مقالات حجاب و عفاف

  پوشش و عفت در جامعه نبوی 

  پوشش و عفت در جامعه نبوی 

ریشه بسیاری از مشکلات و مفاسد اخلاقی و اجتماعی بدحجابی و بی‌ عفتی است و چه بسا بنیان‌ های خانواده‌ ها با ترویج این ناهنجاری‌ ها فرو پاشیده است. حجاب برای بانوان امری ضروری است و وجوب آن در گفتار پیامبر (ص) و امامان معصوم (ع) نیز به حکم عقل و اجماع رأی فقها و علمای اسلام ذکر شده است.


بر اساس سیره عملی رسول الله (ص) دو رکن عفاف و پاکدامنی برای مردان و زنان و حجاب اندامی برای زنان ارزش و بی عفتی برای مردان و زنان و برهنگی برای زنان ضد ارزش بشمار می آید. ریشه بسیاری از مشکلات و مفاسد اخلاقی و اجتماعی بدحجابی و بی عفتی است و چه بسا بنیان های خانواده ها با ترویج این ناهنجاری ها فروپاشیده است. حجاب برای بانوان امری ضروری است و وجوب آن در گفتار پیامبر(ص) و امامان معصوم (ع) نیز به حکم عقل و اجماع رأی فقها و علمای اسلام ذکر شده است. برای دستیابی به تحلیل جامعی از سیره نبوی و کارکرد عملی حجاب و عفاف با حجت الاسلام والمسلمین سید محمد تقی قادری از اساتید حوزه علمیه قم به گفت وگو پرداختیم.

چه نسبتی بین عفاف و حجاب وجود دارد و کدام اصل و کدام فرع است وکدام یک زمینه و پشتوانه دیگری است؟

اول اینکه نسبت بین حجاب و عفاف به اصطلاح منطقیین عام و خاص مطلق است. یعنی هرکسی عفیف باشد بدون تردید دارای حجاب خواهد بود ولی این گونه نیست که هر کس حجاب داشته باشد لزوما عفیف باشد و به عبارت دیگر حجاب شرط لازم برای پاکدامنی و عفاف است ولی شرط کافی نیست چرا که عفت حالت درونی است که از چیرگی شهوت بر افراد جلو گیری می کند و شخص عفیف در برابر خواسته های نفسانی از جمله کشش های جنسی مقاومت کرده و خود را حفظ می کند.

از همین روست راغب لغت شناس معروف اصفهانی در مفردات می نویسد: عفت حالت درونی و نفسانی است که توسط آن از غلبه شهوت جلوگیری می شود و چون عفت هم پوشش درونی و هم ظاهری است و زمینه ساز جامعه سالم است که با خود پوشش اندامی را به دنبال دارد.

پیامبر اکرم(ص) در جریان بیعت با زنان مکه از آنان پیمان گرفت که پاسدار پاکدامنی و عفاف باشند. (بحار۲2، ص۸۸) و آنچنان عفت و پاکدامنی برای پیامبر(ص) مهم بود وقتی به آن حضرت خبر رسید که در مدینه دو نفر با نام های «هبت» و «ماتع» که از افراد هرزه هستند نزد مردان نشسته، از اوصاف زنان و لباس های آنان حرف می زنند و با سخنان شهوت انگیز هوس های آلوده را تحریک کرده، به حریم عفاف تجاوز می کنند. پیامبر آنها را احضار کرد و از مدینه به محلی تبعید کرد. آنها فقط روزهای جمعه برای خرید غذا و لوازم ضروری به مدینه می آمدند و سپس به تبعیدگاهشان بازمی گشتند. (وسایل،ج ۱۴، ص۹۹)

آیا عفاف اختصاص به بانوان دارد؟

آیات و روایات در باب عفاف بیانگر این معنا است که عفاف اختصاص به زنان ندارد بلکه مروارید ارزشی و اخلاقی است که زن و مرد می بایست به آن پایبند باشند و پاس بدارند، از همین رو در آیه 35 سوره احزاب علاوه بر والحافظین فروجهم، والحافظات نیز ذکر شده است.

اگر قرآن خطاب به مردان مؤمن می فرماید قل للمومنین یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم. (نور، آیه۳۰) به مؤمنان بگو چشم های خود را از نگاه به نامحرمان فروگیرند دامان خود را حفظ کنند. به زنان با ایمان هم می فرماید: قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن و یحفظن فروجهن (نور آیه۳۱) به زنان با ایمان بگو چشم های خود را از نگاه هوس آلود فرو گیرند و دامان خود را حفظ کنند.

