ویژه ماه مبارک رمضان

چرا این شب، شب قدر نامیده شده؟

چرا این شب، شب قدر نامیده شده؟

شب قدر به این جهت «قدر» نامیده شده که جمیع مقدرات بندگان در تمام سال در آن شب تعیین می شود. شاهد این معنی سوره دخان است که می فرماید: ما این کتاب مبین را در شبی پر برکت نازل کردیم، و ما همواره انذار کننده بوده ایم. در آن شب که هر امری بر طبق حکمت خداوند تنظیم و تعیین می گردد. 

 
به این سؤال شش پاسخ می توان داد:
1. شب قدر به این جهت «قدر» نامیده شده که جمیع مقدرات بندگان در تمام سال در آن شب تعیین می شود. شاهد این معنی سوره دخان است که می فرماید: ما این کتاب مبین را در شبی پر برکت نازل کردیم، و ما همواره انذار کننده بوده ایم. در آن شب که هر امری بر طبق حکمت خداوند تنظیم و تعیین می گردد. (دخان: 3 و 4)

این بیان با روایات متعددی هماهنگ است که می گوید: در آن شب مقدرات یک سال انسان ها تعیین می گردد و ارزاق و سرآمد عمرها، و امور دیگر در آن شب مبارک تفریق و تبیین می شود.

البته این امر هیچگونه تضادی با آزادی اراده انسان و مسئله اختیار ندارد؛ چراکه تقدیر الهی به وسیله فرشتگان بر طبق شایستگی ها و لیاقت های افراد، و میزان ایمان و تقوا و پاکی نیت و اعمال آنهاست. یعنی برای هرکس آن مقدر می کنند که لایق آن است، یا به تعبیر دیگر زمینه هایش از ناحیه خود او فراهم شده و این نه تنها با اختیار منافاتی ندارد، بلکه تأکیدی بر آن است.

2. بعضی نیز گفته اند آن شب را از این جهت شب قدر نامیده اند که دارای قدر و شرافت عظیمی است؛ مانند: «وَمَا قَدَرُواْ اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ؛ آنها قدر خداوند را نشناختند». (حج: 74)

3. گاه نیز گفته اند به دلیل آن است که قرآن با تمام قدر و منزلتش بر رسول والا قدر، و به وسیله فرشته صاحب قدر نازل گردید.

4. یا اینکه شبی است که مقدر شده قرآن در آن نازل گردد.

5. یا اینکه کسی که آن شب را احیا بدارد صاحب قدر و مقام و منزلت می شود.

6. یا اینکه در آن شب، آنقدر فرشتگان نازل می شوند که عرصه زمین بر آنها تنگ می شود، چون تقدیر به معنی «تنگ گرفتن» نیز آمده است، مانند «وَ مَن قُدِرَ عَلَیهِ رِزْقُهُ؛ و آنها که تنگدستند». (طلاق: 7)

جمع میان تمام این تفسیرها در مفهوم گسترده «لیلة القدر» ممکن است؛ هرچند تفسیر اول از همه مناسب تر و معروف تر است. (مکارم شیرازی، 1376: ج 27: 187)

شب قدر کدام شب است؟
تردیدی نیست در اینکه لیلة القدر در ماه رمضان است، چراکه جمع میان آیات قرآن همین معنی را اقتضا می کند. از یک سو می گوید: قرآن در ماه رمضان نازل شده (بقره: 185) و از سوی دیگر می فرماید: در شب قدر نازل گردیده.

ولی در اینکه کدام شب از شب های ماه رمضان است، گفت وگو بسیار است و در این زمینه تفسیرهای بسیاری شده، از جمله شب اول، شب هفدهم، شب نوزدهم، شب بیست و یکم، شب بیست و سوم، شب بیست و هفتم و شب بیست و نهم؛ ولی مشهور و معروف در روایات این است که در دهه آخر ماه رمضان و شب بیست و یکم یا بیست و سوم است، لذا در روایتی می خوانیم که در دهه آخر ماه مبارک پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله تمام شب ها را احیا می داشت و مشغول عبادت بود.

همچنین در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده است که شب قدر شب بیست و یکم یا بیست و سوم است. حتی هنگامی که راوی اصرار کرد کدام یک از این دو شب است و گفت: «اگر نتوانم هر دو شب را عبادت کنم کدام یک را انتخاب کنم؟» امام تعیین نفرمود و افزود: چه آسان است دو شب برای آنچه می خواهی.

در روایتی دیگر از امام صادق علیه السلام نیز نقل شده که فرمود: تقدیر مقدرات در شب نوزدهم، تحکیم آن در شب بیست و یکم و امضا در شب بیست و سوم است و به این ترتیب بین روایات جمع می شود. (مکارم شیرازی، 1376: ج 27: 188)

چرا شب قدر مخفی است؟

بسیاری معتقدند مخفی بودن شب قدر در میان شب های سال یا در میان شب های ماه مبارک رمضان برای این است که مردم به همه این شب ها اهمیت دهند؛ همان گونه که خداوند رضای خود را در میان انواع طاعات پنهان کرده تا مردم به همه طاعات روی آورند، و غضبش را در میان معاصی پنهان کرده تا از همه بپرهیزند، دوستانش را در میان مردم مخفی کرده تا همه را احترام کنند، اجابت را در میان دعاها پنهان کرده تا به همه دعاها رو آورند، اسم اعظم را در میان اسمائش مخفی ساخته تا همه را بزرگ دارند، و وقت مرگ را مخفی ساخته تا در همه حال آماده باشند. و این فلسفه مناسبی به نظر می رسد. (مکارم شیرازی، 1376: ج 27: 189)

چگونه شب قدر برتر از هزار ماه است؟
ظاهر این است که بهتر بودن این شب از هزار ماه، به سبب ارزش عبادت و احیای آن شب است و روایات فضیلت لیلةالقدر و فضیلت عبادت آن ـ که در کتب شیعه و اهل سنت فراوان است ـ این معنی را کاملاً تأیید می کند.

علاوه بر این، نزول قرآن در این شب و نزول برکات و رحمت الهی در آن، سبب می شود که از هزار ماه برتر و بالاتر باشد.

در حدیثی از امام صادق علیه السلام آمده است که به علی بن ابی حمزه ثمالی فرمود: فضیلت شب قدر را در شب بیست و یکم و بیست و سوم بطلب و در هریک از این دو، یک صد رکعت نماز به جای آور، و اگر بتوانی، هر دو شب را تا طلوع صبح احیا بدار و در آن شب غسل کن.

ابوحمزه می گوید: عرض کردم: اگر نتوانم ایستاده این همه نماز بخوانم؟ فرمود: نشسته بخوان، عرض کردم: اگر نتوانم؟ فرمود: در بستر بخوان، و مانعی ندارد در آغاز شب خواب مختصری بکنی و بعد مشغول عبادت شوی. در ماه رمضان درهای آسمان گشوده است و شیاطین در غل و زنجیرند و اعمال مؤمنان مقبول است و چه ماه خوبی است ماه رمضان. (مکارم شیرازی، 1376: ج 27: 191)

آیا شب قدر در مناطق مختلف، یکی است؟
می دانیم آغاز ماه های قمری در همه بلاد یکسان نیست و ممکن است در منطقه ای امروز اول ماه باشد و در منطقه دیگری دوم ماه. بنابراین، شب قدر نمی تواند یکشب معین در سال بوده باشد؛ چراکه فی المثل شب بیست و سوم در مکه ممکن است شب بیست و دوم در ایران و عراق باشد، و به این ترتیب قاعدتاً هریک باید برای خود شب قدری داشته باشند. آیا این با آنچه از آیات و روایات معلوم می شود که شب قدر یک شب معین است سازگار است؟

پاسخ این سؤال با توجه به یک نکته روشن می شود و آن اینکه: شب همان سایه نیم کره زمین است که بر نیم کره دیگر می افتد، و می دانیم این سایه همراه گردش زمین در حرکت است، و یک دوره کامل آن در بیست و چهار ساعت انجام می شود. بنابراین ممکن است شب قدر یک دوره کامل شب به دور زمین باشد، یعنی مدت بیست و چهار ساعت تاریکی که تمام نقاط زمین را زیر پوشش خود قرار می دهد شب قدر است که آغاز آن از یک نقطه شروع می شود و در نقطه دیگر پایان می گیرد. (مکارم شیرازی، 1376: ج 27: 192)

منبع

مکارم شیرازی، ناصر و دیگران. 1376. تفسیر نمونه. تهران: دارالکتب الاسلامیه. چاپ شانزدهم.

شب های قدر و رهایی از رنج های روانی
حسن اردشیری لاجیمی

انسان عصر مدرنیته با وجود همه پیشرفت هایش که در کسب آسایش در زندگی و بهره مندی از رفاه مادی، در بسیاری از آرزوها و آرمان های بشری که ریشه در معنویت و توحید دارد، متحمل شکست های سهمگینی شده است. همو که فراموش کرده بود آسایش را در سایه آرامش می خواهد.

حال که از مستی انسان عصر مدرنیته کاسته شده و او دریافته است که مدت هاست راه را اشتباه می رفته است در پی تجربه دوباره معنویت و بازیابی راه درست است. دین در میان کثرت راه های کاذبی که امروزه به علاقه مندان معنویت ارائه می گردد، تنها جریانی است که با داشتن آموزه های وحیانی می تواند فطرت توحیدمدار انسان ها را پاسخ گوید، و او را به سر منزل مقصود برساند و آسایش در سایه آرامش توحیدی را به وی هدیه بدهد و به وی کمک کند تا در سایه معنویت الهی به رنج های روانی اش که حاصل دوری از توحید بوده است پایان ببخشد. فرصت هایی که می تواند به رهایی از رنج های روحی و روانی انسان بینجامد در معارف توحیدی ما به «ایام الله» تعبیر شده است. رسول اکرم صلی الله علیه و آله در این باره فرمودند:

«اِنَّ لِرَبِّکم فی اَیامِ دَهرِکم نَفَخاتٌ اَلا فَتَعرَّضُوا لها؛ خدای را در روزهای زمانه نفحات عنایتی است، زنهار خود را به آن نفحات بسپارید». (غزالی، احیاء العلوم، ج 1، ص 20)

به قول مولوی:

گفت پیغمبر که نَفْحَتْهای حق

اندر این ایام می آرد سَبَق

گوش و هُش دارید این اوقات را

در رُبایید این چنین نَفْحات را

نفحه آمد مر شما را دید و رفت

هر کرا می خواست، جان بخشید و رفت

نفحه دیگر رسید، آگاه باش

تا ازین هم وانمانی خواجه تاش

(مولوی، مثنوی، دفتر اول، ص 80)

یکی از این ایام و لیالی که باید آن را شناخت و از آن بهره برد، شب قدر است، که البته در میان ایام و لیالی الهی مانند ندارد.

شب قدر
بر اساس سوره قدر شبی را که در آن قرآن نازل شده است شب قدر نامند. ظاهراً مراد از قدر، تقدیر و اندازه گیری است؛ پس شب قدر شب اندازه گیری است. خدای تعالی در آن شب حوادث یک سال یعنی از آن شب تا شب قدر سال آینده را تقدیر می کند، زندگی، مرگ، رزق، سعادت، شقاوت و چیزهایی از این قبیل را مقدر می سازد.

در سوره دخان نیز در وصف شب قدر آمده است: «فِیهَا یفْرَقُ کلُّ أَمْرٍ حَکیمٍ أَمْرًا مِّنْ عِندِنَآ إِنَّا کنَّا مُرْسِلِینَ»؛ (دخان: 6) یعنی در آن شب هر حادثه ای که باید واقع شود، خصوصیاتش مشخص و محدود می گردد، این امری است خلف ناپذیر، امری است که از ناحیه ما که ماییم فرستنده رحمتی از ناحیه پروردگارت.

چون واژه «فرق»، به معنای جداسازی و مشخص کردن دو چیز از یکدیگر است، و «فرق هر امر حکیم» جز این معنا ندارد که آن امر و آن واقعه ای را که باید رخ دهد تقدیر و اندازه گیری مشخص سازند.

و این استفاده می شود که شب قدر، منحصر نیست در شب نزول قرآن و آن سالی که قرآن در آن شبش نازل شده، بلکه با تکرر سنوات، آن شب هم مکرر می شود. پس در هر ماه رمضان از هر سال قمری، شب قدری هست که در آن شب امور سال آینده تا شب قدر سال بعد اندازه گیری و مقدر می شود. (علامه طباطبایی، المیزان، ترجمه موسوی همدانی، ج 20، ص 561)

این شب بزرگ را باید از لیالی و ایام الله به حساب آورد که آثار و رهاوردهای فراوانی دارد که یکی از مهم ترین آنها رهایی از رنج های روانی انسان است.

علل رنج های انسان معاصر
برای آنکه بهتر به شناخت رنج های روحی و روانی انسان های معاصر برسیم، لازم است برخی از زمینه های ایجاد رنج های بشر امروز را بشناسیم. در نتیجه به اختصار تعدادی از آنها را ذکر می کنیم:

1. فطرت های معنویت گرا
همه انسان ها فطرتاً الهی اند و هیچگاه این نور افول نمی کند: «لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ» (روم: 30) فطرت همان ویژگی است که در یوم الست متجلی شده و قالوا بلی سروده است. از امام صادق علیه السلام سؤال شد: «کدام فطرت است که آیه شریفه «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیهَا» از آن یاد کرده است؟» امام علیه السلام فرمود: اسلام است که وقتی خداوند از بشر بر توحید خویش پیمان می گرفت، به مؤمن و کافر فرمود: الست بربکم». (کلینی، کافی، ج 2، ص 12)

باز امام صادق علیه السلام در تفسیر «أَلَسْتُ بِرَبِّکمْ قَالُوا بَلَی...» (اعراف: 172) فرموده است: «آری [دیدن حقیقی بوده است.] ولی مردم آن را از یاد برده اند، ولی اصل آن معرفت را از دست ندادند و به زودی به یاد خواهند آورد، و اگر معرفت هم از دست می رفت، هیچ کس نمی فهمید خالق و روزی دهنده اش کیست». (تفسیر قمی، ج 1، ص 248)

2. بن بست فلسفه مدرن
بعد از قرون وسطی در غرب با شروع رنسانس، بشر متمدن بر این باور بود که خود با عقل و فکرش می تواند راه سعادت را بپیماید و به دین نیازی ندارد و معتقد شدند که، سه ضلع «عقل»، «طبیعت» و «توسعه» می تواند بهشت موعود را در دنیا به وجود آورد. (گلدمن، فلسفه روشنگری، ترجمه کاویانی)

اما ورود به قرن بیستم، وقوع دو جنگ جهانی و مشکلات فراوان روحی و روانی و زیست محیطی و تردیدهای جدی، باعث رویکرد دوباره انسان غربی به گذشته کهنش گردید تا سعی نماید کمبودهای معنوی خود را از آن ساحت به دست آورد. در نتیجه تلاش کرد تا عالم غیب و فراطبیعت را با راه های مرموز و سحرآمیز و غیر عقلانی جست وجو نماید. (توئیچل، جهان های اسرار، ص 15) در صورتی که به وی باید نشان داد که چه راهی و چه زمینه هایی می تواند اهداف وی را در دسترسش قرار دهد، تا دوباره از چاه در نیامده در چاه دیگری نیفتد.

3. بحران های روانی و اجتماعی
در دهه های اخیر جوامع غربی، دچار بحران های روانی و اجتماعی گسترده ای شده اند. در چنین اوضاعی بود که راهی به جز بازگشت به سوی خدا و معنویت مطرح نبود و اندیشورانی چون ویکتور فرانکل نشان دادند که با معنویت می توان به شدت این انحراف ها را کاست و به مطرح قابل تحملی از رنج های روانی رسید.

در نتیجه بشر متوجه شد که با روی آوردن به معنویت می تواند از زندگی پیشرفته و بن بست ها و بحران های آن فاصله گیرد و تجربه ای جدید از زندگی به دست آورد و شب قدر می تواند زمینه های این فرصت را برایش ایجاد کند.

4. آسایش یا آرامش
از موضوعات مهمی که امروزه به شدت گریبان گیر انسان هاست، دست یابی به آسایشی است که متأسفانه از آرامش در آن خبری نیست، یعنی بشر که تمدن هایی را برای رسیدن به آسایش ساخت هر روز از مقصود و مطلوبش دورتر گردید و تا به جایی رسید که حاضر است تمام این پیشرفت ها را از دست بدهد و دوباره آن آرامش را کسب نماید.

البته جریان هایی در پی ایجاد آرامش بوده اند و هستند اما چون هویتی کاذب داشته و در حقیقت برداشت دوباره ای از دنیا هستند که به مطلوب نرسیده، تشنه را در میانه راه رها کرده و در حدّ روش های ورزشی باقی مانده اند.1 آنچه می تواند این هدیه را دوباره به انسان بدهد همان معنویت توحیدی است که یکی از ظروف احیای آن، شب قدر است.

مانند یوگا که متأسفانه بسیاری از مراکز دولتی، امروز متولی ترویج این جریان اند.

منبع : مجله  اشارات  تابستان سال 1393 شماره 155 

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه