نقدنویسی؛ تعریفنویسی یا شفافسازی و روشنگری
محمد تقیزاده
مرور تاریخ نقدنویسی از آن حکایت دارد که جریان نقدهنری در ایران بیش ازآنکه محفلی برای روشنگری، موشکافی، تحلیل و تبیین آثار باشد، محلی جهت خودنمایی، سیاسی بازی، لفاظی و انشانویسی بوده و لزوم بازنگری در مسلک و منوال این حوزه راهبردی ادبی و هنری بیش از هر زمانی احساس میشود.
نقد در لغت مفهوم سره کردن درم و دینار را دارد و در اصطلاح، تمیز دادن خوب از بد و آشکار کردن یا تشخیص معایب و محاسن سخن و نه فقط خردهگیری بلکه سخنسنجی منظور اصلی نویسنده نقد محسوب می شود. نقد در فرهنگ ما سنتی دیرین و استوار است تـا آنجا که بعضی اصول آن، درست یا نادرست، تاکنون پایدار مانده اما تردیدی نـیست کـه رشته این سنت، تاحدی گسیخته شده و نقدی نو به جای آن، رواج یافته است. نقد کهن، مـادام کـه باب بود، ریشه در فرهنگ و تفکر قوم داشت اما نقد نو، فارغ از مبادی نظریش در فرهنگ ما رسوخ کرد و یکی از علل سردرگمی یا نارسایی، فقر و ضعف ثمرات آن بود و ایـن نکته ما را به طرح مساله در ارتباط نقد با فکر و نظر میکشاند.
دوم فروردین سالروز تولد امیر هوشنگ کاووسی کارگردان، نویسنده و منتقد سینما است. که از وی عنوان بنیانگذار نقد تحلیلی سینما در ایران یاد میشود. در این گزارش به این بهانه سعی می شود به واکاوی نقدنویسی در ایران پرداخته شود و آسیب شناسی و راهبردهای مربوط به آن مورد واکاوی قرار گیرد.
نقدنویسی به مثابه رونویسی از نقدهای دیگران
بررسی در باب اینکه بعضی نقدهای ما از تئاتر و سینما تا چه انـدازه رونـویسی از نقدهای دیـگران است و با ادعای نظریهپردازی در این زمینهها به مردم القا می شود، میتواند بسیار آموزنده باشد. نـقد حتی وقتی اصالت داشته باشد، یعنی زاده فکر و قلم منتقدی کـه از روی دسـت دیگری ننوشته، کمتر با اندیشه و خرد در ارتباط بوده و بیشتر در آمیخته با حب، بـغض یا مشحون به سیاستبازی و موضعگیری های عقیدتی و تشکیلاتی باشد و وقتی نیز به مـکتبهای نـظری امروزه در زمینه نقد استناد کند از حد اشاره فراتر نرود و بیشتر به دعوی داری شباهت داشته باشد. نـقد بیپایه و مایه نیز که حسابش روشن است.
نمونههای اینگونه نقد، کم نیست و در تاریخ نـقدنویسی مـا متأسفانه بیشتر همین گونه نقد که در واقع نوعی تسویه حساب شخصی از سر عداوت، عناد، حسد و چاپلوسی که به دلایل مختلف و به درجات قوت و ضعف است به چشم میخورد و ناگفته پیـداست کـه جستجوی فکر و نظر در این گونه نقد کاری بیهوده است، چون نقدی بیمار به شمار می رود کـه ارزیـابی و سـنجش آن با معیار عقل راه به جایی نمیبرد و بیشتر در حوصله روانشناسی و معرف النفس میگنجد.
آداب نقدنویسی در غرب
اشخاصی که در غرب بر نقد شعر و ادب از لحاظ روانکاوی و روانشناسی ایراد دارند، مستدل، اندیشیده و سنجیده سخن میگویند، یعنی نخست آثار صاحب نظران را در این زمینه به دقت خواندهاند و در آن باره تفکر کردهاند و سپس قلم زدهاند. آنکه بر نظریه لیبیدوی فروید نوشته ای مینویسد، دست کم به اندازه فروید در همین باره میداند و برای نمونه کارل گوستاو یونگ فیلسوف و روانپزشک سوییسی است.
تـاریخ نقد در غرب، آکنده از اینگونه مجادلات و مناظرات و درگیریهاست که گاه نیز خردمندانه نیست اما روی هم رفته آموزنده است و موجب روشن سازی ذهن می شود. به عنوان مثال ایرادات کلود لوی استروس انسانشناس و نظریه پرداز فرانسوی به نقاشی انتزاعی از اصولی عـلمی و فلسفی که وی بدان پایبند است و همه تحقیقات و یافتههایش نیز مبین و مؤید آنها است و باندبازی، لفاظی، انشانویسی و قصّهپردازی نیست و از این رو آنکه با وی به معارضه برمیخیزد، خود اهل نظر یا صاحب مکتب و مسلکی دیگر اسـت و از ظرافت های افکار کلود لوی استروس نیز آگاهی دارد و مواردی هم که به عنوان شاهد مثال ذکر میکند، موارد کاربردی و مهم است و برخورد آن ۲ شیوه تفکر و نگاه موجب پیشرفت علم میشود و سودمند است.
آسیب شناسی نقد در ایران
یکی از مشکلات نقد و بهطور کلی عرصه تفکر ما این است که بعضی اوقات بیمحابا حکم میکنیم، خواه به سبب احاطه نداشتن به مساله یا به علت آشفتگی بازار و بیاطلاعی دیگران یا هر دلیل دیگر و در این زمینه تا آنجا پیش رفتهایم کهگاه به ذهنمان ایـن انـدیشه خطور نمیکند که نقد و بـررسی سـنجیده مـوردی از مقولات فرهنگ و هنر غرب مستلزم شناخت سوابق فکری و مبانی نظری همان مقوله است که برای غربی ها شاید مأنوس و آشناست اما برای ما بیشتر بـیگانه به نظر می رسد. این بیتوجهی، تشتت فکر، اهمال، مسامحه و سهلانگاری، گـاه در انتخاب موضوع برای نمایش و نقل متون از زبانهای بیگانه به زبان فارسی و نیز در بعضی نامگذاریها، دوریهای ارزشی و اظهارنظرها بـه چـشم میخورد.
شعر نو، رماننویسی، فیلمسازی، هنر تئاتر، نقاشی انتزاعی، اپرا و باله و...همه از جهانی دیگر در فرهنگ ما راه یافتهاند و بنابراین شیوههای نقد آنها نـیز نـمیتوانست خودی باشد و اگر همین روال ادامه یـابد، مـمکن است بر سر پسیکودرام(تئاتر درمانی) که بازفنی روان درمانی است و در وهله نخست ربطی به مـجرد هـنر نمایش و تئاتر ندارد و روانشناسی یـونگ کـه بـرخی آن را به خـطا با عرفان و مذهب اسرار خـلط میکنند، همان آید که روزگاری دراز بر سر روانکاوی آمد.
همچنین مکتب نظری و فلسفی اگـزیستانسیالیسم بـیشتر بهصورت بیبند و باری و لاابالیگری کـه از جـمله آثار و پیامدهای اجـتماعی آن در بـعضی محافل افسار گسیخته جـوانان اروپایی پس از جنگ دوم جهانی بوده است، جلوه کرد و شناخته شد اما هیچیک از مهمترین نوشتههای فـلسفی و نـظری آن مـکتب بـه زبان پارسی برنگشته اسـت. غرض دفاع از روانکاوی و اگزیستانسیالیسم نیست، عمده مقصود اینست که اگر اندیشهای بهدرستی شناخته نشود، نقد آن نـیز ابـتر خواهد بود.
نقد سیاسی به جای نقد هنری و تخصصی
ایـنکه به مسالهای میرسیم که شاید پیش از هـر چـیز در نـقد کارگر افتاده و بیشتر آنرا به بیراهه کشانده، منظور سیاست پیشگی در نقد است. در واقع از دورانی که با انقلاب مشروطیت آغـاز مـیشود، نقد با مرام و مسلک سـیاسی پیوندی تنگاتنگ برقرار کرد. بی گمان پیش از آن دوران نیز چنین همبستگیهایی را مـیتوان دید اما از آن دوران به علت اشاعه افکار و مرامهای سیاسی، حزببازی و آزادیهایی که چـنین مینماید که گویا ما نقد را چون پاره ای امور دیگر دست کم گرفتهایم، یعنی در اینباره نیز متأسفانه، بیشتر اهل تفنن بودهایم تا مرد حرفهوفن. گهگاه اصحاب بیان و قلم داشتند و نیز رسوخ فرهنگ سیاسی غرب این پیوند استوارتر شـد و احزاب چپ خاصه بدان قـوام و استحکام بخشیدند. لویی آراگون شاعری تـوانا، محقق، رماننویس و منتقدی چیرهدست و صاحب سبک بود اما وقتی درگذشت، مخالفانش گفتند اگر تا آخر عمر، عضو کمیته مرکزی حزب کمونیست فرانسه باقی نمانده بود و همواره از حمایت بی دریغ حزب برخوردار نبود، شهرتش عالمگیر نمیشد.
نقد سیاسی در ایران و پس از مشروطیت
در ایـران درآمیختن نقد با اغراض سیاسی که همواره پاک، صادقانه و مخلصانه نبود، خاصه پس از انقلاب مـشروطیت، صورتی نمایان یافت. انقلاب مشروطیت، برخلاف انقلاب کبیر فرانسه کهگاه بعضی انقلابیون مـشروطهخواه به آن همچون الگو و مثال اشاره و استشهاد میکردند، متفکرانی زمینهساز چون ولتر و روسو و...نداشت و تحلیل آن از جهات مختلف با ارزش های گوناگون نیز در حدود نیم سده پس از انقلاب، آغاز شد. در فرانسه، با وجود متفکران بتشکنی که بودند، ناپلئون به زودی بساط امپراطوری گسترد و در ایران که انقلاب مشروطه از مایه فکری بیبهره بود و بیشتر روشنفکران مشروطهخواه هرکدام به دولتهای مشروطهستیز پیوستند و متفکران غمگسار مردم، فرصت بحث و مداقه در باب مشروطیت را نیافتند یا همت و غیرت آنرا نداشتند از انقلاب، بیشتر خاطره توفیقی سیاسی کالبدی بیجان و پوستهای بیمغز به یادگار نماند و تفکر در باب آنچه میخواستند و آنچه شـد در بـوته فراموشی و اهمال افتاد یا مجال نمود نیافت.
کلام پایانی و شاخصه های نقد آکادمیک و راهبردی
نقد نوعی روشنگری و موشکافی است و بنابراین مـقتضی کـاربرد زبانی روشن، استوار، رسا و گویاست و امروزه متأسفانه شاهد رواج زبانی گنگ، خام و بـه ظـاهر رمزی هستیم که متفکران را آشفته و پریشان کرده است. کاربرد چنین زبانی نـقض غـرض است.
نقد در واقع شعر نیست اما شعر هم میتواند، باشد به شـرطی کـه مـعنی در آن فدای لفظ نشود و عبارتپردازی و لفاظی(انشاءنویسی) همچون پوششی نباشد که فقر تفکر را مستور مـیدارد. بـه عـلاوه منتقد که رسالتش روشن ساختن فکر صاحب اثر و آشکار ساختن زیر و بم، ضـعف و قـوت کار اوست یا کشف ذوق و استعدادهای خام و راهنمایی آن باید بیش از صاحب اثر بداند و اگر نداند، وی همه را به بیراهه میکشاند. البته منظور این نیست کـه هـرچه سـاده و آسان فهم است، درست، بیعیب و نـقص است. نـوعی سادهپسندی، راحتطلبی و آسانخواهی در مطالعه و درک، ممکن است، حاکی از ضعف بنیه فکری باشد. هر انـدیشه و نـظری، آسانیاب و آسانرس نیست و آسانگیری گـاه دال بـر آسانگذاری اسـت.
نـقد رولان بـارت فیلسوف، نظریهپرداز ادبی و منتقد فرانسوی را هر فردی به سهولت در نمییابد اما وی از انـدیشمندانی اسـت که سخنی نو آورده است. منتهی هر پیچیدگی و غموض تصنعی نیز از عمق فـکر حـکایت نمیکند و چه بسا حاصل آشفتگی فکری است.
منبع:
۱_ نگاهی به نقدنویسی در ایران نوشته ستار جلالی
۲_ تاریخ بیداری ایرانیان به اهتمام علی اکبر سعیدی سیرجانی، بخش اول، ۱۳۵۷
۳_ کـتاب آرزو یا تـاریخ مـفصل مـشروطیت ایران، چاپ دوم.
مطالب مرتبط
تگها
مطالب پربیننده
- چگونه تشخیص دهیم یک تصویر با هوش مصنوعی ساخته شده؟
- آموزش کامل تهیه سبزه عید با تخم شربتی
- کاهش وزن علمی و بدون برگشت
- چگونه میتوان از اینستاگرام، تیکتاک و گوشیهای همراه فاصله گرفت؟
- کمبود چه مواد غذایی باعث افزایش ابتلا به افسردگی میشود؟
- چطور مامان بابای خودمان باشیم؟
- مادران تلفنهمراه خود را به کودکشان بدهند یا خیر؟
- چرا مردان در بیان احساسات خود موفق نیستند؟
- آیا در برزخ، شفاعت وجود دارد؟
- "همای سعادت" اسطوره یا واقعیت؟!
- گیاهانی که استرس خانه و محل کار را کاهش میدهند
- سیگارهای الکترونیک یک جایگزین توهم زا
- سونامی سالمندی، بحران پیش روی کشور
- درباره خانه عباسیان، شاهکار معماری ایران در کاشان
- درباره قنات بلده فردوس؛ بیبدیل در دل کویر
- درباره شغاب، گورستان دلاوران در بوشهر
- کاخ خسرو کرمانشاه؛ شکوهی به جا مانده از دوران ساسانی
- درباره پل ساسانی دزفول، کهنترین پل آجری جهان
- چگونه سینمای ایران به رکورد فروش ۱۰۰۰ میلیارد تومان رسید؟
- لذتبخشترین نماز
- درباره تذهیب و انواع آن
- چقدر برای شریک زندگیمان وقت بگذاریم؟
- مواد غذایی موثر در بهبود علائم یائسگی
- حضرت زهرا (س) و تاکید روی آموزش علم
- هشدار؛ چه پیامکهایی را باز نکنید
- اسانسهای دافع اضطراب را بشناسیم
- حضرت زهرا (س)، الگوی بیبدیل یک زن مسلمان
- درمان تورم کف و قوزک پا
- معرفی غذاهای سنتی ایرانی در شب یلدا همراه با تصاویر
- نحوه آموزش صبر و بردباری به کودکان
- قوانین کلاس و مدرسه
- قالب آماده و زیبای پاورپوینت(15)
- ۵ فیلم که همه زنان ایرانی باید تماشا کنند
- شعار سال ۱۴۰۱ «سال تولید، دانشبنیان و اشتغالآفرین»
- قالب زیبای پاورپوینت برای ارائه پروپوزال و دفاع رساله دکترا
- قالب پاورپوینت کادر دار زیبا
- قالب پاورپوینت گرافیکی و طرح دار زیبا
- قالب پاورپوینت گرافیکی زیبا
- رنگ چشم هایتان درباره شما و اجدادتان چه می گوید؟
- پورنوگرافی چیست و چه اثری بر مغز و رابطه جنسی دارد؟
- قالب پاورپوینت گرافیکی جالب
- نمونه تدریس درس اول هدیه آسمان پنجم
- اندکی درباره درسپژوهی
- کتاب پسری که جادویی شد
- همه زائران سلطان
- قالب پاورپوینت
- معرفی کتاب
- دوستی با کتاب
- قالب پاورپوینت گرافیکی
- درباره محسن رضایی
- معرفی کتاب
- کتاب راهنمای کامل Interaction access
- درباره امیر کبیر
- کتاب پیوند زخم خورده
- کتاب آموزش علیه آموزش
- درباره فخرالدین عراقی
- خلاصه کتاب سواد بصری
- درباره محسن مهر علیزاده
- تورم به کدام سو میرود؟
- طغیان سرخک