آیا تفاوتی بین افراد مجرد و متأهل در لزوم عفاف وجود دارد؟

در لزوم عفاف در سیره قرآنی و نبوی تفاوتی بین افراد مجرد و متأهل وجود ندارد. اگرچه قرآن، افراد مجرد را که نیاز بیشتری به تحصیل و تقویت ملکه عفاف دارند، مورد خطاب قرار داده می فرماید: ولیستعفف الذین لایجدون نکاحا حتی یغنیهم الله من فضله(سوره نور آیه،۳۳). آنان که مقدمات ازدواج برایشان فراهم نیست باید عفت پیشه کنند تا خدا از فضلش آنها را بی نیاز سازد.

از آنجا که افرادی با وجود داشتن همسر چون زلیخا به دلیل نداشتن مقاومت در برابر کشش های جنسی به انحراف کشیده شده اند می توان گفت در لزوم عفاف تفاوتی بین زن و مرد، مجرد و متأهل وجود ندارد به همین دلیل داستان دلکش یوسف و زلیخا در سوره یوسف آمده است تا هشدار داده شود متأهلین نیز باید سخت از عفت خود مراقبت کنند.

اهمیت عفاف و قوه روحی قوی در چیست؟

عفاف و داشتن قوه روحی، مردان و زنان را در برابر خواسته جنسی صیانت می کند، به همین دلیل نقش پایه ای دارد.

امام علی(ع) می فرمایند: العفه رأس کل خیر (میزان الحکمه، ج۶ ص۳۹۵) پاکدامنی پایه همه خوبی ها است و نیز فرمودند مجاهد شهید در راه خدا اجرش بیشتر از کسی نیست که قدرت برگناه دارد اما خویشتن داری می کند، چنین شخصی نزدیک است فرشته ای از فرشتگان خدا باشد و نیز عبدالله بن سنان گوید: از امام صادق(ع) پرسیدم که ملائکه بالاترند یا انسان به حضرت فرمودند: از جدم علی(ع) به خاطر دارم که فرمود: خداوند به ملائک، عقل بدون شهوت و به چهار پایان، شهوت بدون عقل داد اما به انسان هم عقل داد هم شهوت. همین انسان اگر عقل وی بر شهوتش غالب شود از ملائکه برتر و اگر شهوت وی بر عقلش فائق آید از چهار پایان پست تر خواهد بود. (وسایل ج11،ص۱۶۴)

مقصود از عفاف و حجاب که سیره رسول الله (ص) بر نهادینه کردن آن بین زنان و مردان مسلمان بوده چیست؟

اول اینکه زن و مرد در ارتباط با یکدیگر حجاب چشم داشته باشند یعنی خیره به یکدیگر نشوند. نگاه مرد به زن و نگاه زن به مرد نگاه ریبه و شهوت انگیز نباشد٬ چرا که قرآن در آیه (۳۰و۳۱ سوره نور) خطاب به مردان و زنان می گوید به مؤمنان بگو چشم های خود را از نگاه نامحرمان فرو گیرند و عفاف خود را حفظ کنند و این برای آنان پاکیزه تراست و به زنان با ایمان بگو چشم های خود را از نگاه هوس آلود فرو گیرند، و دامان خویش را حفظ کنند چراکه چشم چرانی تیری از تیر شیطانی است. امام صادق(ع) فرمودند: النظر سهم من سهام ابلیس (زبده الاحادیث،ج/۱ ص/۱۳) نگاه تیری از تیرهای شیطان است.

دوم اینکه زنان متانت و عفت در رفتار داشته باشند یعنی به هنگام حضور در اجتماع با متانت و وقار ظاهر شوند که نظر نامحرم را متوجه خود نکنند چراکه در آیه ۳۱ سوره نور خطاب به زنان آمده است هنگام راه رفتن پاهای خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانی شان دانسته شود. از همین روحضرت فاطمه(س) در پاسخ پیامبر اکرم (ص) که چه چیز برای زنان بهتراست فرمودند برای زنان بهتر آنست که، نه مردان (نامحرم) را ببینند و نه مردان آنان را ببینند.

سوم زنان حجاب در گفتار داشته باشند یعنی به دلیل اینکه زنان از نعمت تار صوتی برخوردارند نبایست به هنگام مواجهه با نامحرم صدای خود را بکشند از همین رو درآیه ۳۲ سوره احزاب خطاب به زنان پیامبر آمده است: پس به گونه ای هوس انگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند و سخن شایسته بگویید.

چهارم: زنان حجاب بدن و اندام داشته باشند یعنی تمام بدن از سر تا پا که جلب توجه نامحرم می کند به جز صورت وکفین دست را به طور کامل بپوشانند، چراکه در آیه ۳۱ سوره نورآمده است روسری های خود را به سینه خود افکنند تا گردن و سینه آن پوشانده شود و در آیه ۵۹ سوره احزاب آمده است: ای پیامبر! به همسران، و دخترانت و زنان مؤمن بگو: جلباب چادر خود را برخویش فرو افکنند.

علت پوشش اسلامی حجاب چیست؟

هر چند عفت و پاکدامنی درونی و ظاهری برای مرد و زن ارزش اخلاقی مشترک است ولی حجاب و پوشش ظاهری که نمادی از پوشش باطنی است به سه علت برای زنان امر لازم و ضروری است.

نخستین علت پوشش اسلامی حجاب را باید در ایجاد آرامش روانی در بین جامعه دانست چرا که زن از نظر غریزی و روحی ساختار وجودیش به گونه ای است که میل به خودنمایی و خودآرایی دارد.

از این جهت در مقام شکار مرد و نقش شکارچی را دارد ولی در مقابل چون زن از نظر اندامی و جسم٬ از ویژگی خاصی برخوردار است زن شکار و مرد شکارچی است از همین رو زن به حکم طبیعت خود دلبری می کند و مرد را دلباخته خود می کند.

 اگر این ویژگی به درستی هدایت نشود زن که می خواست مظهر ناز و مرد مظهر نیاز شود تبدیل به کالا و موزه عبرت می شود، در نتیجه موجب فساد و ناآرامی روحی در جامعه می شود. تنها راه از نظراسلام برای آرامش روانی پوشیدن اندام و بدن زنان از مردان است.

از همین رو است امام رضا(ع) فرمودند نگاه به موهای زنان با حجاب ازدواج کرده و بانوان دیگر، از آن جهت حرام شده است که نگاه مردان را برمی انگیزد و آنها را به فساد فرامی خواند در آنچه که ورود در آن نه حلال است و نه شایسته.

دومین علت حجاب و عفاف اسلامی را باید در تحکیم خانواده دانست چرا که مرد با زن و زن با مرد میثاق و پیوند زناشویی نمی بندد مگر آنکه زن می خواهد مرد در تصاحب او باشد و مرد نیز می خواهد آن زن نیز در تصاحب او باشد و فرزندی که متولد می شود واقعا از همین زن و مرد باشد که میثاق زناشویی بینشان بسته شده است و این استحکام تنها در صورتی امکان پذیر است که زن در مقام خودنمایی و خودآرایی برای غیر از همسرش نداشته نباشد و این هدف در صورتی تأمین می شود که پوشش زن به طور کامل رعایت شده باشد.

اگر زنان پوشش اندامی را رعایت نکنند و درهر گونه خود آرایی و آرایش آزاد باشند و بتوانند از مردان دلربایی کنند پس مردان هم می توانند زنان دیگر را شکار کنند و دل بسته آنان شوند با چنین وضعیت آشفته ای رابطه بین زن و مرد به سردی گراییده و کانون خانوادگی متلاشی شود.

سومین علت حجاب و پوشش اسلامی زنان را در استواری اجتماع باید دانست، اسلام از یک طرف خواهان این است که زنان را که نیمی از پیکره اجتماع هستند از حضور علمی، سیاسی و اقتصادی در اجتماع محروم نشوند و از طرف دیگر نمی خواهد این حضور موجب اختلاط بین زنان و مردان شود و زنان باخودآرایی در جامعه حضور پیدا کنند و کل جامعه را فلج کنند، در جمع بین دو یعنی ارتباط منهای اختلاط شرط فعالیت اجتماعی زن را به حفظ عفاف و حجاب دانسته است.

آیا پوشش زنان به چادر است یا بر هر پوششی همچون مانتو و مقنعه که بدن و موهای سر زن را می پوشاند پوشش اسلامی گفته می شود؟

 پاسخ آن را باید در معنای جلباب جست وجو کرد که در آیه ۳۱ سوره نور و 59 سوره احزاب آمده است چراکه لغویین و مفسرین هرچند خمار را به معنای روسری و مقنعه معنا کرده اند و چندان اختلاف نظری ندارند ولی در معنای جلباب دیدگاه مختلفی دارند و همین موجب شده است تعیین دقیق حجاب اسلامی کار سخت و دشوار شود ولی شواهد و قراین متعدد دلالت بر این معنا دارد که جلباب پوشش چادر مانندی چون چادر عربی است که از سر تا پای زن را می پوشد.

دلیل اول بر اینکه جلباب به پوششی چون چادر دلالت دارد این است بسیاری از لغویین و نیز مفسرین جلباب را به چادر معنا کرده اند. با توجه به همین معنای لغوی است که علامه طباطبایی جلباب را به چادر تفسیر می کند که سر و بدن زن را کامل می پوشاند.

دلیل دوم این است درگزارش چگونگی پوشش حضرت فاطمه سلام الله علیها در هنگام آمدن برای ایراد خطبه در مسجد النبی این چنین توصیف شده است: روسری بلند که سر و زیرچانه را می پوشاند و عبای عربی را که از سر تا پا را می پوشاند را برسر کردند. با گروهی از زنان خدمتکار و بانوان خویشاوندانش درحالی که هنگام راه رفتن چادر حضرت به زمین کشیده می شد و پایین لباس زیر پایشان می رفت.

از این که در توصیف پوشش حضرت فاطمه سلام الله علیها جلباب همه سر تا پا را پوشاند و چادر به زمین کشانده می شد، بیانگر این معنا است که جلباب به معنای چادر است نه مانتو.

دلیل سوم این است که از عایشه نقل شده است صورتم را به وسیله جلباب خود پوشاندم و نیز یکی از ما جلباب خود را از روی سرش به صورتش افکند. این تعبیر که جلباب روی صورت افکنده شد، تنها با چادر امکان پذیر است نه لباسی که فرم مانتو دارد.

دلیل چهارم این است رسول الله صلی الله علیه و آله فرمودند: برای زنان در برابر نامحرم چهار نوع پوشش است پیراهن، مقنعه، چادر، شلوار ازاین که در این حدیث خمار و جلباب درعرض هم به عنوان پوشش زنان دانسته شده است نتیجه می گیریم که خمار مقنعه و روسری و جلباب چادر است که زن می تواند سرتا پا و بخشی از صورت خود را بپوشاند و از نامحرم رو بگیرد.

با توجه به این شواهد و قراین مقدار پوشش اسلامی همان چادر است و بر فرض اگر کسی این شواهد را نپذیرد با توجه به حجاب حضرت فاطمه سلام الله علیها نمی تواند این واقعیت را انکار کند که چادر حجاب برتر است ولی مقنعه و مانتو اگر به گونه ای باشند که موی سر و بر جستگی های اندامی زن را به طور کامل بپوشاند، حجاب حداقلی است.

سیره رسول اکرم صلی الله علیه و آله در ساختن جامعه اسلامی بر چه اساس قرار دارد؟

نکته کلیدی این است که سیره رسول گرامی اسلام(ص) ساختن جامعه ای بوده که عفت ظاهری مردان و زنان با عفت باطنی و درونیشان تنیده شود، به گونه ای که از هرگونه عشوه گری و نگاه های شهوت انگیز و بی عفتی پرهیز کرده و با هیچ عنوانی ارتباط ها تبدیل به اختلاط و صمیمیت بین دو جنس مخالف نشود.

حضرت یوسف علیه السلام و حضرت مریم سلام الله علیها استثنا در تاریخ اند وگرنه جز معصومان هرکسی در معرض چنین خطر اخلاقی است. بسیاری از مفاسد اخلاقی از جنس هرزگی که سبب از هم پاشیدگی خانواده ها می شود. منشأ آن ارتباط بین زن و مرد نامحرم است که تبدیل به اختلاط و دلدادگی دو جنس مخالف می شود. از همین رو باید بسیار مراقبت کرد که ارتباط کاری، علمی، معنوی و خانوادگی زن و مرد نامحرم به اختلاط تبدیل نشود و اگرنه شیطان با زیبا جلوه دادن عمل زشت، انسان را رها نمی کند.

 

منبع :  مصاحبه شونده : قادری
 منبع : farsnews.com

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه