مهندسی معکوس در حوزه و دانشگاه

مهندسی معکوس در حوزه و دانشگاه

شاید سرنوشت طلابی که روزی با شکستن سد کنکور و نشستن پشت میزهای دانشگاه‌های معروف کشور در رویای دکتر و مهندس شدن بودند، بیشتر به یک داستان شبیه باشد ولی شنیدن سخنان آنان می تواند راهگشای بسیاری از کسانی باشد که می خواهند این مسیر را طی کنند.

۲۷ آذرماه مصادف با چهلمین سالروز شهادت فردی است که پیشنهاد وحدت حوزه و دانشگاه را مطرح و از آن روز موضوع وحدت حوزه و دانشگاه همه ساله به بهانه شهادت آیت الله محمد مفتح مطرح می شود.

حضرت امام خمینی (ره) تلفیق فرهنگ دانشگاه و حوزه را سبب گسترش معارف اسلامی دانسته و تاکید داشتند که باید با کم کردن فاصله‏‌ها، حوزه و دانشگاه درهم ذوب شوند تا میدان برای گسترش و بسط معارف اسلام وسیع تر گردد.

حرکت پا به پای علم و دین تعبیری است که حضرت آیت الله خامنه‌ای در بیان وحدت حوزه و دانشگاه به کار بردند و در ۴۰ سال گذشته خواستار تحقق این وحدت در قالب تأسیس همه دانشکده‌های گوناگون در حوزه، دنبال کردن تخصص‌های حوزوی در دانشگاه و بالعکس و همچنین جایگزینی صد درصد روش‌های حوزه در دانشگاه و بالعکس شدند.

به اعتقاد رهبر معظم انقلاب آنچه حوزه باید از دانشگاه بگیرد، شامل تخصص‌گرایی و تأسیس رشته‌های درسی گوناگون، توجه به واقعیات، تحول و استفاده از روش‌های علمی جدید و کارساز و همچنین آینده ‌نگری همراه با طرح و برنامه است و دانشگاه نیز باید از حوزه یاد بگیرد که چگونه در درس خواندن احساس وظیفه کند و ضمن سخت‌کوشی در آموختن و کسب اخلاص و معنویت، به سنت‌های اصیل و ارزشمند احترام بگذارد و از روش‌های علمی سنّتیِ مفیدِ بومی بهره گیرد.

الزامات وحدت حوزه و دانشگاه از منظر رهبر معظم انقلاب شامل شناخت محیط طلبگی از سوی دانشگاهیان، آگاهی حوزه از نظام آموزش دانشگاهی، حضور فعّال حوزه در مسائل عمده علمی جهانی، حضور عالمانه روحانیون در دانشگاه‌ها، ارتباط مستمر و منظم متناسب با نیاز حوزه و دانشگاه، ترویج ارزش‌های معنوی و دینی در دانشگاه‌ها و تشکیل جلسات همفکری مشترک است.

بررسی مسائل مربوط به وحدت حوزه و دانشگاه تاکنون از دیدگاه های مختلف مورد بررسی قرار گرفته و بسیاری از صاحبنظران دانشگاه و حوزه در این زمینه نظریاتی را مطرح کرده اند اما کسانی که به صورت همزمان در این دو مرکز تحصیل کرده باشند، ممکن است تجربه های گرانبهایی داشته باشند که ره توشه ای برای علاقه مندان به علم و تهذیب باشد که می خواهند از طریق دانشگاه یا حوزه آن را کسب کنند.

مجتبی عرب مازار متولد سال ۶۶ یکی از دانشجویانی است که در سال ۸۴ وارد دانشگاه صنعتی شریف شده و پس از گرفتن مدرک کارشناسی در رشته مکانیک، همزمان با تحصیل در رشته مدیریت منابع انسانی و توسعه سازمانی همان دانشگاه در مقطع کارشناسی ارشد، از سال ۹۲ تحصیلات حوزوی را آغاز کرد و همچنان در این دانشگاه و حوزه فعالیت دارد.

وی که طلبه انتهای سطح است و سه فرزند دارد، تا هفته گذشته مسئولیت بسیج طلاب حوزه علمیه مشکات را به عهده داشته در سال ۸۷ مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه شریف بوده و اکنون مدرس حوزه علمیه مشکات و دارالحکمه است و مسئولیت بخش دانشگاهی بنیاد نهضت را به عهده دارد و عضو هیات مدیره حوزه علمیه عملیه نهضت نیز می باشد.

حوزه علمیه مشکات ویژه طلابی است که از دانشگاه فارغ التحصیل شده و پس از اخذ مدرک کارشناسی، کارشناسی ارشد و یا دکتری به دروس حوزوی مشغول می شوند.

عرب درباره علت ورودش به حوزه علمیه به خبرنگار معارف ایرنا گفت: من برای خودم یک ماموریت کاری مشخصی را در فضای کار برای انقلاب اسلامی در نظر داشتم که به حوزه فرهنگ بسیار نزدیک باشد و به اقتضای همین مساله، کارشناسی و کارشناسی ارشد را در همین چارچوب دنبال می کردم.

وی افزود: من بسیاری از کارها را برای حرکت کلی انقلاب و کشور دنبال می کنم که معادل آن در یک رشته مشخصی وجود خارجی ندارد و باید مسیری را برای خودم تعریف کنم تا چیزی که متناسب با بخشی از نیازمندی های آن کار است را برای من تامین کند.

این مدرس حوزه اضافه کرد: من همواره تلاش کردم تا در این مجموعه ارتباط خود را در محیط دانشگاه شریف و حوزه علمیه حفظ کنم و بر همین اساس معتقدم دیدن و دانستن بعضی رشته ها مانند علوم انسانی در دانشگاه ها لازم است ولی کسانی که می خواهند در راستای این ماموریت کار کنند و در فرهنگی اثرگذار باشند که به معنای اعم آن است و به گفته رهبر معظم انقلاب، فضای تنفسی جامعه است، باید یک پایگاه معرفتی برای خود کسب کنند که این پایگاه، دانش دین است که در حوزه متبلور است.

وی افزود: البته همه آن چیزی که ما می خواهیم در مسیر حوزه علمیه نیست و در آنجا نیز اشکالاتی وجود دارد. کسی که با این نگاه ماموریت محور به حوزه می رود باید در آنجا به دنبال افزونه هایی برای تحصیل حوزوی و طلبگی باشد. مثلا حوزه به تنهایی ارتباط با مردم را فراهم نمی کند یا تسلط به اجتهادهای کلان دینی مثل منظومه اندیشه امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب را تامین نمی کند و ما باید برای این موارد برنامه داشته باشیم.

عرب مازار اظهار داشت: به نظر من آن هویتی که در جامعه باید چنین نقش آفرینی کند، هویت طلبگی است و خاستگاه معرفتی این هویت باید یک خاستگاه دانش دینی باشد که حوزه است. الیته آن حوزه ای که فضای دانشگاه و نخبگانی را می فهمد و با آن ارتباط دارد و دانشگاهیان نیز او را بیگانه نمی بینند.

ذره ای پشیمان نیستم

برخی معتقدند که تحصیل در حوزه پس از گرفتن مدرک کارشناسی یا کارشناسی ارشد از دانشگاه، کاری بیهوده است و از طرف دیگر ممکن است برخی از دانشگاهیان پس از ورود به حوزه از تحصیل خود در دانشگاه پیشمان شوند چون می توانستند پس از اخذ دیپلم وارد حوزه شوند ولی حجت الاسلام عرب مازار ذره ای از دانشگاه رفتن خود پشیمان نیست.

این کارشناس مذهبی گفت: بنده به عنوان یک طلبه معتقدم که در مسیر یک زایش تمدنی هستیم و به سوی تمدن نوین اسلامی در حرکتیم و در مرحله زایش تمدنی شاهد بحران ناکارآمدی ساختارها و رویه ها هستیم. یعنی نه دانشگاه کارکرد لازم را برای جریان سازی در مسیر انسان پروری و ایجاد دانش و دانش افزایی دارد و نه حوزه ای که هنوز خود را با این فضا تطبیق نداده است.

وی افزود: در چنین فضایی انسان هوشمند انقلابی باید بتواند به هر شکلی حداکثر استفاده از این مسیری را داشته باشد که وجود خارجی ندارد و محیط دانشگاه برای من از نظر فهم عینیت های حقیقی انقلاب اسلامی بسیار مفید بوده است.

عرب اضافه کرد: کسی که از ابتدا به حوزه بیاید، راه دسترسی به چنین چیزهایی برای او خیلی سخت است. ما مسائلی مانند مشکلات اقتصادی، اجتماعی و رسانه ای در زندگی مردم یا بحث نفوذ در بدنه حاکمیت و در سطح نظام را داریم که چنین مسائلی با یک جا نشستن و خواندن اخبار حاصل نمی شود و اگر کسی از نزدیک آنها را لمس نکرده باشد، نمی تواند این مشکلات را به خوبی درک کند.

وی از ضرورت فعالیت دانشجویان و طلاب در تشکل ها سخن گفت و افزود: مسائل و معیارهایی در فضای تشکیلاتی و صحنه های دانشگاه و حوزه وجود دارد که هر جایی یافت نمی شود و آموزش های رسمی و سیستم های رسمی در حوزه و دانشگاه نمی تواند چنین تجربه هایی را ارائه دهد.

دانشگاه مبدا همه تحولات است

عرب مازار اشاره ای هم به بیانات امام خمینی(ره) درباره وحدت حوزه و دانشگاه کرد و گف: سخن امام(ره) بسیار دقیق است. چون به وحدت دانشگاه و حوزه اشاره کردند و نه توحید حوزه و دانشگاه. توحید یعنی یکی کردن دانشگاه و حوزه در حالی که وحدت یعنی یکی شدن در مسیر و قرار نیست یکی از این ها در این میان از بین برود.

وی افزود: امام(ره) فرمود دانشگاه مبدا همه تحولات است. البته باید به ادامه این سخن نیز توجه کنیم که فرمود چه دانشگاه علوم قدیمه و چه دانشگاه علوم جدیده. یعنی یک مبداء برای همه تحولات در کشور وجود دارد که آن جریان پویای جوانانه اهل فضلی است که می توان در حوزه و دانشگاه پیدا کرد؛ نه فقط در حوزه یا فقط در دانشگاه و باید فضائلی در کنار هم جمع شود تا این تحولات بوجود بیاید و کسی که این مسیر را انتخاب می کند، باید تلاش کند تا این جامعیت را در خود محقق کند.

این پژوهشگر مذهبی اضافه کرد: محیط دانشگاه آورده های بسیاری دارد ولی من از تمام درس های مکانیک دانشگاه شریف استفاده مستقیم نمی کنم. چون معتقدم در مرحله زایش تمدنی هستیم و کسی که نمی خواهد یک مهندس معمولی یا طلبه مرسوم شود، باید مسیرهای پیچیده تری را طی کند و بتواند از دانشگاه و حوزه به موقع استفاده کند تا مسیرهای جدیدی ایجاد شود.

انتخاب حوزه یا دانشگاه؟

برخی از دانش آموزانی که دوره متوسطه را به پایان می رسانند در یک دو راهی قرار می گیرند که در دانشگاه قدم بگذارند یا وارد حوزه شوند یا این که پس از اخذ کارشناسی، تحصیلات خود را در حوزه ادامه دهند. به اعتقاد عرب مازار امروز مشاوران می توانند راهنمایی های خوبی برای این دسته از افراد داشته باشند.

این استاد حوزه دوباره از مسیر تمدنی سخن گفت و اظهار داشت: هر چه تعداد افرادی که می خواهند این مسیر را طی کنند، بیشتر باشد همچون گام نهادن در میدان مین در شب های عملیات است. یعنی باعث می شود افراد بعدی راحت تر بتوانند در این مسیر گام بردارند.

وی افزود: شرایطی که اکنون موجود است، خیلی بهتر از دورانی است که من طی کردم. چون در آن زمان تصمیم برای چنین انتخاب هایی سخت بود ولی امروز در کنار دانشجویان مشاورانی وجود دارد که همین مسیر را طی کرد ه اند و تجربه هر دو فضا را دارند و می توانند تشخیص دهند کسی که به دنبال انتخاب است، پایگاه خود را حوزه قرار دهد یا دانشگاه.

البته به گفته این فارغ التحصیل دانشگاه صنعتی شریف مسیرهای میانه به تدریج راه خود را باز می کنند و به حوزه دانشجویی یا دوره های تحصیلی جنبی دروس حوزوی به عنوان پدیده اشاره کرد.

عرب مازار گفت: اینها کمک می کند مسیری که وجود نداشت، خلق شود و انسان آن فضا را بچشد. اگر تجربه های انباشته گذشته ما در وحدت حوزه و دانشگاه مورد بررسی قرار گیرد آن زمان متوجه می شویم که نظریه وحدت ساختاری تا چه اندازه می تواند موثر باشد. یعنی نهادی که هم حوزه باشد هم دانشگاه مانند دانشگاه مام صادق(ع) یا موسسه امام خمینی(ره) پا به عرصه می گذارد و تجربه ای است که می توان آن را لمس کرد اما باید دید خروجی آن چه بوده است.

وی افزود: تجربه دانشگاهیانی که به حوزه آمدند یا حوزویانی که در امتداد حوزه به دانشگاه رفتند یا موفقیت ها و شکست های آنان به ویژه مشاورانی که هر دو فضا را به خوبی می شناسند، برای کسانی که می خواهند در این عرصه وارد شوند، بسیار مفید خواهد بود.

مهندسی معکوس برای حوزه

عرب مازار زمان ورود دانشجویان یا دانش آموزان به حوزه های علمیه را مشروط دانست و گفت: این مساله به وضعیت و شرایط افراد بستگی دارد. برخی افراد بهتر است از همان ابتدا یعنی پس از دیپلم به حوزه بیایند ولی برخی حتما باید دانشگاه را طی کنند.

وی افزود: البته نکته مهم این است که تصویر افراد نسبت به حوزه و دانشگاه چیست. برخی تصور می کنند طلبه فقط یک روضه خوان است در حالی که کار اصلی او این است که وارث پیامبران است. یعنی نظام های اجتماعی در یک محله، شهر یا کشور یا فضای علمی نیاز به امتداد دستگاه ولایت دارد و طلبه می تواند تاثیرگذار باشد.

این پژوهشگر مذهبی اضافه کرد: بنابر این یک طلب هم روضه می خواند و هم درس و پژوهش و تدریس هم دارد. ممکن است تصور کسی از حوزه این باشد که باید انسان اخلاقی شود. در حالی که محصول جانبی حوزه این است. تصویر صحیحی از کارکرد دانشگاه و حوزه ندارند و باید در ابتدا این تصویر روشن شود که طلبه چه کاره است و آن وقت مسیر را به کمک مشاوران، مهندسی معکوس کنند.

وی تاکید کرد: به این نکته هم توجه داشته باشیم گزینه ای که به صورت ۱۰۰ درصد همه مطلوب های ذهنی ما در آن جمع باشد، وجود ندارد. یعنی هرچند فضای حوزه یک فضای بسیار پربرکتی است که انسان احساس نورانیت و کمک به ارتقاء دین خدا و انقلاب می کند ولی باید بدانیم هر جایی ضعف هایی دارد که باید ببینیم چگونه می توان این ضعف را برطرف کرد.

به دنبال تکلیف باشیم

عرب مازار افزود: افراد نباید به دنبال هدف های خود باشند بلکه به دنبال تکلیف باشند. اگر تکلیف ما حضور در حوزه است به تکلیفمان عمل کنیم. گاهی برخی افراد به دنبال اهداف خود هستند ولی نه در حوزه موفق می شوند و نه در دانشگاه. به همین دلیل چنین افرادی درس دانشگاه را به خوبی نمی خوانند و از حوزه نیز بازمی مانند در حالی که چنین کاری اتلاف عمر است.

وی اضافه کرد: بسیاری از دانشجویان مشورت می کنند تا درس دانشگاه را رها کرده و طلبه شوند و سفارش من به این افراد این است که درس خود را تا مقطع کارشناسی به پایان برسانند و از فضای دانشگاه و کارهای تشکیلاتی و انقلابی استفاده کنند و با کسبب تجربه، دانش خود را در میدان عمل افزایش دهند و با یک دانش انباشته وارد حوزه شوند و هیچ تاخیری هم محسوب نمی شوند.

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه