ویژه ماه مبارک رمضان

ضیافت نور

ضیافت نور

بزرگان دین ما فرمودند: رمضان افضل ترین ماه و ضیافت خداست . درک این ضیافت برای انسان های غرق در ضیافت دنیوی چقدر دشوار است! می پرسیم: کارت دعوت این مهمانی از آن چه کسانی است؟ !

می فرمایند: هر فقیر و غنی، هر سفید و سیاهی، هر عاشق و دلداده ای!



بزرگان دین ما فرمودند: رمضان افضل ترین ماه و ضیافت خداست . درک این ضیافت برای انسان های غرق در ضیافت دنیوی چقدر دشوار است! می پرسیم: کارت دعوت این مهمانی از آن چه کسانی است؟ !

می فرمایند: هر فقیر و غنی، هر سفید و سیاهی، هر عاشق و دلداده ای!

و این تنها ضیافتی است که نیاز به پارتی ندارد و در این خانه به روی همه باز است .

در این میان آنانی که آلوده اند شرمسار می شوند و راه توبه را برمی گزینند .

رمضان از راه رسیده و سفره الهی پهن گشته و فرشتگان خادمان سفره اند .

آن زمان که انسان بر سفره الهی می نشیند و عظمت و رنگارنگی این خوان عظیم الهی را می بیند، می ماند که از آب شروع کند یا نان و نمک!

توبه، رستگاری، سعادت، شهامت، شهادت و دلدادگی همه به شیوه ای ماهرانه و زیبا بر سفره چیده شده اند .

و باز هم طمع آدمی گل می کند، پیاله را در دست می گیرد تا از هر کدام مقداری تناول کند .

حلاوتی عجیب پیدا می کند . به دنبال آبی است تا طعامش را فرو برد که در این هنگام ملائک با سبویی وارد می شوند و می گویند: این سبوی شب قدر است، هر آنکس عطش دارد، بسم الله . . .

همه مست از جام لیالی قدر می شوند و هنوز خوب سیر نشده اند که باید سفره را ترک کنند، چون ضیافت تنها یک ماه است و عده ای در دل با حسرت می گویند چه اندک زمانی بود!

گل سر سبد این مهمانی سحر و افطارش بود . آن گاه که افتتاح می خواندند، آن زمان که دعای ابوحمزه زمزمه می کردند و در آخر آن لحظاتی که جوشن کبیر نجوا می کردند .

در این ضیافت خدا تنها نبود، علی (ع) همراهش بود . همان مولایی که لقاء الله . . . تنها در ضیافت الله . . . لایقش بود . ضیافت به اتمام رسید و بندگان شرمسار از این همه لطف و عنایت میزبان، با خواندن صلاة عید، قدری توانستند شکر و سپاس خود را نشان دهند .

گویی با خواندن صلاة عید خرده های نان را از سفره به غنیمت می بردند!

با اشک حسرت از میزبان خداحافظی کردند، به امید رسیدن ضیافتی دیگر .

میزبان باز هم با مهربانی همیشگی فرمود: در عرش الهی هیچ گاه به روی بندگانم بسته نخواهد بود، هر زمان که آمدید مقدمتان گلباران!

در این هنگام بندگان تاب نیاوردند و ضجه زدند و گفتند:

عجب در خواب غفلتی بودیم چه معبود کریمی داریم، اما هیچ گاه شکر و سپاس در خور او به جا نیاوردیم .

ای وای بر ما که نمک خوردیم و نمک دان شکستیم . . .

الهی و ربی من لی غیرک .

 

منبع : مجله  دیدار آشنا  آذر 1381، شماره 30 /  نویسنده : ف . سحری

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه