر بخوانید این دعا را- فردا در قیامت یقه‌ی ما را می گیرند که چرا فلان کار را نکردی. بعضی از کارها را که نباید بکنیم، میکنیم -خب این را همه می دانیم- بعضی از کارها را باید بکنیم، توجه نمی کنیم، غفلت می کنیم، تنبلی می کنیم، ملاحظه‌ی این و ان را می کنیم و ان کارها را انجام نمی دهیم؛ از ما سوال می کنند.

 از جمله‌ی جاهایی که تقوا باید خودش را نشان بدهد اینجا است؛ یکی مسیله‌ی رعایت بیت‌المال است، یکی مسیله‌ی خویشتن‌داری در برابر طغیان نفس است؛ مال‌اندوزی، مشکلات اخلاقی، میل به زندگی تجملاتی و اشرافیت؛ اینها چیزهایی است که ما مسیولین جمهوری اسلامی باید خیلی مراقب باشیم.  و سکنتم فی مساکن الذین ظلموا؛ خب، اینکه ما در همان ساختمانی که ان طاغوت حکمرانی می کرد حکمرانی کنیم، مثل او هم عمل بکنیم که نشد، [در این صورت] ما با او فرقی نداریم. روشمان بایستی با روش بندگان شیطان و اتباع شیطان متفاوت باشد.

سیره کارگزار دینی
 دو جور ممشی و مسلک وجود دارد در رسیدن به قدرت. در همه‌ی کسانی که به قدرت دست پیدا می کنند این معنا وجود دارد: یک ‌جور مال اهل دنیا است، که منتظرند به قدرت دست پیدا کنند، به حکومت دست پیدا کنند تا به مطامع شخصی خودشان برسند؛ یعنی [فرد] تلاش می کند برای اینکه به ریاست جمهوری برسد، [چون] در دوره‌ی ریاست جمهوری زمینه‌هایی فراهم می شود که زندگی او یک زندگی بهتری می شود؛ یعنی برای او رسیدن به قدرت، وسیله‌ای است برای رسیدن به شهوات نفسانی، برای رسیدن به مال و ثروت و شهوات و چیزهایی که نفس او طلب می کند؛ این یک‌ جور است که غالبا اهل قدرت این ‌جوری بودند؛ چون غالبا اهل دنیا بودند، دنبال دنیا بودند، قدرت هم برایشان دنیا بود و نتایج ان قدرت هم برایشان جز دنیا چیز دیگری نیست. این یک نحوه‌ی سلوک و نحوه‌ی مشی کسانی است که به قدرت دست پیدا می کنند؛ یکی هم نحوه‌ی مشی انبیا است: درباره‌ی پیغمبر [نقل شده]: یجلس جلسه العبید یاکل اکل العبید؛ نشستنش روی زمین مثل نشستن برده‌ها، مثل غلام ها [بود]؛ یعنی با ان عظمتی که مقام او دارد، هیچ گونه تعینی برای خودش قایل نبود در ‌غذا خوردنش، رفاقت کردنش؛ یا امیرالمومنین [می گوید]: الا و ان‌ امامکم قد اکتفی من دنیاه بطمریه و من طعمه بقرصیه؛ [این] زندگی امیرالمومنین است؛ این هم یک [نمونه] است. البته معنایش این نیست که من و شما مثل پیغمبر یا مثل امیرالمومنین عمل کنیم؛ [اصلا] ما قادر نیستیم؛ خود حضرت هم می فرماید: الا و انکم لا تقدرون علی ذلک؛ شماها نمیتوانید این‌ جوری رفتار کنید، و لکن اعینونی بورع و اجتهاد؛ تلاش کنید؛ خط اصحاب قدرت دنیوی را دنبال نکنید.

لازمه تقوا دوری از تجملات و تشریفات
 بنابراین کسانی که مسیولیتی دارند در نظام جمهوری اسلامی، یکی از چیزهایی که باید واقعا به ان اهتمام داشته باشند و لازمه‌ی تقوا است، این است که دنبال زندگی تجملاتی و تشریفاتی و مانند اینها نروند. زندگی معمولی داشته باشند، اسراف و مانند اینها نداشته باشند. البته حرف درباره‌ی تقوا زیاد است. این اصل عرضی که ما به شما خواستیم بکنیم همین است، که البته در واقع خود بنده بیشترین مخاطب این حرف ها هستم و احتیاجم بیشتر از شماها است. و باید تقوا را هدف اصلی خودمان، مسیر اصلی خودمان، وسیله‌ی اصلی در اختیار خودمان بدانیم و دنبال تقوا باشیم؛ این حرف اساسی ما بود.

بیانات در دیدار مسیولان نظام با رهبر انقلاب، ۱۳۹۸/۰۲/۲۴

 

 منبع : khamenei.ir

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه