ویژه ماه مبارک رمضان

نتیجه روزه داری در قرآن

نتیجه روزه داری در قرآن

خداوند متعال به مقتضای ربوبیت خود، برای تربیت بشر و رساندن او به کمال شایسته خویش یک سلسله عبادات و وظایف اخلاقی معین فرموده است تا آدمی در سایه عمل به آن عبادات و به کار بستن وظایف به کمالی که برای آن آفریده شده است.، برسد و بهره خود را از نعمات خداوندی به دست آورد؛ زیرا تا هنگامی که بشر گرفتار رذایل اخلاقی است و کردارهای زشت و ناروا گریبانگیر اوست،



 

سوال :  نتیجه روزه داری در از دیدگاه قرآن؟

 

پاسخ :  

 

خداوند متعال به مقتضای ربوبیت خود، برای تربیت بشر و رساندن او به کمال شایسته خویش یک سلسله عبادات و وظایف اخلاقی معین فرموده است تا آدمی در سایه عمل به آن عبادات و به کار بستن وظایف به کمالی که برای آن آفریده شده است.، برسد و بهره خود را از نعمات خداوندی به دست آورد؛ زیرا تا هنگامی که بشر گرفتار رذایل اخلاقی است و کردارهای زشت و ناروا گریبانگیر اوست، نیروهای معنوی و قوای روحانی او همچنان در مرحله استعداد باقی مانده و پا به عرصه فعلیت نخواهد گذاشت و تا چنین نشود و استعدادها ظهور نکند، به دلیل عدم سنخیت با عالم معنا درک آن لذایذ و نعمت‏ها برای او امکان‏پذیر نخواهد بود.

روزه، ابعاد گوناگونی دارد و آثار فراوانی از نظر مادی و معنوی در وجود انسان می‏گذارد

 در قرآن‏کریم و روایات تعبیرات متعدد از روزه شده، گاهی به عنوان «صبر» به آن سفارش شده است؛ چنان که می‏فرماید: «یا ایها الذین آمنوا، استعینوا بالصبر و الصلوه....، ای کسانی که ایمان آورده‏اید! از صبر (روزه) و نماز استمداد نمایید. و زمانی به «سیاحت» چنان که در حالات متقین می‏فرماید: «سیاحت کنندگان و رکوع کنندگان و سجده کنندگان.»

و اغلب از آن به «صوم» و «صیام» تعبیر شده، چنان که درباره اصل مشروعیت روزه می‏فرماید:

 

«یا ایها الذین آمنوا، کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون» ای کسانی که ایمان آورده‏اید روزه بر شما واجب شده همان طور که بر اقوام قبل از شما واجب شده بود، شاید با تقوا شوید.

 

در این آیه شریفه خداوند مهربان چون بنده‏اش را به روزه‏داری که همراه با مشقتهاست تکلیف نمود، در چند مورد نسبت به بنده روزه‏دار تلطف می‏نماید:

 

1 بنده خویش را به شرف و مدحت «یا ایها الذین آمنوا» ندا کرد، یعنی به ایمان و گرویدن به خویش؛ این‏گونه خطاب «ای کسانی که ایمان آورده‏اید» به منظور توجه دادن مردم به صفت ایمانشان است، و گرنه می‏فرمود: «ای مردم»، ولی خواست بفهماند با توجه به این که دارای ایمانید باید هر حکمی را که از ناحیه پروردگارتان می‏آید بپذیرید، هر چند که بر خلاف مشتهیات، و ناسازگار با عادات شما باشد.

 

2 «کُتِبَ» را به لفظ مجهول ذکر کرد، گر چه او نوشت و واجب نمود، اما چون روزه با رنج و مشقت همراه است به خود نسبت نداد، ولی آنجا که رحمت است به خود حواله می‏دهد، مانند، «قل الله کتب علی نفسه

 

الرحمه»(6) بگو از آن خدا است نوشت بر خویشتن رحمت را، آنچه شاق بود به خود حواله نکرد، ولی آنچه که بنده از آن متأذی است و نقص و معصیت است به خدا نسبت می‏دهد، شرمت باد ای انسان که آنچه بد آیند توست و عاملش تو هستی با این وجود آن را به خدا نسبت می‏دهی، نظیر این که گفته شود: خدایا! تو فقیرم کردی، تو بیمارم نمودی و....

 

3 فرمود: «کما کتب علی الذین من قبلکم» یعنی این روزه فقط بر شما مسلمانان (امت پیامبر اسلام) نهاده نشده، بلکه بر پیشینیان: امتهای گذشته و قبل از ظهور اسلام، امتهای انبیاء قبل، چون امت موسی و عیسی و غیر ایشان نیز واجب بوده است.

 

4 «لعلکم تتقون» که فایده آن به تو برمی‏گردد و شما را به زینت تقوا مفتخر می‏سازد.[1]

مهمترین اثر روزه بعد تربیتی و روانی آن است. روزه روح آدمی را تلطیف و اراده انسان را «قوی» و غرائز او را «تعدیل» می‏کند.

از مرتاضان و مهذبان نفوس، که از راه‏های مخصوص به خود به تطهیر روح می‏پردازند، گرفته که معتقدند: آنچه نفس را ناخوش آید، باید بدان پرداخت و روزه چنین است تا صوفیان، که چله نشینند و از اصولشان امساک است، و عارفان که می‏گویند: اندرون از طعام خالی‏دار تا در او نور معرفت بینی[2] همگی نقش محوری روزه در خودسازی و تهذیب نفس را باور دارند؛ زیرا روزه، تمرین مقاومت و آمادگی روحی در خودسازی است. برای این که اخلاق و تهذیب نفس بر دو پایه استوار است:

 

الف) تخلیه؛ یعنی پاکسازی و تصفیه روح از عادات ناپسند و آلودگی‏های مادی که مقدمه آن شناخت صفات پسندیده و ناپسند است.

 

ب) تحلیه؛ یعنی آراستن نفس به صفات پسندیده و مطلوب انسانی، مانند تقوا که از حکمت‏های روزه است «لعلکم تتقون».[3]

 

روزه کلاس کسب تقوا است، تمرینی برای متقی شدن است. افرادی که سالیانه، یک دوره یک ماهه‏ای برای شرکت در این پیکار درونی را می‏گذرانند، از آمادگی رزمی و دفاعی بیشتری برخوردارند. برای این که پیامبر اکرم(ص) شکم پرستی و شهوت جنسی را از جمله سه امری برشمرد که پس از خویش، برای امتش نسبت به آنها بیمناک بود.[4]

 

و نیز از کلام گوهر بار آن حضرت است که فرمود: «اولین چیزهایی که موجب گرفتاری انسان در آتش جهنم است، دهان (ابزار گناهان فراوان)، و فرج (ابزار شهوت جنسی) است».[5]


 
[1] پاسدار اسلام :: شهریور 1386، شماره 309
[2] سعدی
[3] سوره بقره،آیه183
[4] جامع السعادات، ح2،ص4.
[5] خصال، ص78،ح126      

 

 منبع: پایگاه حوزه، شماره 2-14514                                                   

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه