کتاب مینیمالیسم در عکاسی سیاه و سفید

کتاب مینیمالیسم در عکاسی سیاه و سفید


کتاب مینیمالیسم در عکاسی سیاه و سفید نوشته‌ی سید علی طباطبایی نظری، از طریق مهم‌ترین ژانر عکاسی به سبک و شیوه مینیمالیست به شما یاد می‌دهد چگونه دنیا را سیاه و سفید ببینید و این گونه از آن عکاسی کنید.

کتاب مینیمالیسم در عکاسی سیاه و سفید چهارمین جلد از مجموعه کتاب عکاس مینیمال است. عکاسی در ابتدا به روش سیاه و سفید شروع شد. فیلم رنگی اصلاً وجود نداشت و تمام عکس‌ها سیاه و سفید بود. اما بالاخره فیلم رنگی آمد و دنیا را مانند آنچه که بود ثبت کرد. اما عکاسی سیاه و سفید از بین نرفت. عکاس‌های حرفه‌ای‌تر با سوژه‌های خود و فیلم‌های سیاه و سفید ماندند.

هانری کارتیه برسون و رابرت کاپا، نچوی و عطار هنوز سیاه و سفید عکاسی می‌کردند. دوباره اتفاقی دیگر افتاد. پیشرفت پشت پیشرفت و طوفان آمد، چه آمدنی. سخت، قوی و بدون ملاحظه! آری، طوفان دیجیتال آمد و همه چیز از جمله عکاسی را دگرگون کرد. دیگر همه عکاس شدند. حالا عکاسی شده بازیچه‌ی همه‌ی بچه‌ها اما حرفه‌ای‌تر‌ها باز رفتند سراغ بازی خود، عکاسی سیاه و سفید. شیوه‌های متفاوت ابداع شد. خیلی هم خوب بود اما تفاوت داشت. بعضی می‌گویند عکاسی سیاه و سفید همان عکس رنگی است که رنگش را برداری اما اصلاً اینطور نیست.

عکاسی سیاه و سفید، سیاه و سفید است و رنگی، رنگی است. عکس سیاه و سفید، رنگی نبوده که رنگش حذف شود، از اول سیاه و سفید گرفته شده و رنگی‌اش معنا ندارد. معنای سوژه‌هایش متفاوت است، در حالی که جزء هیچ ژانر یا رشته‌ای نیست، اما می‌تواند همه نوع عکاسی از انتزاعی تا پرتره، آبستره و حیات وحش را شامل شود، در حالی که خود بطور مستقل به حیات خود ادامه می‌دهد.

در بخشی از کتاب مینیمالیسم در عکاسی سیاه و سفید می‌خوانیم:

درجامعه معاصر ما که ویژگی‌اش سرکوب است، افسردگی اغلب ناپسند تلقی می‌شود. با این همه، هنر، یا دنیای تصویرهای عکاسانه، بدون شعر مخصوص حالتهای افسردگی، چه می‌تواند باشد؟ با اینکه در جامعه‌ی نشاط پرست امروزی، آدم افسرده به عنوان یک ضدحال دیده می‌شود، لئوناردو داوینچی افسردگی را به‌سان کیفیت ویژه‌ای می‌دید که پیش شرط لازم برای داشتن شخصیت هنری بود. اگر به دقت درباره‌ی زندگی بیشمار آهنگ‌سازان، نویسندگان یا هنرمندان بصری مطالعه کنید، متوجه خواهید شد که افسردگی مشخه‌ی زندگی آن‌ها است.

دنیا دچار چه کمبود هنگفتی می‌شد اگر نوشته‌های هرمان هسه، شعرهای راینرماریاریکله، تابلوهای ون‌گوک، منظره‌های بزرگ کاسپار دایت فردریش، منظره‌های شهری ادوارد هاپر، سویت‌های فرده گروفه یا کنسرت‌های پیانوی راخمانینوف را نداشت؟ چرا عکاسی نباید به‌عنوان یک شیوه‌ی هنری برای معرفی جهان، در این نوع بیان شرکت کند؟ و همانطور که دیده‌اید، به‌خصوص در عکاسی‌، گرایش به تولید عکسهای زیبا و کلیشه‌ای است. در واقع، دیدن غروب آفتاب یقینا یک تجربه جذاب و مهیج است، اما اجتناب از خلق یک عکس کلیشه‌ای از غروب خورشید، تقریبا غیر ممکن است! یک عکس تنها در صورتی واقعا موفق خواهد بود که تا آن جا که امکان دارد به شکل بدی با واقعیت مقایسه نشود.

فهرست مطالب
سید علی طباطبایی
پیشگفتاری در خصوص مجموعه کتاب‌های عکاس‌ مینیمال (شاتر2)
مقدمه
کاستن تا رسیدن، شعر؛ حال و هوای افسردگی
نور و سایه
عکاسی سورآل
عکاسی عارفانه
آهنگ تصویر چیست؟
تعادل درعکس
نسبت طلایی
کمترین هم بسیار است؛ تقلیل و تاکید
ریتم
تعادل درعکس
پرسپکتیوهای متعارف
تقارن
هارمونی
ترکیب بندی مثلثی؛ مثلث پویا
فرم
انتزاع
ساختارهای خیال انگیز
پرتره
شور و هیجان با استفاده از فیلترها
نسبت طلایی و ساختار پایه
ساختار مینیمالیستی
نشانه
منابع

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه